crevasse

/krɪˈvæs//krɪˈvæs/

معنی: کافت، شکاف عمیق
معانی دیگر: (به ویژه در کوه های یخ و یخرودها) یخشکاف، ژرفکافت، زاو، ژرفچاک، شکاف زدن، رخنه کردن، نفوذ کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a deep cleft or crack, esp. in a glacier or in the earth's surface.
مشابه: chasm
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: crevasses, crevassing, crevassed
• : تعریف: to make a cleft or crack in; fissure.

جمله های نمونه

1. one of the climbers fell into a crevasse
یکی از کوه نوردان در یخشکافی افتاد.

2. The deep crevasse yawned at their feet.
[ترجمه گوگل]شکاف عمیق زیر پای آنها خمیازه می کشید
[ترجمه ترگمان]شکاف عمیق در پای آن ها خمیازه می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A crevasse yawned at their feet.
[ترجمه گوگل]شکافی جلوی پایشان خمیازه می کشید
[ترجمه ترگمان]شکاف شکاف در پاهایشان باز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The majority of crevasse deaths happen to those who travel across glaciers unroped.
[ترجمه گوگل]اکثر مرگ و میرهای کرواس برای کسانی اتفاق می افتد که بدون طناب از یخچال های طبیعی عبور می کنند
[ترجمه ترگمان]اکثر of crevasse برای کسانی که از روی یخچال های طبیعی عبور می کنند اتفاق می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He fell down a crevasse.
[ترجمه گوگل]او از یک شکاف افتاد
[ترجمه ترگمان]در شکاف عمیقی فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This crevasse alone has claimed 18 lives.
[ترجمه گوگل]این شکاف به تنهایی جان 18 نفر را گرفته است
[ترجمه ترگمان]این شکاف به تنهایی جان ۱۸ نفر را گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The decision, when it came, opened suddenly, a crevasse.
[ترجمه گوگل]تصمیم، وقتی رسید، ناگهان باز شد، یک شکاف
[ترجمه ترگمان]این تصمیم زمانی که این اتفاق افتاد، یک شکاف عمیق در یک شکاف ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A crevasse yawned beneath their feet.
[ترجمه گوگل]شکافی زیر پایشان خمیازه می کشید
[ترجمه ترگمان]شکاف شکاف در زیر پاهاشان می جنبید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Coal rock is the muti - crevasse rock mass and its destruction forms are related with many factors.
[ترجمه گوگل]سنگ زغال سنگ توده صخره ای موتی - کراس است و اشکال تخریب آن با عوامل زیادی مرتبط است
[ترجمه ترگمان]سنگ ذغال سنگ، توده های سنگی muti است و اشکال تخریب آن با عوامل بسیاری مرتبط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. National crevasse is the insurmountable barrier for terrorism crime in Russia.
[ترجمه گوگل]شکاف ملی سد غیرقابل عبور برای جنایات تروریسم در روسیه است
[ترجمه ترگمان]شکاف ملی مانعی بازدارنده برای جنایات تروریستی در روسیه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. By means of analyzing sub-sea crevasse channel depositional mechanism, we established 4 depositional models including fading model, branching model, extreme fan model and affluxion model.
[ترجمه گوگل]با استفاده از تجزیه و تحلیل مکانیسم رسوب دهی کانال شکاف زیر دریا، ما 4 مدل رسوب گذاری شامل مدل محو شدن، مدل انشعاب، مدل فن شدید و مدل افلوکسیون را ایجاد کردیم
[ترجمه ترگمان]با تجزیه و تحلیل مکانیسم شکاف کانال شکاف دریا، ۴ مدل depositional از جمله مدل در حال محو، مدل شاخه ها، مدل fan افراطی و مدل affluxion ایجاد کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A climber uses a ladder to cross a crevasse at Everest's Khumbu Icefall, not far above base camp.
[ترجمه گوگل]یک کوهنورد از یک نردبان برای عبور از شکافی در آبشار یخی خومبو در اورست، نه چندان دور بالای کمپ اصلی استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]یک کوهنورد از نردبانی استفاده می کند تا از یک شکاف در قله اورست به نام Khumbu s عبور کند که خیلی بالاتر از کمپ اصلی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Below was a terrifyingly deep crevasse.
[ترجمه گوگل]در زیر یک شکاف عمیق وحشتناک وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در زیر آن شکاف عمیقی فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Measuring the crevasse, we found it was 120 metres deep.
[ترجمه گوگل]با اندازه گیری شکاف، متوجه شدیم که عمق آن 120 متر است
[ترجمه ترگمان]ما دریافتیم که عمق این شکاف ۱۲۰ متر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کافت (اسم)
crevasse

شکاف عمیق (اسم)
crevasse

تخصصی

[عمران و معماری] رخنه - شکاف یخچالی - کافت - جر - شکاف یخی - ترک - شکاف
[زمین شناسی] یخ کافت (یخچال شناسی): یک شیار، شکستگی عمیق تقریباً عمودی در یک یخچال یا سایر توده های یخ خشکی یا درون یک میدان برف که بوسیله تنش در نتیجه حرکت تفریقی بر روی یک سطح نابرابر و ناهموار بوجود می آید. یخکافتها ممکن است در زیر پل های برفی پنهان باشند و بعضی از آنها دارای عمق 100متری می باشند. ریشه کلمه: فرانسوی. نیز ببینید: یخکافت عرضی، یخکافت طولی، یخکافت حاشیه ای، یخکافت شیبدار. مترادف: crevass شیار (یخچال شناسی).
[] شکاف یخی
[آب و خاک] رخنه

انگلیسی به انگلیسی

• crevice, fissure
a crevasse is a deep crack in thick ice, for example in a glacier.

پیشنهاد کاربران

بپرس