crisp and clean

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
شفاف و تمیز / تروتمیز و شیک / سرحال و مرتب
در زبان محاوره ای:
همه چی روونه و تر و تمیزه، خوش فرم و بی نقصه، تمیز و خوش تیپه
________________________________________
🔸 تعریف ها:
...
[مشاهده متن کامل]

1. ** ( زیبایی شناسی – طراحی، ظاهر ) :**
ظاهر یا حس چیزی که مرتب، واضح، بدون آشفتگی یا نقصه
مثال: The website has a crisp and clean design.
طراحی وب سایت خیلی شفاف و مرتب و خوش فرمه.
2. ** ( تبلیغاتی – نوشیدنی، لباس، هوا ) :**
برای توصیف چیزی که حس تازگی، طراوت، یا وضوح می ده
مثال: Enjoy the crisp and clean taste of our soda.
از طعم تروتازه و تمیز نوشابه ی ما لذت ببر.
3. ** ( رفتاری – اجرایی ) :**
حرکت یا عملکردی که دقیق، سریع، و بی نقصه
مثال: His presentation was crisp and clean.
ارائه ش دقیق و بی نقص بود.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
fresh and neat – sharp and tidy – sleek and polished – clear and uncluttered