1. the crinkle of paper being crunched
صدای خش خش کاغذی که دارد مچاله می شود
2. He shrugged whimsically, his eyes crinkling behind his glasses.
[ترجمه گوگل]با هوسبازی شانه هایش را بالا انداخت و چشمانش پشت عینکش چروکید
[ترجمه ترگمان]او شانه هایش را بالا انداخت و چشمانش از پشت عینکش درهم رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. His mouth crinkled into a smile.
4. The pages were brown and crinkled.
[ترجمه گوگل]صفحات قهوه ای و چین خورده بود
[ترجمه ترگمان]صفحات آن به رنگ قهوه ای و قهوه ای بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The pages crinkled and curled and turned to ashes in the fire.
[ترجمه گوگل]صفحات چروک شد و پیچ خورد و در آتش تبدیل به خاکستر شد
[ترجمه ترگمان]صفحات چین و چروک برداشت و به خاکستر در آتش تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He smiled boyishly, crinkling his eyes.
[ترجمه گوگل]لبخند پسرانه ای زد و چشمانش را چروکید
[ترجمه ترگمان]او لبخند کودکانه ای زد و چشمانش را درهم کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Her face crinkled up in disgust.
8. She crinkled her nose in distaste.
9. Some paper is crinkled.
10. There were crinkles at the corner of her eyes when she smiled.
[ترجمه گوگل]وقتی لبخند می زد گوشه چشمش چین و چروک بود
[ترجمه ترگمان]در گوشه چشمانش زمانی که لبخند می زد، پر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Her face crinkled up in a smile.
12. The first crinkles of age were beginning to appear round her eyes.
[ترجمه گوگل]اولین چین و چروک های سن در اطراف چشمان او ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]نخستین crinkles که از سن و سال داشت به دور چشمانش ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. My clothes were all crinkled when I got them out of the case.
[ترجمه گوگل]وقتی لباس هایم را از کیف بیرون آوردم همه چروک بود
[ترجمه ترگمان]وقتی اونا رو از این پرونده خارج کردم، لباس های من چین و چروک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. When she laughs, she crinkles her perfectly-formed nose.
[ترجمه گوگل]وقتی می خندد، بینی کاملاً فرم گرفته اش را چروک می کند
[ترجمه ترگمان]وقتی می خندد، دماغش را عوض می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. His eyes crinkled up at the corners as he smiled.
[ترجمه گوگل]در حالی که لبخند می زد چشمانش از گوشه ها چروک شد
[ترجمه ترگمان]وقتی لبخند زد، چشمانش از گوشه و کنار به هم چین خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید