1. The infantilism and cretinism of the press, for example, can't be cured by a fiat.
[ترجمه گوگل]برای مثال، شیرخوارگی و کرتینیسم مطبوعات با یک فیات قابل درمان نیست
[ترجمه ترگمان]برای مثال، infantilism و cretinism مطبوعات را نمی توان با یک فیات درمان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Cretinism and a low average IQ have a devastating impact on the Tibetan people – on their social development and their ability to be educated.
[ترجمه گوگل]کرتینیسم و ضریب هوشی متوسط پایین تأثیر مخربی بر مردم تبت دارد - بر رشد اجتماعی آنها و توانایی آنها برای تحصیل
[ترجمه ترگمان]Cretinism و ضریب هوشی متوسط پایین تاثیر مخربی بر روی مردم تبت دارند - در توسعه اجتماعی و توانایی آن ها برای تحصیل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Expectant mothers who don’t get enough iodine can have children who are mentally and physically stunted — a condition known as “cretinism. ”
[ترجمه گوگل]مادران آیندهای که ید کافی دریافت نمیکنند، میتوانند بچههایی داشته باشند که از نظر ذهنی و جسمی کوتاهقد هستند - وضعیتی که به عنوان «کرتینیسم» شناخته میشود ”
[ترجمه ترگمان]مادرانی که به اندازه کافی ید نمی زنند، می توانند کودکانی داشته باشند که از لحاظ ذهنی و فیزیکی رشد نکرده باشند - شرایطی که به نام \"cretinism\" شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. These EEG changes in endemic subclinical cretinism also provide a objective evidences for the clinical diagnosis of this disease.
[ترجمه گوگل]این تغییرات EEG در کرتینیسم تحت بالینی بومی نیز شواهد عینی برای تشخیص بالینی این بیماری ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این تغییرات EEG در subclinical endemic نیز یک مدرک عینی برای تشخیص بالینی این بیماری ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The prevalence of sub-clinical cretinism is 4% in mild iodine deficiency areas of Shanxi province.
[ترجمه گوگل]شیوع کرتینیسم تحت بالینی در مناطق با کمبود ید خفیف استان شانشی 4 درصد است
[ترجمه ترگمان]شیوع بیماری sub در مناطق کمبود ید در استان Shanxi ۴ درصد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Cretinism is international face, a square face, small eyes, mouth away with Lao, sometimes also spits, eye to hang himself.
[ترجمه گوگل]کرتینیسم چهره ای بین المللی است، صورت مربعی، چشمان کوچک، دهان به دور با لائوس، گاهی نیز تف، چشم به دار زدن
[ترجمه ترگمان]Cretinism چهره بین المللی است، صورت مربع، چشمان کوچک، دهان با Lao، گاهی هم چنین تف می کند و چشم خود را آویزان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The most visible and severe effects —disabling goiters, cretinism and dwarfism —affect a tiny minority, usually in mountain villages.
[ترجمه گوگل]مشهودترین و شدیدترین اثرات - گواتر ناتوان کننده، کرتینیسم و کوتولگی - بر یک اقلیت کوچک، معمولاً در روستاهای کوهستانی تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]The و dwarfism تاثیرات مخرب - بر اقلیت کوچکی که معمولا در روستاهای کوهستانی قرار دارند، تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Clinical cretinism results in an extremely high degree of mental defectiveness and impairment.
[ترجمه گوگل]کرتینیسم بالینی منجر به درجه بالایی از نقص و اختلال روانی می شود
[ترجمه ترگمان]cretinism بالینی منجر به درجه بالایی از نقص و نقص ذهنی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The result in extreme cases is large goiters that swell their necks, or other obvious impairments such as dwarfism or cretinism.
[ترجمه گوگل]نتیجه در موارد شدید گواترهای بزرگی است که گردن آنها را متورم می کند یا سایر آسیب های آشکار مانند کوتولگی یا کرتینیسم
[ترجمه ترگمان]نتیجه در موارد شدید، goiters بزرگی است که گردن، یا سایر اختلالات آشکار مانند dwarfism یا cretinism را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Parasitosis was investigated in 397 schoolchildren in the involved area of endemic cretinism in this paper. 12 kinds of parasitosis were found in this asea.
[ترجمه گوگل]در این مقاله انگل در 397 دانش آموز در منطقه درگیر کرتینیسم بومی بررسی شد 12 نوع پارازیتوز در این منطقه یافت شد
[ترجمه ترگمان]در ۳۹۷ مورد از دانش آموزان در منطقه درگیر بیماری همه گیر در این مقاله مورد بازجویی قرار گرفتند ۱۲ نوع of در این asea یافت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Objective To study the morphologic changes of central nervous system and endocrine glandsendemic cretinism.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه تغییرات مورفولوژیک سیستم عصبی مرکزی و کرتینیسم ساندمیک غدد درون ریز
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه تغییرات مورفولوژیک سیستم عصبی مرکزی و endocrine غدد درون ریز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Results In Ankang experimental station, these mental retardation population caused by non-specific mental retardation and endemic sub-clinical cretinism, have heritability of 8
[ترجمه گوگل]نتایج در ایستگاه آزمایشی آنکانگ، این جمعیت کم توان ذهنی ناشی از عقب ماندگی ذهنی غیراختصاصی و کرتینیسم تحت بالینی بومی، دارای وراثت پذیری 8 هستند
[ترجمه ترگمان]نتایج در ایستگاه آزمایشی Ankang، این جمعیت عقب ماندگی ذهنی ناشی از عقب ماندگی ذهنی خاص و sub endemic بالینی، heritability ۸ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The major endemic diseases in Southern Xinjiang are endemic goiter, cretinism and endemic fluorosis etc.
[ترجمه گوگل]عمده ترین بیماری های بومی در جنوب سین کیانگ گواتر بومی، کرتینیسم و فلوئوروزیس بومی و غیره است
[ترجمه ترگمان]بیماری های همه گیر بومی در Xinjiang جنوبی (goiter)، goiter، cretinism و fluorosis بومی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Thence the survey of hearing and vestibular function could become one of the diagnostic bases of cretinism and subclinical cretinism.
[ترجمه گوگل]از این رو بررسی عملکرد شنوایی و دهلیزی می تواند به یکی از پایه های تشخیصی کرتینیسم و کرتینیسم تحت بالینی تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]از آنجا که مطالعه شنوایی و شنوایی ممکن است به یکی از پایگاه های تشخیصی of و subclinical cretinism تبدیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. An investigation of the trace element contents in grain, vegetable and water was carried out in both endemic and non-endemic areas of goiter and cretinism in Yunvang, Hubei Province.
[ترجمه گوگل]بررسی محتوای عناصر کمیاب در غلات، سبزیجات و آب در مناطق بومی و غیر بومی گواتر و کرتینیسم در Yunvang، استان هوبی انجام شد
[ترجمه ترگمان]بررسی محتوای عنصر موجود در حبوبات، سبزیجات و آب در هر دو منطقه بومی و غیر بومی of و cretinism در استان هوبی، استان هوبی انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید