1. a craven proposal for surrendering to the enemy
پیشنهاد عاجزانه مبنی بر تسلیم به دشمن
2. cry craven
به شکست اعتراف کردن،لنگ انداختن
3. I had no doubt that the craven fellow would be only too pleased to back out.
[ترجمه گوگل]شکی نداشتم که هموطن هوس باز از عقب نشینی خیلی خوشحال می شود
[ترجمه ترگمان]شکی نداشتم که آن مرد پست، از برگشتن خیلی خوشحال خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They condemned the deal as a craven surrender.
[ترجمه گوگل]آنها این معامله را به عنوان یک تسلیم واهی محکوم کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها این معامله را به عنوان یک تسلیم craven محکوم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He had a craven fear of flying.
[ترجمه گوگل]او ترس شدیدی از پرواز داشت
[ترجمه ترگمان]ترس و وحشتی از پرواز در او دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Take on the world and never cry craven, he'd said.
[ترجمه گوگل]او گفته بود که دنیا را بپذیر و هرگز هوس باز گریه نکن
[ترجمه ترگمان]او گفت: این دنیا را بگیر و هیچ وقت گریه نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Look out for a special Beverley Craven concert ticket promotion on packs now!
[ترجمه گوگل]اکنون منتظر تبلیغ ویژه بلیت کنسرت بورلی کریون در بستهها باشید!
[ترجمه ترگمان]حالا به دنبال یه ترفیع درجه Craven و ticket که الان توشه! !!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. And most are simply too craven to steal.
[ترجمه گوگل]و بیشتر آنها به سادگی بیش از حد هوس دزدی دارند
[ترجمه ترگمان]و اکثر آن ها به سادگی craven هستند که دزدی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. For a craven moment she was tempted to go back and throw herself on the mercy of the landlady.
[ترجمه گوگل]برای یک لحظه وسوسه شد که برگردد و خود را به رحمت صاحبخانه بیندازد
[ترجمه ترگمان]برای یک لحظه وسوسه شد که به عقب برگردد و خود را در آغوش زن کاروانسرا دار بیندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Do not succumb to a craven desire for money.
[ترجمه گوگل]تسلیم یک میل وسوسه انگیز به پول نشوید
[ترجمه ترگمان]تسلیم یک آرزوی craven برای پول نشوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Robert Craven a sales training expert, says there is one big reason they fail.
[ترجمه گوگل]رابرت کریون، کارشناس آموزش فروش، می گوید که یک دلیل بزرگ برای شکست آنها وجود دارد
[ترجمه ترگمان]رابرت Craven متخصص آموزش فروش می گوید که یک دلیل بزرگ وجود دارد که آن ها شکست می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Craven is also anticipating the Chinese remnant Austria delegation's splendid performance.
[ترجمه گوگل]کریون همچنین در حال پیش بینی عملکرد عالی هیئت باقی مانده چینی اتریش است
[ترجمه ترگمان]Craven همچنین پیش بینی می کند که عملکرد عالی این هیات در اتریش باقی بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The particularly craven hackers, phishing fraudsters and malware writers ply the trade for cash, not kicks.
[ترجمه گوگل]هکرهای هوس باز، کلاهبرداران فیشینگ و بدافزار نویسان این معامله را برای پول نقد انجام می دهند، نه لگد زدن
[ترجمه ترگمان]The craven، فیشینگ و نویسندگان بدافزار از مبادله پول نقد خودداری می کنند، نه لگد زدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. No man wants to be thought a craven person.
[ترجمه گوگل]هیچ مردی نمیخواهد او را یک آدم هوسباز تصور کنند
[ترجمه ترگمان]هیچ مردی نمی خواد فکر کنه که آدم ترسو و ترسو باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید