crew

/ˈkruː//kruː/

معنی: خدمه، خدمه کشتی، کارکنان هواپیما و امثال ان
معانی دیگر: (مردم) دسته، گروه، جماعت، دارو دسته، باند، (گروهی که زیر دست یا تحت فرمان کسی کار کنند) خدمه، کارگران، (کشتی) ناویان (به استثنای افسران)، ملوانان، جاشویان، (قایق های پارویی مسابقه ای) پاروزنان (معمولا بین دو تا هشت نفر)، (این ورزش) پاروزنی، (هواپیمایی و فضانوردی و غیره) سرنشینان، ناوبران، (قدیمی) گروه مسلح، (انگیسی) یکی از دو زمان گذشته ی فعل: crow

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a group of people working together to perform a joint function.
مشابه: gang, outfit, party, shift, staff, team

- The road crew finished putting a new surface on the highway.
[ترجمه گوگل] خدمه جاده کار گذاشتن یک سطح جدید در بزرگراه را به پایان رساندند
[ترجمه ترگمان] خدمه جاده ای یک سطح جدید را در بزرگراه به پایان رساندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He'll be joining the welding crew for this project.
[ترجمه Ir] گروه راهسازی سطح جدید را در بزرگراه به اتمام رساندند
|
[ترجمه گوگل] او برای این پروژه به خدمه جوشکاری خواهد پیوست
[ترجمه ترگمان] او برای این پروژه به پرسنل جوشکاری ملحق خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: the personnel working aboard a ship or an airplane.
مشابه: outfit

- Many of the ship's crew survived the attack and were rescued, but the captain went down with the ship.
[ترجمه گوگل] بسیاری از خدمه کشتی از حمله جان سالم به در بردند و نجات یافتند، اما کاپیتان با کشتی به پایین رفت
[ترجمه ترگمان] بسیاری از خدمه کشتی از این حمله جان سالم به در بردند و نجات یافتند، اما کاپیتان با کشتی پایین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The pilot gave instructions to the crew.
[ترجمه گوگل] خلبان به خدمه دستور داد
[ترجمه ترگمان] خلبان به خدمه دستور داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: a team of people who handle the oars in a racing shell, or the sport of racing in such shells.

- We loved to watch crew on the Charles River.
[ترجمه گوگل] ما عاشق تماشای خدمه در رودخانه چارلز بودیم
[ترجمه ترگمان] ما دوست داشتیم خدمه روی رودخانه چارلز را تماشا کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. air crew (or flight crew)
ناوبران هواپیما

2. ground crew
آمادگران (مکانیک ها و سایر خدمه ای که هواپیما و غیره را آماده می کنند ولی پرواز نمی کنند)،خدمه غیرپروازی

3. gun crew
خدمه ی توپ،توپچیان

4. road crew
کارگران راه (راهسازی)

5. salvage crew
گروه بازیابی

6. a demolition crew
گروه ویرانگر،گروه تخریب (که کار آن خراب کردن بناهای ناخواسته است)

7. a film crew
گروه فیلمبرداری

8. a wrecking crew
کارگران ویژه ی تخریب

9. the maintenance crew for the telephone lines
ماموران حفظ و نگهداری خطوط تلفن

10. the obstreperous crew of that ship
جاشویان گردن کش آن کشتی

11. the president and his crew
رئیس جمهور و دارو دسته اش

12. the ship carried a crew of twenty and ninety passengers
کشتی بیست ملوان و نود مسافر داشت.

13. he was only interested in wrestling and crew
او فقط به کشتی گیری و پاروزنی علاقمند بود.

14. this boat can be manned by a small crew
نفرات کمی می توانند این کشتی را به کار بیاندازند.

