معنی: گرفتگی، انقباض عضله پیدا کردنمعانی دیگر: فرانسیس کریک (دانشمند انگلیسی و یکی از دو یابنده ی: dna)، (پزشکی) گرفتگی دردناک عضلات (به ویژه در گردن و پشت)، گرفتگی عضله ایجاد کردن، (محلی) رجوع شود به: creek، انقبا عضله پیدا کردن
• : تعریف: a painful stiffness or cramp, esp. in the neck or back. • مشابه: kink
فعل گذرا ( transitive verb )حالات: cricks, cricking, cricked
• : تعریف: to cause stiffness or cramp in (usu. the neck or back).
جمله های نمونه
1. I got a crick in my neck from painting the ceiling.
[ترجمه ali] بخاطر اینکه سقف را نقاشی کردم دچار درد گردن شدم
|
[ترجمه گوگل]از رنگ آمیزی سقف، گردنم کرک شد [ترجمه ترگمان]من گردن خودم را از نقاشی کردن به سقف گرفتم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He was getting a crick in his neck from leaning out of the window for so long.
[ترجمه گوگل]از اینکه برای مدت طولانی از پنجره به بیرون خم شده بود، گردنش جیرجیر می شد [ترجمه ترگمان]او مدت زیادی از پنجره به بیرون خم شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He got a crick in the neck from sleeping in an awkward position.
[ترجمه ali] بخاطر اینکه او بد خوابیده بود دچار درد در ناحیه گردن شد.
|
[ترجمه گوگل]او به دلیل خوابیدن در وضعیت نامناسب گردنش کرک شد [ترجمه ترگمان]اون از خواب توی یه موقعیت ناجور خوابیده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Jim Watson and Francis Crick were the discoverers of DNA.
[ترجمه گوگل]جیم واتسون و فرانسیس کریک کاشفان DNA بودند [ترجمه ترگمان]جیم واتسون و فرانسیس کریک discoverers DNA بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Crick soon established himself as a scientist of great insight and creativity.
[ترجمه گوگل]کریک به زودی خود را به عنوان دانشمندی با بینش و خلاقیت بزرگ تثبیت کرد [ترجمه ترگمان]\"کریک\" به زودی خود را دانشمند بزرگی از خلاقیت و خلاقیت دید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Kitson, Crick and Clarke were all talented individuals who disagreed strongly with the prevailing establishment views in their field.
[ترجمه گوگل]کیتسون، کریک و کلارک همگی افراد با استعدادی بودند که به شدت با دیدگاه های حاکمیت حاکم در حوزه کاری خود مخالف بودند [ترجمه ترگمان]Kitson، کریک و کلارک همه افراد با استعداد بودند که به شدت با دیدگاه های رایج در زمینه خود مخالف بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This theory has been elaborated by Francis Crick and Graeme Mitchison.
[ترجمه گوگل]این نظریه توسط فرانسیس کریک و گریم میچیسون ارائه شده است [ترجمه ترگمان]این نظریه توسط فرانسیس کریک و گریم Mitchison به تفصیل شرح داده شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. If you crick your neck you might spot the odd bald patch, too!
[ترجمه گوگل]اگر گردن خود را کرک کنید، ممکن است لکه های طاس عجیب و غریب را نیز ببینید! [ترجمه ترگمان]اگر گردنت را ببندی ممکن است آن لکه عجیب را هم تشخیص بدهی! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Crick writes to collaborator Dr. Maurice Wilkins and praises the exit of a female collaborator, Dr. Rosalind Franklin.
[ترجمه گوگل]کریک به همکار دکتر موریس ویلکینز می نویسد و خروج یک همکار زن، دکتر روزالیند فرانکلین را ستایش می کند [ترجمه ترگمان]Crick کریک برای هم کار خود دکتر موریس ویلکینز می نویسد و از خروج یک هم کار زن دکتر روزالیند فرانکلین تعریف می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Francis Crick and James Watson made mistakes.
[ترجمه گوگل]فرانسیس کریک و جیمز واتسون اشتباه کردند [ترجمه ترگمان]فرانسیس کریک و جیمز واتسون اشتباه کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Dairyman Crick was discovered stamping about the house. He had received a letter, in which a customer had complained that the butter had a twang.
[ترجمه گوگل]مرد لبنیات کریک کشف شد که در اطراف خانه مهر می زد نامه ای دریافت کرده بود که در آن یکی از مشتریان شکایت کرده بود که کره دارای انبوهی است [ترجمه ترگمان]dairyman Crick \"کشف شد که\" در مورد خونه ای مهر و موم شده بودن نامه ای دریافت کرده بود که یکی از مشتریان شکایت کرده بود که کره صدای twang دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In this dastardly sideplot, Crick raced to submit his and Watson's history-changing paper to Nature, in fear that Franklin would leak DNA information when Pauling visited London.
