1. Only in this way can the critical mass of participation be reached.
[ترجمه گوگل]تنها از این طریق می توان به توده بحرانی مشارکت دست یافت
[ترجمه ترگمان]تنها در این روش حجم بحرانی مشارکت قابل دستیابی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. How can we get a critical mass of people involved to keep the club running?
[ترجمه گوگل]چگونه میتوانیم تودههای مهمی از مردم را برای ادامه فعالیت باشگاه درگیر کنیم؟
[ترجمه ترگمان]چگونه می توانیم انبوهی از افراد درگیر در اجرای این باشگاه را به دست آوریم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. But from 1992 until today a critical mass of the people and teams at Magma Metals have delivered unprecedented performance and change.
[ترجمه گوگل]اما از سال 1992 تا به امروز توده مهمی از افراد و تیمهای ماگما متالز عملکرد و تغییرات بیسابقهای را ارائه کردهاند
[ترجمه ترگمان]اما از سال ۱۹۹۲ تا امروز یک جرم حیاتی از مردم و تیم ها در فلزات آهنی عملکرد و تغییر بی سابقه ای را تحویل داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Although it acquired critical mass in the Tory years, no home secretary would listen to it.
[ترجمه گوگل]اگرچه در سالهای محافظهکار حجم حیاتی پیدا کرد، اما هیچ وزیر کشوری به آن گوش نکرد
[ترجمه ترگمان]هر چند که در سال های محافظه کارانه جمعی انتقادی به دست آورده بود، هیچ منشی خانگی به آن گوش نمی داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He used his position power to effect the critical mass that was necessary to make the change.
[ترجمه گوگل]او از قدرت موقعیت خود برای تأثیرگذاری بر توده بحرانی که برای ایجاد تغییر لازم بود استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]او از قدرت موقعیت خود برای تاثیر گذاری بر توده بحرانی که برای ایجاد تغییر ضروری بود استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Analyzing each of the members of the critical mass with regard to readiness and capability.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل هر یک از اعضای توده بحرانی با توجه به آمادگی و توانایی
[ترجمه ترگمان]تحلیل هر یک از اعضای توده بحرانی با توجه به آمادگی و قابلیت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. By using critical mass and monolithic buying power, we can change the way we do business.
[ترجمه گوگل]با استفاده از جرم بحرانی و قدرت خرید یکپارچه، میتوانیم نحوه انجام تجارت خود را تغییر دهیم
[ترجمه ترگمان]با استفاده از قدرت انتقادی و قدرت خرید یکپارچه، می توانیم روشی را که کسب وکار مان را انجام می دهیم، تغییر دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. But that makes it hard to achieve the critical mass on the school side that would justify changes in curriculum and scheduling.
[ترجمه گوگل]اما این امر دستیابی به حجم بحرانی در سمت مدرسه را که تغییرات در برنامه درسی و برنامه ریزی را توجیه می کند، دشوار می کند
[ترجمه ترگمان]اما رسیدن به یک جرم مهم در طرف مدرسه که تغییرات در برنامه درسی و برنامه ریزی را توجیه می کند، سخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Soon a critical mass of investment was achieved, a pattern established and documented.
[ترجمه گوگل]به زودی حجم بحرانی سرمایه گذاری به دست آمد، الگویی ایجاد و مستند شد
[ترجمه ترگمان]به زودی حجم بحرانی از سرمایه گذاری به دست آمد، الگویی که ثابت و مستند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The clusters helped recruit businesses, created the critical mass needed to start programs, and provided work-based learning opportunities for students.
[ترجمه گوگل]این خوشه ها به استخدام کسب و کارها کمک کردند، حجم حیاتی مورد نیاز برای شروع برنامه ها را ایجاد کردند و فرصت های یادگیری مبتنی بر کار را برای دانش آموزان فراهم کردند
[ترجمه ترگمان]خوشه ها به استخدام کسب وکار کمک کردند، و برای شروع برنامه ها و ایجاد فرصت های یادگیری مبتنی بر کار برای دانش آموزان، یک توده بحرانی را ایجاد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Movie crowds create commercial critical mass, especially after hours.
[ترجمه گوگل]ازدحام فیلم، به ویژه پس از ساعت کاری، حجم بحرانی تجاری ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]جمعیت فیلم، به ویژه پس از ساعت ها، یک جرم انتقادی تجاری ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The trick is getting a critical mass of corporations and consumers to use electronic mechanisms.
[ترجمه گوگل]ترفند این است که توده مهمی از شرکتها و مصرفکنندگان را به استفاده از مکانیزمهای الکترونیکی واداشتهاند
[ترجمه ترگمان]این ترفند یک جرم حیاتی شرکت ها و مصرف کنندگان برای استفاده از مکانیسم های الکترونیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. We just need enough of a critical mass to turn things in a more positive direction.
[ترجمه گوگل]ما فقط به اندازه کافی به یک توده بحرانی نیاز داریم تا اوضاع را در جهت مثبت تری قرار دهیم
[ترجمه ترگمان]ما فقط به اندازه کافی برای تبدیل چیزها به یک جهت مثبت به اندازه کافی نیاز داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The same ideas of critical size and critical mass apply to bombs.
[ترجمه گوگل]همان ایده های اندازه بحرانی و جرم بحرانی در مورد بمب ها نیز صدق می کند
[ترجمه ترگمان]ایده های مشابه از اندازه انتقادی و جرم انتقادی مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Havens in the Gulf and offshore lack the critical mass to become global financial capitals.
[ترجمه گوگل]پناهگاه ها در خلیج فارس و فراساحل فاقد حجم حیاتی برای تبدیل شدن به سرمایه های مالی جهانی هستند
[ترجمه ترگمان]لنگرگاه ها در خلیج و ساحل فاقد پتانسیل بحرانی برای تبدیل شدن به پایتخت های مالی جهانی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید