credit account


(حسابداری) حساب بستانکار

جمله های نمونه

1. He organized a sales ledger which offered a credit account to naval customers, and even encouraged payment by instalment.
[ترجمه گوگل]او دفتر فروش را سازماندهی کرد که یک حساب اعتباری به مشتریان نیروی دریایی ارائه می داد و حتی پرداخت اقساطی را تشویق می کرد
[ترجمه ترگمان]او یک دفتر فروش را ترتیب داد که یک حساب اعتباری برای مشتریان دریایی ارائه می داد و حتی پرداخت قسط را تشویق می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A credit account avoids errors and saves time.
[ترجمه گوگل]یک حساب اعتباری از خطاها جلوگیری می کند و در زمان صرفه جویی می کند
[ترجمه ترگمان]یک حساب اعتباری از اشتباه ات اجتناب کرده و زمان را حفظ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The latter only applies to credit account holders.
[ترجمه گوگل]مورد دوم فقط برای دارندگان حساب اعتباری اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]مورد دوم تنها در مورد دارندگان حساب اعتباری اعمال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The currency of debit account and credit account must be the same. For transferring fund to other bank the currency must be HKD.
[ترجمه گوگل]ارز حساب بدهکار و حساب اعتباری باید یکسان باشد برای انتقال وجه به بانک دیگر، ارز باید HKD باشد
[ترجمه ترگمان]واحد پول حساب بدهکاری و حساب اعتباری باید یک سان باشد برای انتقال سرمایه به بانک های دیگر، واحد پول باید HKD باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Every transaction should record debit account prior to credit account, and state the brief explanation of the reason for the journal entry.
[ترجمه گوگل]هر تراکنش باید حساب بدهکاری را قبل از حساب اعتباری ثبت کند و توضیح مختصری در مورد دلیل ورود به مجله بیان کند
[ترجمه ترگمان]هر تراکنش باید حساب بدهکاری را قبل از حساب اعتباری ثبت کند و توضیح مختصری از دلیل ورود مجله را بیان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. " Credit Account " means any account of the Customer for the time being designated for the purpose of receiving deposit of funds in relation to the PhoneDirect Service.
[ترجمه گوگل]"حساب اعتباری" به معنای هر حساب مشتری است که در زمان تعیین شده برای دریافت واریز وجه در رابطه با خدمات PhoneDirect تعیین شده است
[ترجمه ترگمان]\"حساب اعتباری\" به معنای هر حساب از مشتری برای زمان تعیین شده برای دریافت وجوه سپرده در رابطه با سرویس PhoneDirect است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You will appreciate the convenience of a credit account in our new branch.
[ترجمه گوگل]از راحتی یک حساب اعتباری در شعبه جدید ما قدردانی خواهید کرد
[ترجمه ترگمان]شما به خاطر یک حساب بانکی در شاخه جدید ما لذت خواهید برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The securities company shall open a credit account for each client under the client securities guarantee account and the client capital guarantee account opened in the name of the company.
[ترجمه گوگل]شرکت اوراق بهادار باید برای هر مشتری یک حساب اعتباری تحت حساب ضمانت اوراق بهادار مشتری و حساب ضمانت سرمایه مشتری که به نام شرکت افتتاح می شود افتتاح کند
[ترجمه ترگمان]این شرکت اوراق بهادار یک حساب اعتباری برای هر مشتری تحت حساب ضمانت سهام مشتری باز خواهد کرد و حساب ضمانت سرمایه مشتری به نام شرکت افتتاح خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If you have decided to cancel a credit account, here's how you do it.
[ترجمه گوگل]اگر تصمیم به لغو یک حساب اعتباری گرفته اید، در اینجا نحوه انجام این کار آورده شده است
[ترجمه ترگمان]اگر تصمیم گرفته باشی حساب بانکی را لغو کنی، این طور است که این کار را می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The appropriate fee should either accompany the application form, or will be debited to your firm's credit account where appropriate.
[ترجمه گوگل]هزینه مناسب یا باید همراه فرم درخواست باشد، یا در صورت لزوم از حساب اعتباری شرکت شما کسر می شود
[ترجمه ترگمان]هزینه مناسب باید یا فرم درخواست را همراه داشته باشد، یا به حساب اعتباری شرکت شما واریز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Fees are payable by cheque, postal order or through a Land Registry credit account.
[ترجمه گوگل]هزینه ها از طریق چک، سفارش پستی یا از طریق حساب اعتباری اداره ثبت اسناد و املاک قابل پرداخت است
[ترجمه ترگمان]هزینه ها توسط چک، سفارش پستی و یا از طریق حساب اعتباری ثبت زمین قابل پرداخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I have a B2B Portal Website (non ecommerce with the backend payment system switched off) - it is a self service portal for business customers who have an agreed credit account in place.
[ترجمه گوگل]من یک وب‌سایت پورتال B2B دارم (غیر تجارت الکترونیک با سیستم پرداخت باطن خاموش) - این یک درگاه خود سرویس برای مشتریان تجاری است که دارای یک حساب اعتباری توافق شده در محل هستند
[ترجمه ترگمان]من یک وب سایت B۲B (non با سیستم پرداخت backend)دارم - این یک پورتال خدمات خودکار برای مشتریان کسب وکار است که اعتبار مورد توافق در محل را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You may in your sole discretion and with 30 days' prior notice to us close our credit account with you in which event we shall immediately pay you the outstanding balance on our account .
[ترجمه گوگل]شما می توانید به صلاحدید خود و با اطلاع 30 روز قبل از ما، حساب اعتباری خود را با خود ببندید، در این صورت ما فوراً مانده حسابمان را به شما پرداخت خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است تنها با صلاحدید خود و با ۳۰ روز قبل از توجه به ما، حساب اعتباری خود را به همراه داشته باشید که در آن صورت ما فورا به شما تراز برجسته حساب خود می پردازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Investors can only select a broker to sign a contract Margin in a stock market brokerage commission can only open a credit account securities.
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاران فقط می توانند یک کارگزار را برای امضای قرارداد انتخاب کنند حاشیه در کمیسیون کارگزاری بورس فقط می تواند اوراق بهادار حساب اعتباری باز کند
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاران تنها می توانند یک دلال را انتخاب کنند تا حاشیه قرارداد را در یک کمیسیون دلالی بازار سهام امضا کنند که تنها می توانند یک حساب اعتباری را باز کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• a credit account is an account that you have with a shop which allows you to buy its goods on credit, especially by using a credit card which they give you.

پیشنهاد کاربران

بپرس