crazy shit

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
اتفاق عجیب غریب / صحنه ی دیوانه وار / چیز قاطی / تجربه ی غیرعادی
در زبان محاوره ای:
یه چیز عجیب، یه صحنه ی قاطی، یه اتفاق دیوونه کننده، یه تجربه ی توهمی
________________________________________
...
[مشاهده متن کامل]

🔸 تعریف ها:
1. ** ( اتفاقات غیرمنتظره – عامیانه ) :**
توصیف موقعیت هایی که عجیب، غیرقابل پیش بینی، یا دیوانه وار هستن—ممکنه شوکه کننده، خنده دار، یا ترسناک باشن.
مثال: Man, that was some crazy shit last night!
داداش، دیشب یه چیز عجیب غریب بود!
2. ** ( تجربه ی روانی – مرتبط با مواد ) :**
برای توصیف اثرات مواد روان گردان یا توهم زا که باعث تغییر شدید در ادراک، احساسات، یا رفتار می شن.
مثال: Those mushrooms gave me some crazy shit.
اون ماشروم ها یه تجربه ی عجیب بهم دادن.
3. ** ( توصیف کلی – محاوره ای ) :**
عبارتی چندمنظوره برای اشاره به هر چیزی که از حالت عادی خارج باشه—از رفتار آدم ها گرفته تا اتفاقات روزمره.
مثال: This movie is crazy shit—you won’t believe it.
این فیلم یه چیز قاطیه—باورت نمی شه.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
wild stuff – insane moment – freaky experience – messed - up scene – trippy shit – bizarre crap