15. The crew lashed down the cargo on the fore deck.
[ترجمه گوگل]خدمه محموله را روی عرشه جلو انداختند
[ترجمه ترگمان]جاشو ان بار کشتی را به عرشه کشتی انداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Cabin crew, please stand by for takeoff.
[ترجمه گوگل]خدمه کابین، لطفا برای برخاستن منتظر بمانید
[ترجمه ترگمان] کابین خلبان، لطفا آماده پرواز باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The crew hurried to hoist the flag.
[ترجمه گوگل]خدمه برای برافراشتن پرچم عجله کردند
[ترجمه ترگمان]کارکنان به شتاب پرچم را بالا کشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. The ship's crew was sluicing down the deck.
[ترجمه گوگل]خدمه کشتی از عرشه پایین می آمدند
[ترجمه ترگمان]خدمه کشتی از عرشه کشتی پایین آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. The people she'd invited were a pretty motley crew.
[ترجمه گوگل]افرادی که او دعوت کرده بود، خدمه بسیار متشکل بودند
[ترجمه ترگمان]کسانی که دعوت کرده بودند، گروه motley بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. The plane crashed, killing all its passengers and crew.
[ترجمه گوگل]این هواپیما سقوط کرد و همه مسافران و خدمه آن کشته شدند
[ترجمه ترگمان]هواپیما سقوط کرد و همه مسافران و خدمه آن را کشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. The Captain and crew welcome you aboard.
[ترجمه گوگل]کاپیتان و خدمه از شما استقبال می کنند
[ترجمه ترگمان]کاپیتان و خدمه به شما خوش آمد می گن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. The pumps were started and the crew began to douse the fire with water.
[ترجمه گوگل]پمپ ها شروع به کار کردند و خدمه شروع به خاموش کردن آتش با آب کردند
[ترجمه ترگمان]پمپ آغاز شد و جاشو ان شروع به خاموش کردن آتش با آب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خدمه (اسم)
attendants, crew, auxiliaries

خدمه کشتی (اسم)
crew

کارکنان هواپیما و امثال ان (اسم)
crew

تخصصی

[عمران و معماری] خدمه

انگلیسی به انگلیسی

• group of people working together on an air or watercraft; team of people working together (i.e. on a stage, construction site, etc.); group of people on a rowing team
competitive sport of rowing in a racing shell
the people who work on and operate a ship, aeroplane, or spacecraft are called the crew.
you also use crew to refer to people with special technical skills who work together on a task or project.
the people who crew a ship, aeroplane, or spacecraft are the people who work on it or operate it.

پیشنهاد کاربران

خدمه کشتی یا هواپیما.
خدمه
مثال: The crew worked hard to prepare the ship for sailing.
خدمه برای آماده کردن کشتی برای رانندگی سخت کار کردند.
"crew" و "worker" دو مفهوم متفاوت را نشان می دهند اما ممکن است در برخی موارد با یکدیگر ارتباط داشته باشند.
- Crew:
"Crew" به اعضای یک گروه از افراد که در یک ظرفیت خاص یا پروژه خاص به طور مشترک کار می کنند، اشاره دارد. بطور کلی، "crew" بیشتر برای گروه هایی استفاده می شود که در زمینه هایی مانند دریایی، هوایی، فیلمسازی و ورزشی کار می کنند. به عنوان مثال، "The film crew worked late into the night to finish shooting. "
...
[مشاهده متن کامل]

- Worker:
"Worker" به هر فردی اشاره دارد که در یک شغل یا شرکت خاص به صورت ثابت یا موقت کار می کند. این اصطلاح می تواند همه افرادی را که در یک سازمان، کارگاه یا محیط کاری مشغول به کار هستند، شامل شود. به عنوان مثال، "The workers in the factory were on strike. "
پس با این توضیحات، "crew" بیشتر به گروه هایی اطلاق می شود که به طور مشترک در یک پروژه ارتباط دارند، در حالی که "worker" به فردی اشاره دارد که در یک شغل خاص مشغول به کار است.
منبع:
- Oxford Languages.

در یک فیلم، به افرادی که جلوی دوربین هستند CAST و به افرادی که پشت دوربین هستند ( عوامل ) CREW گفته می شود.
منبع: کارگاه فیلم ایران
میتونه معنی نوچه ها هم بده
بین سیاه پوستا یا در گنگ ها میتونه این باشه
شکارچی میتونه معنی بده
معنی اصلی هم که خدمه هست
crew
a group of people working together on a task
خدمه، کارکنان، کارگران، دسته/گروه ( مردم )
دارودسته، باند، سرنشینان ( هواپیما، کشتی، فضانورد )
مهماندار هواپیما
( فعل )
ناوبری کردن ( کار کردن در کشتی/ هواپیما )
فعالیت کردن به عنوان یکی از اعضای خدمه
( در صورتی که به شکل فعل بیاد )
crewed; crewing; crews. Definition of crew ( Entry 3 of 3 ) intransitive verb. : to act as a member of a crew.

کارکنان
( Verb ( I - T :
جزو خدمه یک قایق یا کشتی بودن
( ( شکارچی ) ) . مثل فیلم [[ night crew ]] که به معنی شکارچیان شب میباشد
تیم فیلمبرداری
پرسنل
کارکنان کشتی یا هواپیما
سرنشین ، سرنشین دار
خدمه پرواز
تیم
[شرکت، سازمان و . . . ]
نیرو ، نیروها ، نیروی کار/کاری
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)

بپرس