cringetastic

پیشنهاد کاربران

/ˈkrɪndʒˌt�stɪk/ کرینج تَستیک
🔹 معادل فارسی : ناجورِ شگفت انگیز / خجالت آورِ سرگرم کننده / شرم آورِ جذاب
واژه ی Cringetastic یک صفت عامیانه و ترکیبی است که به معنی چیزی بسیار شرم آور، خجالت آور یا دست وپاچلفتی است، به گونه ای که باعث می شود آدم از شدت ناراحتی یا خجالت از خود واکنشی مثل جمع شدن انگشتان پا ( cringe ) نشان دهد. به عبارتی، cringetastic یعنی بسیار �cringeworthy� یا �cringy� بودن؛ یعنی چیزی که باعث ایجاد حس ناخوشایند خجالت یا شرمندگی شدید می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

🔹 مثال ها:
That talent show performance was cringetastic. اجرای اون شوی استعدادها واقعاً ناجورِ شگفت انگیز بود!
Her speech was so awkward it became cringetastic. سخنرانیش اون قدر ناجور بود که دیگه تبدیل شد به یه لحظه ی کرینج تستیک!
Watching that movie was a cringetastic experience. دیدن اون فیلم یه تجربه ی شرم آورِ جذاب بود—نمی شد چشم برداشت!
🔹 مترادف ها: cringeworthy – awkwardly hilarious – toe - curling – embarrassingly entertaining