creaky

/ˈkriːki//ˈkriːki/

(آنچه که صدایی مانند صدای لولای روغن نخورده و زنگ زده داشته باشد) غژغژی، جیرجیری، جیرونگی، جیرجیرکننده ,غژغژکننده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: creakier, creakiest
مشتقات: creakily (adv.), creakiness (n.)
(1) تعریف: making or likely to make a creaking noise.

- a creaky old wagon
[ترجمه گوگل] یک واگن قدیمی ترش
[ترجمه ترگمان] یک گاری پر سر و صدا،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: showing disrepair or neglect.

جمله های نمونه

1. the creaky old ladder wobbled
نردبان کهنه و غژغژی لمبر می خورد.

2. Rich dad stood and shut the creaky old wooden window that needed repair. If you learn this lesson, you will grow into a wise, wealthy and happy young man.
[ترجمه گوگل]پدر پولدار ایستاد و پنجره چوبی قدیمی که نیاز به تعمیر داشت را بست اگر این درس را بیاموزید، به یک جوان عاقل، ثروتمند و شاد تبدیل خواهید شد
[ترجمه ترگمان]پدر ثروتمند ایستاد و پنجره غژغژ کننده قدیمی را که به تعمیر نیاز داشت، بست اگر این درس را یاد بگیری، تو در یک مرد جوان ثروتمند و خوشبخت رشد خواهی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She pushed open a creaky door.
[ترجمه گوگل]او با هل دادن دری جیر جیر را باز کرد
[ترجمه ترگمان]در را باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I descend the narrow, creaky staircase and notice another public-service-law-oriented program on the lower floors.
[ترجمه گوگل]از پله‌های باریک و کرختی پایین می‌روم و متوجه برنامه‌ای دیگر با قانون خدمات عمومی در طبقات پایین می‌شوم
[ترجمه ترگمان]از پلکان باریک و غژغژ کننده پایین می روم و به یک برنامه عمومی دیگر در طبقه پایین توجه می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A half-timbered family hotel with rooms off a creaky wooden balcony running round two sides of a courtyard.
[ترجمه گوگل]یک هتل خانوادگی نیمه‌چوبی با اتاق‌هایی روی بالکن چوبی لرزان که در دو طرف حیاط قرار دارد
[ترجمه ترگمان]یک هتل نیمه چوبی با اتاق های چوبی که در دو طرف حیاط دویده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The sedan is creaky under the heavy weight.
[ترجمه گوگل]سدان زیر وزن سنگین ترش می کند
[ترجمه ترگمان]اتومبیل در زیر وزن سنگینی فرسوده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Tristan wanted to be in The Creaky House Club.
[ترجمه گوگل]تریستان می خواست در باشگاه The Creaky House باشد
[ترجمه ترگمان]تریستان می خواست در باشگاه creaky باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The chair was hard and mean and creaky.
[ترجمه گوگل]صندلی سفت و بدجنس بود و ترش
[ترجمه ترگمان]صندلی سخت و خشن و غژغژ کننده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Especially since he still has that creaky, cranky back to deal with.
[ترجمه گوگل]مخصوصاً از آنجایی که او هنوز آن پشتی ژولیده و بداخلاق را دارد که باید با آن کنار بیاید
[ترجمه ترگمان]مخصوصا از وقتی که اون تکون دهنده و پر سر و صدا رو داره که باه اش کنار بیاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Silas could hear movement above on the creaky wood floors.
[ترجمه گوگل]سیلاس می‌توانست حرکات را روی کف‌های چوبی می‌شنود
[ترجمه ترگمان]صدای حرکت سیلاس روی کف چوبی غژغژ می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Rich dad stood and shut the creaky old wooden window that needed repair.
[ترجمه گوگل]پدر پولدار ایستاد و پنجره چوبی قدیمی که نیاز به تعمیر داشت را بست
[ترجمه ترگمان]پدر ثروتمند ایستاد و پنجره غژغژ کننده قدیمی را که به تعمیر نیاز داشت، بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. My creaky old joints.
[ترجمه گوگل]مفاصل قدیمی من که جیرجیر هستند
[ترجمه ترگمان]مفاصل و creaky من
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Translation: Are there leaky faucets, shaky headboards, running toilets and creaky floors?
[ترجمه گوگل]ترجمه: آیا شیرهای آب نشتی، تخته سرهای متزلزل، توالت‌های در حال اجرا و کف‌های لرزان وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]ترجمه: آیا شیره ای leaky، headboards لرزان، توالت ها و طبقات غژغژ کننده شکسته وجود دارند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When they are successful a bell rings and a mechanical buddha lights up and makes a creaky obeisance.
[ترجمه گوگل]وقتی آنها موفق می شوند یک زنگ به صدا در می آید و یک بودای مکانیکی روشن می شود و تعظیم می کند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که آن ها موفق می شوند یک حلقه زنگ و یک دستگاه مکانیکی بودا را روشن کرده و یک تعظیم غژغژ کننده به عمل می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• harshly grating, raspy; squeaky
something that is creaky makes a harsh sound when it moves.

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
صدای ناله وار / صدای لرزان و ناپایدار / صدای تیز و خسته / صدای نامطمئن
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ( صوتی – انسانی ) :
توصیف صدایی که لرزان، نازک، و ناپایدار باشه—اغلب نشونه ی خستگی، سن بالا، یا تردید
...
[مشاهده متن کامل]

مثال: Her creaky voice made her sound nervous and unsure.
صدای لرزانش باعث شد مضطرب و نامطمئن به نظر بیاد.
2. ( صوتی – مکانیکی ) :
صدای ناله وار و خش دار ناشی از اصطکاک یا فرسودگی—مثل صدای در قدیمی یا صندلی کهنه
مثال: The door opened with a creaky groan.
در با صدای ناله وار و خش دار باز شد.
3. ( استعاری – بیانی ) :
برای توصیف لحن یا گفتاری که نشونه ی تردید، عدم اعتمادبه نفس، یا ضعف در بیان باشه
مثال: He gave a creaky explanation that didn’t convince anyone.
یه توضیح لرزان و نامطمئن داد که هیچ کس رو قانع نکرد.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
raspy – shaky – strained – groaning – squeaky – hesitant – faltering

درب وداغون
قدیمی
an organization, company etc that is creaky uses old - fashioned methods and does not work very well
شرکتی که از روش های قدیمی برای اداره اش استفاده می کند که دیگر جوابگو نیست.
My knees got a bit creaky
زانوهام صدادار شدند
زوار دررفته
خش دار