• (1)تعریف: the capability of inventing or producing original or imaginative work. • مشابه: imagination, ingenuity, originality
• (2)تعریف: the process of so inventing or producing. • مشابه: ingenuity
جمله های نمونه
1. poetic creativity
خلاقیت شاعرانه
2. barren of creativity
عاری از خلاقیت
3. I admired the creativity which prevailed among the young writers.
[ترجمه فائزه] من از خلاقیتی که در بین نویسندگان جوان غالب بود تحسین کردم.
|
[ترجمه ناصرعلیمحمدی] من خلاقیتی را که در بین نویسندگان جوان رواج داشت، تحسین کردم.
|
[ترجمه شان] من قدرت آفرینندگی ( خلاقیتی ) را که در بین نویسندگان جوان وجود داشت تحسین میکردم.
|
[ترجمه گوگل]من خلاقیتی را که در بین نویسندگان جوان حاکم بود تحسین می کردم [ترجمه ترگمان]من خلاقیت را که در میان نویسندگان جوان رواج داشت تحسین کردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A good teacher can encourage artistic creativity.
[ترجمه گوگل]یک معلم خوب می تواند خلاقیت هنری را تشویق کند [ترجمه ترگمان]یک معلم خوب می تواند خلاقیت هنری را تشویق کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They hope the new rules will not stifle creativity.
[ترجمه گوگل]آنها امیدوارند قوانین جدید خلاقیت را خفه نکنند [ترجمه ترگمان]آن ها امیدوارند که قوانین جدید خلاقیت را سرکوب نکنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She felt her creativity was being strangled.
[ترجمه Teacher Leila] او احساس کرد که خلاقیتش سرکوب شده.
|
[ترجمه گوگل]او احساس کرد که خلاقیتش خفه شده است [ترجمه ترگمان]حس می کرد که خلاقیت او خفه می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Will technology in music drive creativity to extinction?
[ترجمه گوگل]آیا فناوری در موسیقی، خلاقیت را به سمت انقراض سوق خواهد داد؟ [ترجمه ترگمان]آیا تکنولوژی در موسیقی خلاقیت را به نابودی سوق می دهد؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Too many rules might deaden creativity.
[ترجمه گوگل]قوانین بیش از حد ممکن است خلاقیت را از بین ببرد [ترجمه ترگمان]بسیاری از قوانین ممکن است معکوس شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Common sense and creativity are some of the intangibles we're looking for in an employee.
[ترجمه شان] عقل سلیم ( شعور و خرد ) و خلاقیت ، از جمله دارایی ها ( توانایی های ) نا مشهودی است که در یک کارمند ، به دنبال آن هستیم.
|
[ترجمه گوگل]عقل سلیم و خلاقیت از جمله چیزهای ناملموسی است که در یک کارمند به دنبال آن هستیم [ترجمه ترگمان]حس مشترک و خلاقیت برخی از دارایی های ناملموس هستند که ما در یک کارمند به دنبال آن هستیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. There is a disappointing poverty of creativity in their work.
[ترجمه شان] در کار آن ها، کمبود خلاقیت ناامید کننده ای وجود دارد.
|
[ترجمه گوگل]فقر ناامیدکننده خلاقیت در کار آنها وجود دارد [ترجمه ترگمان]فقر ناامید کننده ای در کار آن ها وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. We're looking for young people with enterprise and creativity.
[ترجمه گوگل]ما به دنبال جوانان با سرمایه گذاری و خلاقیت هستیم [ترجمه ترگمان]ما به دنبال جوانان با شرکت و خلاقیت هستیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. We must harness the skill and creativity of our workforce.
[ترجمه گوگل]ما باید مهارت و خلاقیت نیروی کار خود را مهار کنیم [ترجمه ترگمان]ما باید مهارت و خلاقیت نیروی کار خود را مهار کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Creativity and originality are more important than technical skill.
[ترجمه گوگل]خلاقیت و اصالت مهمتر از مهارت فنی است [ترجمه ترگمان]خلاقیت و اصالت مهم تر از مهارت فنی هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Too much bureaucracy represses creativity and initiative.
[ترجمه گوگل]بوروکراسی بیش از حد، خلاقیت و ابتکار را سرکوب می کند [ترجمه ترگمان]بیش از حد بوروکراسی و ابتکار عمل را سرکوب می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
قوه ابتکار (اسم)
ingenuity, creativeness, creativity
قدرت خلاقه (اسم)
creativeness, creativity
قدرت ابداع (اسم)
creativeness, creativity
افرینندگی (اسم)
creativeness, creativity
تخصصی
[صنعت] خلاقیت - عبارتست از پیدایی و تولید یک فکر یا اندیشه نو [روانپزشکی] خلاقیت. توانایی آفرینش چیزی بدیع و تازه. به عقیده پیاژه، تفکر کودک در شروع دوره نوجوانی بیشتر انتزاعی، مفهومی، منطقی و آینده گرا است.
انگلیسی به انگلیسی
• innovativeness, inventiveness; artistry; ability to create
پیشنهاد کاربران
خلاقیت. ابتکار. نوآوری مثال: Our creativity to use them خلاقیت و ابتکار ِ ما در استفاده کردن از آنها