cremation

/kriˈmeɪʃn̩//krɪˈmeɪʃn̩/

مرده سوزانی

جمله های نمونه

1. Cremation is more common than burial in some countries.
[ترجمه shirin] مرده سوزانی در بعضی کشورها رایج تر از خاکسپاری است
|
[ترجمه گوگل]سوزاندن سوزاندن در برخی کشورها بیشتر از خاکسپاری است
[ترجمه ترگمان]cremation در برخی کشورها رایج تر از دفن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. My dad's cremation was a sad affair.
[ترجمه گوگل]سوزاندن پدرم یک اتفاق غم انگیز بود
[ترجمه ترگمان]سوزاندن پدرم ماجرای غم انگیزی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Half of California's deceased opt for cremation.
[ترجمه گوگل]نیمی از متوفیان کالیفرنیا سوزاندن مرده را انتخاب کردند
[ترجمه ترگمان]نیمی از افراد متوفی کالیفرنیا، سوزاندن آن را انتخاب کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The cremation of dead pets, which are treated as clinical waste, was a revelation.
[ترجمه گوگل]سوزاندن حیوانات خانگی مرده، که به عنوان زباله های بالینی در نظر گرفته می شوند، یک مکاشفه بود
[ترجمه ترگمان]سوزاندن حیوانات خانگی که به عنوان زباله بالینی درمان می شوند، یک افشاگری محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He ritually destroyed his early paintings - a cremation at a mortuary, no less - in 196
[ترجمه گوگل]او در سال 196 نقاشی‌های اولیه‌اش را از بین برد - سوزاندن سوزاندن در یک سردخانه، نه کمتر
[ترجمه ترگمان]طبق مراسم مذهبی، نقاشی های زودرس او - یک مراسم سوزاندن در مرده شوی خانه، و در حدود ۱۹۶ تن را نابود کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Among those attending the cremation ceremony in Vientiane on Jan. 28 were President Souphanouvong, making a rare public appearance.
[ترجمه گوگل]در میان کسانی که در مراسم سوزاندن سوزاندن وینتیان در 28 ژانویه شرکت کردند، رئیس جمهور سوفانووونگ بودند که به ندرت در انظار عمومی ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]در میان کسانی که در مراسم سوزاندن اجساد در روز ۲۸ ژانویه در Vientiane شرکت داشتند، رئیس جمهور Souphanouvong بود که حضور عمومی نادری را به وجود می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But as they attended a private cremation tonight there was still no word from the local criminal informants.
[ترجمه گوگل]اما از آنجایی که آنها امشب در مراسم سوزاندن شخصی خود شرکت کردند، هنوز خبری از خبرچینان جنایتکار محلی نبود
[ترجمه ترگمان]اما چون امشب در یک سوزاندن خصوصی شرکت می کردند هنوز خبری از خبرچین های جنایی محلی وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The cremation ritual was directed mainly at inducing the spirit of the dead person to go on to the afterworld.
[ترجمه گوگل]مراسم سوزاندن مرده عمدتاً برای القای روح شخص مرده برای رفتن به جهان آخرت بود
[ترجمه ترگمان]مراسم سوزاندن اجساد به طور عمده به تحریک روح انسان مرده برای رفتن به the هدایت می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Cremation or burial is regarded as an offence.
[ترجمه گوگل]سوزاندن یا دفن جرم محسوب می شود
[ترجمه ترگمان]دفن یا دفن به عنوان یک جرم تلقی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. An additional factor is the increasing popularity or cremation.
[ترجمه گوگل]یک عامل اضافی محبوبیت فزاینده یا سوزاندن مرده است
[ترجمه ترگمان]یک عامل دیگر افزایش محبوبیت یا سوزاندن آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Looking for my father, even after his cremation, in the coffee bar where I used to meet him.
[ترجمه گوگل]به دنبال پدرم، حتی پس از سوزاندن او، در قهوه‌خانه‌ای که با او ملاقات می‌کردم
[ترجمه ترگمان]دنبال پدرم می گردم، حتی بعد از سوزاندن او در کافه قهوه، جایی که قبلا او را دیده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. After yesterday's memorial service, cremation took place at Colwyn Bay.
[ترجمه گوگل]پس از مراسم یادبود دیروز، سوزاندن در خلیج کووین انجام شد
[ترجمه ترگمان]پس از مراسم یادبود دیروز، سوزاندن آن در خلیج Colwyn برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Cremation costs an average of £ 215-a 12 % rise.
[ترجمه گوگل]هزینه سوزاندن سوزاندن به طور متوسط ​​215 پوند تا 12 درصد افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]قیمت cremation به طور متوسط ۲۱۵ - ۲۱۵ پوند است - یک افزایش ۱۲ درصدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If select Cremation, what do you think how to settle down the cremains?
[ترجمه گوگل]اگر Cremation را انتخاب کنید، به نظر شما چگونه می توان کرم ها را آرام کرد؟
[ترجمه ترگمان]اگر این cremation را انتخاب کنید، فکر می کنید که چگونه باید the را کنار بگذارید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• incineration, burning to ashes (i.e. dead body)
a cremation is a funeral service during which a dead body is cremated.
cremation is the process of burning a dead body at a funeral.

