criminology

/ˌkrɪməˈnɑːlədʒi//ˌkrɪmɪˈnɒlədʒi/

معنی: جرم شناسی، مطالعه علمی جرم
معانی دیگر: بزهشناسی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: criminological (adj.), criminologically (adv.), criminologist (n.)
• : تعریف: the scientific study of crime, criminal behavior, and criminal law systems.

جمله های نمونه

1. Rationality According to classical criminology we mostly behave in a rational manner.
[ترجمه گوگل]عقلانیت بر اساس جرم شناسی کلاسیک، ما بیشتر به شیوه ای عقلانی رفتار می کنیم
[ترجمه ترگمان]Rationality با توجه به جرم شناسی کلاسیک ما اغلب با یک روش منطقی رفتار می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Criminology, like crime control, tends to focus on males and marginalise females or render them invisible.
[ترجمه گوگل]جرم شناسی، مانند کنترل جرم، تمایل دارد بر مردان تمرکز کند و زنان را به حاشیه راند یا آنها را نامرئی کند
[ترجمه ترگمان]Criminology، مانند کنترل جرم، متمایل به تمرکز بر روی نرها و marginalise ماده ها هستند و یا آن ها را نامریی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The reasons cited range from demographics to criminology.
[ترجمه گوگل]دلایل ذکر شده از جمعیت شناسی گرفته تا جرم شناسی متغیر است
[ترجمه ترگمان]دلایل ذکر شده از آمار جمعیتی تا جرم شناسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A radical criminology which appears to deny this will be seen as callous and rightly rejected.
[ترجمه گوگل]جرم شناسی رادیکالی که به نظر می رسد این را انکار می کند، بی رحمانه و به درستی رد می شود
[ترجمه ترگمان]یک جرم شناسی افراطی که به نظر می رسد منکر این امر می شود، بی عاطفه تلقی می شود و به درستی مردود دانسته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A radical criminology which appears to deny this will be seen as naive and rightly rejected.
[ترجمه گوگل]جرم شناسی رادیکالی که به نظر می رسد این را انکار می کند ساده لوحانه و به درستی رد می شود
[ترجمه ترگمان]یک جرم شناسی افراطی که به نظر می رسد این موضوع را انکار می کند، ساده لوح تلقی می شود و به درستی مردود دانسته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Positivist criminology, on the other hand, seemed scarcely to recognise it at all.
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، جرم شناسی پوزیتیویستی به ندرت آن را تشخیص می داد
[ترجمه ترگمان]دکتر جرم شناسی از طرف دیگر به نظر نمی رسید که آن را تشخیص دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Hence the extent to which Conservative criminology is here to stay depends on more than mere changes of political parties.
[ترجمه گوگل]از این رو میزان باقی ماندن جرم شناسی محافظه کار به چیزی بیش از تغییرات صرف احزاب سیاسی بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]از این رو، حوزه جرم شناسی محافظه کار در اینجا بستگی به تغییرات صرف صرف احزاب سیاسی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To the extent that positivist criminology incorporates a realistic, manageable version of determinism, it becomes compatible with its classical predecessor.
[ترجمه گوگل]تا جایی که جرم شناسی پوزیتیویستی نسخه ای واقع گرایانه و قابل مدیریت از جبرگرایی را در خود جای دهد، با سلف کلاسیک خود سازگار می شود
[ترجمه ترگمان]به حدی که criminology positivist یک نسخه واقع گرایانه و قابل مدیریت از جبرگرایی (determinism)را شامل می شود، با سلف کلاسیک خود سازگار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The new socialist criminology of the 1960s and 1970s, however, marked a return to the more romantic view.
[ترجمه گوگل]با این حال، جرم‌شناسی سوسیالیستی جدید دهه‌های 1960 و 1970 نشانگر بازگشت به دیدگاه رمانتیک‌تر بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، criminology سوسیالیستی جدید دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ بر بازگشت به دیدگاه more تاکید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Conservative criminology is part of the ideological background of economic liberalism.
[ترجمه گوگل]جرم شناسی محافظه کارانه بخشی از پیشینه ایدئولوژیک لیبرالیسم اقتصادی است
[ترجمه ترگمان]جرم شناسی محافظه کار بخشی از سابقه ایدئولوژیک لیبرالیسم اقتصادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Classical criminology did not assume that existing legal definitions of crime and the way they are enforced necessarily constitute this objective category.
[ترجمه گوگل]جرم شناسی کلاسیک فرض نمی کرد که تعاریف قانونی موجود از جرم و نحوه اجرای آنها لزوماً این مقوله عینی را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]criminology کلاسیک فرض نمی کنند که تعاریف حقوقی موجود از جرم و نحوه اجرای آن ها لزوما این مقوله عینی را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In a wide sense of the word, criminology includes penology.
[ترجمه گوگل]جرم شناسی در معنای وسیع کلمه شامل کیفر شناسی است
[ترجمه ترگمان]به مفهوم گسترده کلمه، criminology شامل penology است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. On criminology, there are two aspects about the reasons.
[ترجمه گوگل]در جرم شناسی دو جنبه در مورد دلایل وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در جرم شناسی، دو جنبه از این دلایل وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He is interested in the issues of crime and criminology.
[ترجمه گوگل]او به مسائل جرم شناسی و جرم شناسی علاقه مند است
[ترجمه ترگمان]او به مسائل جنایی و جرم شناسی علاقه مند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The replacement of free will with scientific determinism was consequently the crucial starting point for the new positivist criminology.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، جایگزینی اراده آزاد با جبر علمی، نقطه شروع حیاتی برای جرم شناسی پوزیتیویستی جدید بود
[ترجمه ترگمان]در نتیجه جایگزینی اراده آزاد با جبرگرایی علمی، نقطه شروع حیاتی for جدید positivist بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جرم شناسی (اسم)
criminology

مطالعه علمی جرم (اسم)
criminology

انگلیسی به انگلیسی

• scientific study of crime and criminals
criminology is the scientific study of crime and criminals.

پیشنهاد کاربران

جرم شناسی
مثال:
the science of criminology
علمِ جرم شناسی
جرم شناسی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : criminalize
✅️ اسم ( noun ) : crime / criminal / criminality / criminalization / criminology / criminologist
✅️ صفت ( adjective ) : criminal / criminological
✅️ قید ( adverb ) : criminally

بپرس