crazily


دیوانه وار,بدیوانگی

جمله های نمونه

1. The sail of the little boat swung crazily from one side to the other.
[ترجمه گوگل]بادبان قایق کوچک دیوانه وار از این طرف به طرف دیگر می چرخید
[ترجمه ترگمان]بادبان قایق کوچک دیوانه وار از یک طرف به طرف دیگر تاب می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The ball bounced crazily over his shoulder into the net.
[ترجمه گوگل]توپ به طرز دیوانه‌واری از روی شانه‌ی او به داخل تور پرتاب شد
[ترجمه ترگمان]توپ روی شانه او دیوانه وار می چرخید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The kids were running around crazily, working off their surplus energy.
[ترجمه گوگل]بچه‌ها دیوانه‌وار به اطراف می‌دویدند و انرژی مازاد خود را مصرف می‌کردند
[ترجمه ترگمان]بچه ها دیوانه وار دور می زدند و از انرژی مازاد خود کار می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Some one was dancing crazily on the trestles, sending wooden plates flying.
[ترجمه گوگل]یکی داشت دیوانه وار روی پایه ها می رقصید و بشقاب های چوبی را به پرواز در می آورد
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها دیوانه وار روی نیمکت نشست و بشقاب های چوبی را به پرواز درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Crazily - the most recent think I have done - is start a children's bookshop in my own home.
[ترجمه گوگل]دیوانه وار - جدیدترین فکری که انجام داده ام - راه اندازی یک کتابفروشی برای کودکان در خانه خودم است
[ترجمه ترگمان]- Crazily - the که من انجام داده ام - یک کتابفروشی در خانه خودم را در خانه خودم شروع می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It would weave towards us then veer away crazily.
[ترجمه گوگل]به سمت ما گره می خورد و دیوانه وار منحرف می شد
[ترجمه ترگمان]آن وقت به طرف ما متمایل می شد و دیوانه وار خود را تغییر می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She wondered crazily if she should thank Matilda for inflicting the injury.
[ترجمه گوگل]او دیوانه وار به این فکر کرد که آیا باید از ماتیلدا برای آسیب رساندن تشکر کند
[ترجمه ترگمان]مات و مبهوت مانده بود که به خاطر صدمه زدن به مات یلدا از مات یلدا تشکر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The road winds crazily through the farms, between their buildings from one farmhouse to another.
[ترجمه گوگل]جاده به طرز دیوانه‌واری از میان مزارع می‌پیچد، بین ساختمان‌هایشان از خانه‌ای به خانه‌ای دیگر
[ترجمه ترگمان]جاده در مزارع و بین ساختمان های آن ها از یک خانه به خانه دیگر دیوانه وار حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Find your passion, and pursue it crazily.
[ترجمه گوگل]اشتیاق خود را پیدا کنید و دیوانه وار آن را دنبال کنید
[ترجمه ترگمان]شور و اشتیاق خود را بیابید و دیوانه وار آن را دنبال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Even the day Messina rained crazily, but the chram of princess Messina as well.
[ترجمه گوگل]حتی روزی که مسینا به طرز دیوانه‌واری بارون می‌بارید، اما بارون پرنسس مسینا هم همینطور
[ترجمه ترگمان]حتی روز Messina دیوانه وار باران می بارید، اما شاهزاده خانم Messina نیز مانند دیوانگان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Our policies are crazily extravagant and very destructive.
[ترجمه گوگل]سیاست های ما دیوانه وار اسراف آمیز و بسیار مخرب است
[ترجمه ترگمان]سیاست های ما دیوانه وار و مخرب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. After fumbling, Tianjin initiated has counter - attacked crazily.
[ترجمه گوگل]پس از سرگردانی، تیانجین شروع به ضد حمله دیوانه وار کرد
[ترجمه ترگمان]پس از آن، تیانجین به طور دیوانه وار مورد حمله قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. At the same time, thanks everybody's support crazily!
[ترجمه گوگل]در همان زمان، از حمایت همه دیوانه‌وار سپاسگزاریم!
[ترجمه ترگمان]در همان حال، متشکرم همه از دیوانه وار حمایت می کنند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I stand under the pale yellow street light crazily crazily waited foryou.
[ترجمه گوگل]من زیر نور زرد کم رنگ خیابان ایستاده ام دیوانه وار منتظرت بودم
[ترجمه ترگمان]زیر نور زرد کم رنگ خیابان ایستادم و دیوانه وار منتظر شما ماندم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Because the bank starts to undersell crazily cancels redeems the power the house, since American vacant room rate already close half century's maximum level.
[ترجمه گوگل]از آنجا که بانک شروع به کم فروشی می کند دیوانه وار لغو بازخرید قدرت خانه، از آنجایی که نرخ اتاق خالی آمریکایی در حال حاضر نزدیک به سطح حداکثر نیم قرن است
[ترجمه ترگمان]از آنجا که این بانک شروع به undersell دیوانه وار می کند، قدرت خانه را لغو می کند، زیرا نرخ اتاق خالی آمریکا تا حدودی در سطح حداکثر نیم قرن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a crazy manner, insanely

پیشنهاد کاربران

دیوانه وار
مثال:
The sail of the little boat swung crazily from one side to the other.
بادبانِ قایقِ کوچک، دیوانه وار از یک طرف به طرف دیگر تاب می خورد.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : craze
✅️ اسم ( noun ) : craze / craziness
✅️ صفت ( adjective ) : crazy / crazed
✅️ قید ( adverb ) : crazily

بپرس