پیشنهاد کاربران

پوزش میطلبم که در پست قبلی ، incineration را استباه تایپ کرده بودمو incinerator را هم همینطور که بدینوسیله اصلاح میکنم.
ترجمه ی دوستان درست است.
فقط برای learner ها می گویم:
مبادا cremation را با incerenation قاطی کنید و بجای هم بکار ببرید.
Incerenatin به زباله سوزی یا سوزاندن پسماند گفته می شود و دستگاه آن هم incenerator است.
...
[مشاهده متن کامل]

Cremation به جسد انسان را محترمانه سوزاندن گفته می شود که معمولا به وصیت شخص در کوره ای بنام crematorium انجام می شود.

⬛ CREMATE ⬛
verb
[ obj] : to burn ( the body of a person who has died )
◀️ He wants to be cremated when he dies
⬛ CREMATION ⬛ اسم غیرقابل شمارش
◀️ Some religions do not allow cremation
...
[مشاهده متن کامل]

مرده سوزی، خاکستر کردن یا آتش سپاری ( به انگلیسی: cremating ) به همراه خاک سپاری از روش های اصلی آماده کردن اجساد مردگان و از مرحله های مراسم تشییع جنازه و ختم است. این مراسم معمولاً در مرده سوزخانه انجام می شود
خاکستر کردن از زمان باستان مورد استفاده گسترده بوده و بخشی از دین های بودایی، هندو و زرتشت است. این مراسم در یونان و روم باستان هم رایج بوده است[نیازمند منبع]. با گسترش دین های ابراهیمی در اروپا و غرب آسیا به خاطر اعتقاد پیروان به رستاخیز اجساد، خاکستر کردن محدود شد. در اروپا از اواخر قرون وسطی با تشویق خردگرایان، محدودیت های رسمی خاکستر کردن برداشته شد و استفاده آن دوباره گسترش یافت.
داخل چهارچوب دینی، امروزه عمدتاً دین های ارتدکس شرقی، اسلام، یهودی ارتدکس آن را منع می کنند. [نیازمند منبع]
در بسیاری کشورها خاکستر مردگان را پس از پیکرسوزی، در خاکستردان قرار می دهند.
در بین شیعیان اگر کسی وصیت کند که جسدش سوزانده شود، وصیت او مطابق احکام این شریعت باطل است و اگر کسی مطابق این دستور عمل کند مرتکب حرام شده و برخی مراجع تقلید حتی معتقدند که باید دیه بپردازد.
Burning of a dead body as a burial method
Cremation is a method of final disposition of a dead body through burning

cremation ( باستان‏شناسی )
واژه مصوب: آتش سپاری
تعریف: سوزاندن جسد مردگان
آتش سپاری ، به آتش سپاری
مرده سوزی
به جسدی گفته میشود که سوزانده شده است

بپرس