crash helmet


کلاه خود ایمنی، کلاه ایمنی (که موتورسیکلت سواران و رانندگان اتومبیل در مسابقات و غیره سر می گذارند)، خود، کاسکت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a protective, padded headgear worn by motorcyclists, race-car drivers, and the like.

جمله های نمونه

1. A man in a crash helmet was mounting a motorbike.
[ترجمه گوگل]مردی با کلاه ایمنی در حال سوار شدن بر موتور بود
[ترجمه ترگمان]مردی که کلاه ایمنی بر سر داشت سوار بر یک موتورسیکلت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The wearing of a crash helmet is required by law.
[ترجمه گوگل]استفاده از کلاه ایمنی طبق قانون الزامی است
[ترجمه ترگمان]پوشیدن کلاه ایمنی به وسیله قانون مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He pulled on a battered old crash helmet with a scratched visor.
[ترجمه گوگل]او یک کلاه ایمنی قدیمی کوبیده را با یک خراش خراشیده به کلاه ایمنی کشید
[ترجمه ترگمان]کلاه کهنه شکسته ای را با نقاب خاراند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Never seen him without his crash helmet on; could be an albino or a Rastafarian for all he knew.
[ترجمه گوگل]هرگز او را بدون کلاه ایمنی ندیدم با تمام آنچه می دانست می تواند یک آلبینو یا یک راست افاری باشد
[ترجمه ترگمان]هرگز او را بدون کلاه crash ندیده بود؛ می توانست یک albino یا یک Rastafarian باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The princess removes her white crash helmet to chat to a fellow team member.
[ترجمه گوگل]شاهزاده خانم کلاه ایمنی تصادف سفید خود را برمی دارد تا با یکی از اعضای تیم چت کند
[ترجمه ترگمان]شاهزاده خانم کلاه ایمنی سفیدش را کنار زد تا با یکی از اعضای تیم حریف صحبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Al: Don't forget your puncture outfit and crash helmet.
[ترجمه گوگل]ال: لباس پنچری و کلاه ایمنی خود را فراموش نکنید
[ترجمه ترگمان]آل: puncture و کلاهخود your را فراموش نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Rider will be disqualified if he takes off crash helmet in the middle of a race.
[ترجمه گوگل]رایدر در صورتی که کلاه ایمنی را در میانه مسابقه بردارد، محروم خواهد شد
[ترجمه ترگمان]اگه اون کلاه ایمنی را وسط یک مسابقه به دست بگیره، اژدها در امان خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The plaintiff was guilty of contributory negligence for failing to wear a crash helmet.
[ترجمه گوگل]شاکی به دلیل عدم استفاده از کلاه ایمنی به دلیل سهل انگاری مشارکتی مقصر بود
[ترجمه ترگمان]شاکی به سهل انگاری و قصور در پوشیدن کلاه ایمنی متهم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Tom had never before ridden pillion on a motorbike, but Andy the neighbour had a spare crash helmet.
[ترجمه گوگل]تام قبلاً هرگز سوار بر موتور سوار نشده بود، اما اندی همسایه یک کلاه ایمنی یدکی داشت
[ترجمه ترگمان]تام قبل از سوار شدن بر ترک موتورسیکلت هرگز سوار بر موتورسیکلت نشده بود، اما اندی همسایه یک کلاه ایمنی اضافی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This is exactly the kind of hair-raising scenario I imagined when my daughter went travelling – although she assured me she wore full leathers, a crash helmet and never went above 25mph.
[ترجمه گوگل]این دقیقاً همان سناریوی بلند کردن مو است که وقتی دخترم به سفر رفت تصور می‌کردم - اگرچه او به من اطمینان داد که از چرم کامل، کلاه ایمنی استفاده کرده و هرگز از سرعت 25 مایل در ساعت بالاتر نرفت
[ترجمه ترگمان]این دقیقا همان سناریویی است که زمانی که دخترم به سفر می رفت را تصور کردم - هرچند او به من اطمینان داد که لباس چرم پوشیده، کلاه ایمنی و هرگز بیش از ۲۵ مایل بر ساعت نرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Mr. Rabbit, after thinking for a while, wished for a crash helmet.
[ترجمه گوگل]آقای خرگوش بعد از مدتی فکر کردن آرزوی کلاه ایمنی را داشت
[ترجمه ترگمان]اقای کرافرد بعد از مدتی فکر کردن، آرزوی یک کلاه ایمنی را کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Given the bumpiness of the road ahead, you might be better off with a crash helmet.
[ترجمه گوگل]با توجه به ناهمواری جاده پیش رو، شاید بهتر باشد با کلاه ایمنی برخورد کنید
[ترجمه ترگمان]با توجه به the که در پیش رو داری ممکنه با کلاه ایمنی بهتر عمل کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The bear looks at the rabbit wondering why he would want a crash helmet.
[ترجمه گوگل]خرس با تعجب به خرگوش نگاه می کند که چرا او یک کلاه ایمنی می خواهد
[ترجمه ترگمان]خرس به خرگوش نگاه می کند و به این فکر می کند که چرا کلاه ایمنی می خواهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Apparel usual necessary personal protective equipment: work clothes, protective shoes, crash helmet, protective glasses, and earplug.
[ترجمه گوگل]پوشاک وسایل حفاظت فردی ضروری معمول: لباس کار، کفش محافظ، کلاه ایمنی، عینک محافظ و گوش گیر
[ترجمه ترگمان]پوشاک شخصی لازم پوشاک: لباس های کار، کفش های حفاظتی، کلاه ایمنی، عینک محافظ، و earplug
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] کلاه ایمنی

انگلیسی به انگلیسی

• a crash helmet is a helmet worn by motor cyclists to protect their heads.

پیشنهاد کاربران

بپرس