[ترجمه گوگل]در این طرح فرعی مفتضحانه، کریک برای ارسال مقاله تغییر دهنده تاریخ خود و واتسون به نیچر تلاش کرد، از ترس اینکه فرانکلین اطلاعات DNA را هنگام بازدید پاولینگ از لندن افشا کند [ترجمه ترگمان]در این sideplot پست فطرت، کریک برای ارسال کاغذ به طبیعت به رقابت ادامه داد و از این می ترسید که زمانی که پاولینگ از لندن بازدید کرد، اطلاعات DNA را منتشر کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Crick a painful cramp or muscle spasm, as in the back or neck.
[ترجمه گوگل]کرامپ دردناک یا اسپاسم عضلانی مانند پشت یا گردن را از بین ببرید [ترجمه ترگمان]Crick، گرفتگی عضلانی، یا گرفتگی عضلانی، یا در عقب یا گردن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Mister Crick works at the Salk Institute for Biological Studies in La Jolla, California.
[ترجمه گوگل]مستر کریک در موسسه مطالعات بیولوژیکی سالک در لا جولا، کالیفرنیا کار می کند [ترجمه ترگمان]آقای Crick در موسسه مطالعات بیولوژیکی for در لا جولا در کالیفرنیا کار می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. MASTER S THESISAbstractFrancis Crick began consciousness research in 1970 s and gained remarkable achivements.
[ترجمه گوگل]چکیده پایان نامه کارشناسی ارشد فرانسیس کریک در دهه 1970 تحقیق در مورد آگاهی را آغاز کرد و به دستاوردهای چشمگیری دست یافت [ترجمه ترگمان]استاد دانشگاه THESISAbstractFrancis کریک در دهه ۱۹۷۰ شروع به تحقیق در زمینه هوشیاری کرد و achivements قابل توجهی به دست آورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• family name; francis crick (1916-2004), british biophysicist, winner of the 1962 nobel prize in physiology for his discovery of the double helical structure of dna (together with james watson) muscle cramp, muscle spasm (in the neck, back, etc.) if you have a crick in your neck, you have a pain caused by stiff muscles.
پیشنهاد کاربران
این کلمه هم فعل است و هم نقش دستوری اسم را دارد: Crick /krɪk/ ( informal ) – meaning: 1. ( v - tr. ) to cause a crick in the neck, back, etc. دچار گرفتگی عضلانی شدن؛ دچار انقباض ماهیچه ای شدن ... [مشاهده متن کامل]
Example 1: 👇 I cricked my back from sitting in the same position for too long. بدلیلِ نشستن در یک حالت، عضلات پشتم گرفته. Example 2: 👇 I turned my head so quickly that I cricked my neck. آنقدر سرم را سریع چرخاندم که ماهیچه ی گردنم منقبض شده است. Example 3: 👇 I cricked my back bending to pick up the suitcase. با دولّا شدن و برداشتن چمدان باعث گرفتگی عضلات پشتم شدم. ❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌ 2. ( n ) a painful muscle spasm or cramp, esp in the neck or back. گرفتگی ماهیچه؛ انقباض عضله Example 1: 👇 I’ve got a crick in my neck from looking up at the screen. گرفتگی عضله ی گردنم بخاطر نگاه کردن به صفحه نمایش از پایین به بالا است. Example 2: 👇 He got a crick in the neck from sleeping in an awkward position. انقباض ماهیچه ی گردنش به دلیل بد خوابیدن یا در وضعیت نامناسب خوابیدن است. Example 3: 👇 MRS. MADDIGAN: We would have a better view from this street. BOYLE ( Coming away from the window and going out by the door ) : yes, this place would give you a crick in your neck. * Juno and the Paycock - a play by Sean O’Casey خانم مدیگان: ما از این خیابان دید بهتری خواهیم داشت. بویل ( از پنجره دور می شود و از کنار در بیرون می آید ) : بله، نگاه کردن از این مکان یا از دریچه ی این اتاق ارمغانی بجز گرفتگی عضلات گردن نخواهد داشت. * گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه ی #جونو و پیکاک، # اثر شان اُکِیسی فیلمی هم بر اساس این نمایشنامه به کارگردانی آلفرد هیچکاک ساخته شده است.
ماهیچه و عضله با هم از نظر معنایی تفاوتی ندارد. ماهیچه یک واژه فارسی است و عضله عربی است. در زبان فارسی در حال حاضر هر دو به یک اندازه بسامد کاربردی دارند. یعنی مردم و متخصصان از هر دو واژه به یک اندازه استفاده می کنند. ... [مشاهده متن کامل]
جریان فارسی سازی بیش از صد سال است که در ایران شکل گرفته و کوشش می شود کلمات فارسی را جایگزین واژه های بیگانه و مخصوصاً عربی بکنند. به عنوان یک فارسی زبان کار بسیار کوچکی که می توانید انجام بدهید این است که از برابرهای فارسیِ موجود استفاده کنید، به عنوان نمونه همین "گرفتگی ماهیچه"! این توضیحات را زیر واژه های مربوط نیز می گذارم، امیدوارم کمک ناچیزی کرده باشم. اگر مفید بود لطفاً لایک بفرمایید. متشکرم.
