crash out

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
ناگهانی حذف شدن / باختن و کنار رفتن / از پا افتادن / بی هوش خوابیدن
در زبان محاوره ای:
افتاد بیرون، باخت و حذف شد، بی هوش خوابید، از حال رفت
________________________________________
...
[مشاهده متن کامل]

🔸 تعریف ها:
1. ** ( ورزشی – حذف ناگهانی ) :**
وقتی تیم یا بازیکنی به طور غیرمنتظره یا زودهنگام از یک رقابت حذف می شود
مثال: England crashed out of the World Cup in the quarter - finals.
انگلیس تو مرحله ی یک چهارم نهایی از جام جهانی حذف شد.
2. ** ( محاوره ای – خوابیدن ناگهانی از خستگی ) :**
برای توصیف خوابیدن سریع و بی هوش شدن به دلیل خستگی زیاد
مثال: I got home and just crashed out on the couch.
رسیدم خونه و همون جا رو مبل بی هوش شدم.
3. ** ( استعاری – شکست یا فروپاشی ناگهانی ) :**
برای توصیف فروپاشی یا شکست ناگهانی در هر زمینه ای ( مالی، احساسی، فنی )
مثال: The startup crashed out after losing its main investor.
استارتاپ بعد از از دست دادن سرمایه گذار اصلیش فروپاشید.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
be eliminated – drop out – pass out – collapse – fall asleep suddenly – fail suddenly – burn out

از کوره در رفتن
به هم ریختن
Also means leave in a disorganised way
همچنین بدون برنامه خارج شدن هم معنی می دهد
( از خستگی ) خوابت ببره
از دور ( رقابت ) خارج شدن
شب را به سر آوردن
خواب رفتن
خوابیدن
از هوش رفتن