1. Such corporations also tend to maintain credit lines with their banks sufficient to repay all their outstanding commercial paper.
[ترجمه گوگل]چنین شرکتهایی تمایل دارند خطوط اعتباری نزد بانکهای خود به اندازه کافی برای بازپرداخت تمام اوراق تجاری معوق خود حفظ کنند
[ترجمه ترگمان]چنین شرکت هایی هم چنین تمایل دارند که خطوط اعتباری را با بانک های خود حفظ کنند تا بتوانند تمام کاغذهای تجاری برجسته خود را بازپرداخت نمایند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چنین شرکت هایی هم چنین تمایل دارند که خطوط اعتباری را با بانک های خود حفظ کنند تا بتوانند تمام کاغذهای تجاری برجسته خود را بازپرداخت نمایند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Commercial credit lines are similar to consumer credit lines, with which most individuals are familiar.
[ترجمه گوگل]خطوط اعتباری تجاری مشابه خطوط اعتباری مصرفی است که اکثر افراد با آن آشنا هستند
[ترجمه ترگمان]خطوط اعتباری تجاری شبیه خطوط اعتباری مصرف کننده هستند که اغلب افراد با آن آشنا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خطوط اعتباری تجاری شبیه خطوط اعتباری مصرف کننده هستند که اغلب افراد با آن آشنا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Ford also said it will need a credit line.
[ترجمه گوگل]فورد همچنین گفت که به یک خط اعتباری نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]فورد همچنین گفت که به یک خط اعتباری نیاز خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فورد همچنین گفت که به یک خط اعتباری نیاز خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Terminating the unimplemented credit line according to the covenants and provisions.
[ترجمه گوگل]خاتمه خط اعتباری اجرا نشده طبق میثاق ها و مفاد
[ترجمه ترگمان]خط اعتباری unimplemented را مطابق با covenants و مفاد قرارداد ببندید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خط اعتباری unimplemented را مطابق با covenants و مفاد قرارداد ببندید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. And beside the photo was the credit line Robert Kincaid.
[ترجمه گوگل]و در کنار عکس خط اعتباری رابرت کینکید بود
[ترجمه ترگمان]و کنار عکس، خط اعتباری رابرت Kincaid بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و کنار عکس، خط اعتباری رابرت Kincaid بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The increased credit line is aimed at allaying fears among JAL's suppliers and creditors about its financial stability.
[ترجمه گوگل]افزایش خط اعتباری با هدف کاهش ترس در میان تامین کنندگان و طلبکاران JAL در مورد ثبات مالی آن است
[ترجمه ترگمان]هدف افزایش اعتبار، افزایش نگرانی ها در میان تامین کنندگان و طلبکاران JAL در رابطه با ثبات مالی آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف افزایش اعتبار، افزایش نگرانی ها در میان تامین کنندگان و طلبکاران JAL در رابطه با ثبات مالی آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Eg : The buyer shall open the credit line 30 days before the date of shipment.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال: خریدار باید خط اعتباری را 30 روز قبل از تاریخ ارسال باز کند
[ترجمه ترگمان]E [ g ]: خریدار باید خط اعتباری را ۳۰ روز قبل از تاریخ ارسال باز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]E [ g ]: خریدار باید خط اعتباری را ۳۰ روز قبل از تاریخ ارسال باز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Ford is asking for a nine billion dollar credit line in case it needs it.
[ترجمه گوگل]فورد در صورت نیاز 9 میلیارد دلار خط اعتباری درخواست می کند
[ترجمه ترگمان]فورد در حال درخواست یک خط اعتباری نه میلیارد دلاری است که به آن نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فورد در حال درخواست یک خط اعتباری نه میلیارد دلاری است که به آن نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. After the credit line is approved, RMB loan will be extended to you.
[ترجمه گوگل]پس از تایید خط اعتباری، وام RMB به شما تعلق می گیرد
[ترجمه ترگمان]بعد از تایید خط اعتباری، وام RMB به شما گسترش خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعد از تایید خط اعتباری، وام RMB به شما گسترش خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This credit line is to be evidenced by a loan agreement.
[ترجمه گوگل]این خط اعتباری باید با یک قرارداد وام اثبات شود
[ترجمه ترگمان]این خط اعتباری را می توان با یک قرارداد وام مشاهده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این خط اعتباری را می توان با یک قرارداد وام مشاهده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. To begin with, a home equity credit line will offer you a large amount of cash with a comparatively low rate of interest.
[ترجمه گوگل]برای شروع، یک خط اعتباری سهام خانه مقدار زیادی پول نقد با نرخ بهره نسبتاً پایین به شما ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]برای شروع، یک خط اعتباری در خانه به شما مقدار زیادی پول نقد با نرخ نسبتا پایین بهره می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای شروع، یک خط اعتباری در خانه به شما مقدار زیادی پول نقد با نرخ نسبتا پایین بهره می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I now have a $ 5500 credit line with them.
[ترجمه گوگل]من اکنون یک خط اعتباری 5500 دلاری با آنها دارم
[ترجمه ترگمان] من الان یه خط اعتباری با اونا دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] من الان یه خط اعتباری با اونا دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The buyer shall open the credit line 30 days before the date of shipment.
[ترجمه گوگل]خریدار باید خط اعتباری را 30 روز قبل از تاریخ ارسال باز کند
[ترجمه ترگمان]خریدار باید خط اعتباری را ۳۰ روز قبل از تاریخ ارسال باز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خریدار باید خط اعتباری را ۳۰ روز قبل از تاریخ ارسال باز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The credit line should be opened one month before the time of shipment.
[ترجمه گوگل]خط اعتباری باید یک ماه قبل از زمان ارسال باز شود
[ترجمه ترگمان]خط اعتباری باید یک ماه قبل از زمان ارسال باز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خط اعتباری باید یک ماه قبل از زمان ارسال باز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The rating firm said that the company is more reliant on its revolving credit lines because of the elimination of commercial paper.
[ترجمه گوگل]این شرکت رتبه بندی گفت که این شرکت به دلیل حذف اوراق تجاری، بیشتر به خطوط اعتباری گردان خود متکی است
[ترجمه ترگمان]شرکت رتبه بندی گفت که این شرکت به دلیل حذف روزنامه تجاری متکی به خطوط اعتباری چرخان آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شرکت رتبه بندی گفت که این شرکت به دلیل حذف روزنامه تجاری متکی به خطوط اعتباری چرخان آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید