crevice

/ˈkrevəs//ˈkrevɪs/

معنی: شکاف، درز
معانی دیگر: ترک، کریشنک، رخنه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: creviced (adj.)
• : تعریف: a narrow opening, as in vertical rock or a wall; crack; fissure.
مشابه: chink, crack

- An insect crawled out of the crevice in the rock.
[ترجمه گوگل] حشره ای از شکاف سنگ بیرون خزید
[ترجمه ترگمان] یک حشره از شکاف صخره بیرون خزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the rat was hiding in a crevice under a cliff
موش در شکاف زیر تخته سنگی پنهان شده بود.

2. The harsh light revealed every crevice and wrinkle in his face.
[ترجمه گوگل]نور شدید هر شکاف و چین و چروک صورتش را آشکار کرد
[ترجمه ترگمان]نور شدید هر شکاف و چین و چروک صورتش را آشکار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I saw a plant growing out of a crevice in the wall.
[ترجمه گوگل]من گیاهی را دیدم که از شکاف دیوار رشد می کرد
[ترجمه ترگمان]یک گیاه را دیدم که از شکاف دیوار بیرون زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sweat poured out of every crevice of the fat man's body.
[ترجمه گوگل]از هر شکاف بدن مرد چاق عرق ریخت
[ترجمه ترگمان]عرق از شکاف های بدن مرد چاق بیرون می ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He edged the tool into the crevice.
[ترجمه گوگل]او ابزار را در شکاف فرو کرد
[ترجمه ترگمان]ابزار را برداشت و به شکاف نزدیک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But she hadn't skied into a crevice, nor had she been caught in an avalanche while ice climbing.
[ترجمه گوگل]اما او نه به داخل شکافی اسکی نرفته بود و نه در هنگام بالا رفتن از یخ در بهمن گرفتار شده بود
[ترجمه ترگمان]اما او به درون شکاف نرفته بود و در حین بالا رفتن یخ در بهمن گیر نکرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If it ends up in a bark crevice, the seed may germinate and penetrate the tree.
[ترجمه گوگل]اگر به شکاف پوست ختم شود، دانه ممکن است جوانه بزند و به درخت نفوذ کند
[ترجمه ترگمان]اگر این گیاه به شکاف پوست درخت منتهی شود، دانه ممکن است جوانه بزند و به درخت نفوذ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Blanche forced the screwdriver up into the crevice between the two halves of the sash window and heaved.
[ترجمه گوگل]بلانچ پیچ گوشتی را به زور وارد شکاف بین دو نیمه پنجره ارسی کرد و به سمت بالا رفت
[ترجمه ترگمان]بل انش the را به درون شکاف میان دو نیمه پنجره کشید و بالا کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They dashed into a crevice as we approached.
[ترجمه گوگل]با نزدیک شدن ما به شکافی افتادند
[ترجمه ترگمان]همچنان که نزدیک می شدیم به سوی شکاف رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The crevice, upon further examination, was found to be stuffed full of yellowing incisors and weathered molars.
[ترجمه گوگل]پس از بررسی بیشتر، شکاف پر از دندانهای آسیاب زرد شده و دندانهای آسیاب هوازده بود
[ترجمه ترگمان]شکافی که در امتحان بیشتر دیده می شد، پیدا شد که پر از دندان های زرد و فرسوده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There is a crevice in the wall.
[ترجمه گوگل]یک شکاف در دیوار وجود دارد
[ترجمه ترگمان]شکافی در دیوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A small hole or crevice peep.
[ترجمه گوگل]یک سوراخ یا شکاف کوچک
[ترجمه ترگمان]شکاف یا شکافی کوچک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This paper deals with the crevice structure in boride layer.
[ترجمه گوگل]این مقاله به ساختار شکاف در لایه بورید می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله با ساختار شکاف در لایه boride سر و کار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Independent circuit design for high and low crevice.
[ترجمه گوگل]طراحی مدار مستقل برای شکاف بالا و پایین
[ترجمه ترگمان]طراحی مدار مستقل برای شکاف های بالا و پایین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. And a roach spans a crevice in the floor.
[ترجمه گوگل]و یک سوسک از شکافی در کف می‌گذرد
[ترجمه ترگمان]یک سوسک در کف اتاق دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شکاف (اسم)
crack, fracture, break, hiatus, breach, cut, incision, gap, craze, chap, split, flaw, chink, slot, notch, fraction, nick, breakthrough, seam, slit, slash, chasm, chine, suture, crevice, rip, cleft, rake, hair crack, interstice, scar, stoma

درز (اسم)
gap, peephole, flaw, seam, slit, chine, suture, fissure, crevice, commissure, interstice

تخصصی

[عمران و معماری] شکاف سنگ - رخنه
[آب و خاک] رخنه

انگلیسی به انگلیسی

• narrow crack, rift, fissure
a crevice is a narrow crack in a rock.

پیشنهاد کاربران

بپرس