creamery

/ˈkriːməri//ˈkriːməri/

معنی: لبنیاتی، کارخانه کره گیری
معانی دیگر: لبنیات فروشی، شیرفروشی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: creameries
• : تعریف: a place such as a farm dairy, processing plant, or business establishment where dairy products are processed or sold.

جمله های نمونه

1. The new varieties Snow Crystals and Creamery have a compact habit and much larger flowers than the traditional varieties.
[ترجمه گوگل]گونه های جدید کریستال های برف و کرمی دارای عادت فشرده و گل های بسیار بزرگتر از گونه های سنتی هستند
[ترجمه ترگمان]انواع جدید کریستال های برفی و Creamery یک عادت فشرده و بسیار بزرگ تر نسبت به انواع سنتی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The local creamery refused to accept milk from the area as dust was floating in it.
[ترجمه گوگل]خامه‌پزی محلی از پذیرش شیر منطقه خودداری کرد زیرا گرد و غبار در آن شناور بود
[ترجمه ترگمان]رستوران محلی از قبول شیر از ناحیه سر باز زد زیرا گرد و غبار در آن شناور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They glass bottle creamery to hold.
[ترجمه گوگل]آنها بطری های خامه ای شیشه ای برای نگه داشتن
[ترجمه ترگمان] اونا شیشه شیرش رو توی شیشه نگه میدارن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The sad decision to close down the creamery in Hawes means that you will not be made in the dale from now on.
[ترجمه گوگل]تصمیم غم انگیز برای تعطیلی خامه خواری در هاوز به این معنی است که از این به بعد دیگر در دیل قرار نخواهید گرفت
[ترجمه ترگمان]تصمیم غم انگیز بستن رستوران به Hawes به این معنی است که از حالا به دره نخواهید رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. My favorite day on the farm was spent helping Susan make the yogurt in the small creamery next to the cow shed.
[ترجمه گوگل]روز مورد علاقه من در مزرعه صرف کمک به سوزان برای درست کردن ماست در خامه خوری کوچک کنار آلونک گاو بود
[ترجمه ترگمان]روز مورد علاقه من در مزرعه به سوزان کمک کرد که ماست را در رستوران کوچکی کنار طویله گاوها بپزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The monastery possesses also an important creamery for the manufacture of butter.
[ترجمه گوگل]این صومعه همچنین دارای یک خامه‌خانه مهم برای تولید کره است
[ترجمه ترگمان]صومعه همچنین یک رستوران مهم برای تولید کره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The outputs of creamery are increasing.
[ترجمه گوگل]خروجی های خامه ای در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]خروجی های of روز به روز بیشتر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Livestock producers, veterinarians, animal nutritionists, agricultural extension agents, creamery managers, and other dairy professionals begin their work with this degree.
[ترجمه گوگل]تولیدکنندگان دام، دامپزشکان، متخصصان تغذیه حیوانات، نمایندگان ترویج کشاورزی، مدیران خامه‌ای و سایر متخصصان لبنی کار خود را با این مدرک آغاز می‌کنند
[ترجمه ترگمان]تولید کنندگان دام، دامپزشکان، متخصصان تغذیه، ماموران توسعه کشاورزی، مدیران صنایع و دیگر متخصصان لبنیات کار خود را با این درجه آغاز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It's a little place called Cold Stone Creamery.
[ترجمه گوگل]یه جای کوچولو به اسم Cold Stone Creamery
[ترجمه ترگمان]اینجا جای کوچکی است به نام استون Creamery
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Redeemable only at appointed Cold Stone Creamery locations with seal. No cash value. Not valid with other offers or if copied.
[ترجمه گوگل]قابل بازخرید فقط در مکان های تعیین شده Cold Stone Creamery با مهر و موم بدون ارزش نقدی با پیشنهادات دیگر یا در صورت کپی شدن معتبر نیست
[ترجمه ترگمان]redeemable فقط در مکان های سرد سنگی با مهر و موم تعیین می شوند هیچ ارزش نقدی وجود ندارد با پیشنهادها دیگر معتبر نیست و یا اگر کپی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Optimizing dairy cow variety and improving creamery yield and quality are the core tache of milk trade produce.
[ترجمه گوگل]بهینه‌سازی تنوع گاو شیری و بهبود عملکرد و کیفیت خامه‌ای، نکته اصلی تولیدات تجارت شیر ​​است
[ترجمه ترگمان]تنوع زیستی محصولات لبنی و بهبود محصولات و کیفیت محصولات گیاهی به دلیل تولید محصولات لبنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The truth is that despite the siting of the creamery it has probably not been made with local products for some time.
[ترجمه گوگل]حقیقت این است که علیرغم مکان یابی خامه خواری احتمالا مدتی است که با محصولات داخلی ساخته نشده است
[ترجمه ترگمان]واقعیت این است که علی رغم نشست of، احتمالا برای مدتی با محصولات محلی ساخته نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You can find McDonalds, Pizza Hut, Cold Stone Creamery, Krispy Kreme, and a few others.
[ترجمه گوگل]می توانید McDonalds، Pizza Hut، Cold Stone Creamery، Krispy Kreme و چند مورد دیگر را پیدا کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید مک دونالد، پیتزا پیتزا، سنگ سرد Creamery، Krispy Kreme و چند نفر دیگر را پیدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This method is simple, rapid and has been applied satisfactorily to determination of total proteins in human serum and creamery samples with satisfactory results.
[ترجمه گوگل]این روش ساده، سریع است و به طور رضایت بخشی برای تعیین پروتئین کل در نمونه های سرم انسانی و خامه ای با نتایج رضایت بخشی به کار گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]این روش ساده، سریع بوده و بطور رضایت بخشی به منظور تعیین پروتیین کل در سرم انسان و نمونه های creamery با نتایج رضایت بخشی به کار رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لبنیاتی (اسم)
creamery, dairy

کارخانه کره گیری (اسم)
creamery

انگلیسی به انگلیسی

• place where dairy products are made and sold

پیشنهاد کاربران

بپرس