crash course


کلاس فشرده و کوتاه مدت

جمله های نمونه

1. He took a crash course in Italian.
[ترجمه farzin modjarad] او یک دوره آموزش زبان ایتالیائی را گذراند
|
[ترجمه Peyman Moradi] او یک دوره فشرده زبان ایتالیایی را گذراند
|
[ترجمه گوگل]او یک دوره تصادف در زبان ایتالیایی گذراند
[ترجمه ترگمان]البته به ایتالیایی برخورد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I did a 15-week crash course in typing.
[ترجمه گوگل]من یک دوره 15 هفته ای تصادف در تایپ گذراندم
[ترجمه ترگمان]من یک دوره ۱۵ هفته ای در نوشتن تایپ را انجام دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I did/took a crash course in French before my trip to Paris.
[ترجمه گوگل]من قبل از سفرم به پاریس یک دوره تصادف در زبان فرانسه را انجام دادم / گذراندم
[ترجمه ترگمان]قبل از سفر به پاریس یک دوره تصادف را در فرانسه انجام دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Debbie White gave us a crash course on the Friday morning.
[ترجمه گوگل]دبی وایت صبح جمعه به ما یک کورس تصادف داد
[ترجمه ترگمان]دبی وایت در صبح روز جمعه یک دوره سقوط به ما داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For a crash course on the subject, consider subscribing to an organic farm with a delivery service in your area.
[ترجمه گوگل]برای یک دوره تصادف در مورد این موضوع، اشتراک یک مزرعه ارگانیک با خدمات تحویل در منطقه خود را در نظر بگیرید
[ترجمه ترگمان]برای یک دوره تصادف در مورد این موضوع، در نظر داشته باشید که یک مزرعه ارگانیک را با یک سرویس تحویل در منطقه خود در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We went through all the books, a crash course literally.
[ترجمه گوگل]ما تمام کتاب ها را مرور کردیم، یک دوره تصادف به معنای واقعی کلمه
[ترجمه ترگمان] ما همه کتاب ها رو گشتیم، یه تصادف واقعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Talk about a crash course in the ways of the world.
[ترجمه گوگل]در مورد یک دوره تصادف در راه های جهان صحبت کنید
[ترجمه ترگمان]در مورد یک دوره سقوط در روش های دنیا صحبت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I felt I had joined an Out-in-the-Open University crash course in bird identification.
[ترجمه گوگل]احساس می‌کردم به یک دوره تصادف دانشگاه خارج از شهر در شناسایی پرنده ملحق شده‌ام
[ترجمه ترگمان]احساس کردم که به یک دوره سقوط در دانشگاه آزاد در شناسایی پرندگان ملحق شده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For Rufus this was a crash course in race relations and show business.
[ترجمه گوگل]برای روفوس این یک دوره تصادف در روابط مسابقه و تجارت نمایشی بود
[ترجمه ترگمان]زیرا روفوس یک دوره سقوط در روابط نژادی و نشان دادن کسب و کارها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He, for example, embarked on a crash course to get his state license to operate the plant.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، او برای گرفتن مجوز دولتی برای بهره برداری از کارخانه، یک دوره سقوط را آغاز کرد
[ترجمه ترگمان]برای مثال او سوار بر یک دوره سقوط برای گرفتن مجوز دولتی اش برای راه اندازی کارخانه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They gave me like a two - day crash course Kelly.
[ترجمه گوگل]آنها به من مانند یک دوره تصادف دو روزه کلی دادند
[ترجمه ترگمان] \"اونا منو مثل یه تصادف دو روز بهم دادن،\" کلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. All of them had undergone a crash course in surveillance techniques.
[ترجمه گوگل]همه آنها یک دوره تصادف در تکنیک های نظارت را گذرانده بودند
[ترجمه ترگمان]همه آن ها یک دوره فشرده را در تکنیک هایی که تحت نظر بودند تحمل کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Crash Course takes its name from the fact that it begins with a helicopter crash.
[ترجمه گوگل]Crash Course نام خود را از این واقعیت گرفته است که با سقوط هلیکوپتر شروع می شود
[ترجمه ترگمان]زمین لغزش نام خود را از این واقعیت گرفته است که با سقوط بالگرد شروع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Bart's counselor suggested that he take a crash course in auto mechanics before he apply for a job at a local repair shop.
[ترجمه گوگل]مشاور بارت به او پیشنهاد کرد قبل از درخواست کار در یک تعمیرگاه محلی، یک دوره تصادف در مکانیک خودرو بگذراند
[ترجمه ترگمان]مشاور بارت پیشنهاد کرد که قبل از این که کارش را در یک مغازه تعمیر محلی انجام دهد، یک مسیر تصادف در مکانیک پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A crash course in conflict resolution.
[ترجمه گوگل]یک دوره تصادف در حل تعارض
[ترجمه ترگمان]یک دوره سقوط در حل مناقشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• short study course designed to cover a lot of material in a short period of time
a crash course in a subject is a short course in which you are taught the most important things you need to know about it, for example before you start a new job.

پیشنهاد کاربران

مثال؛
I’m taking a crash course in French before my trip to Paris.
A student might say, “I’m cramming for the exam by doing a crash course on the subject. ”
Someone might recommend, “If you want to learn guitar quickly, take a crash course with a professional instructor. ”
دوره آموزشی فشرده // کلاس فشرده و کوتاه مدت
مثال:
I did a 15 - week crash course in typing.
من یک دوره آموزشی فشرده ی ۱۵ هفته ای ماشین نویسی طی کردم.
دوره ضربتی
دوره آموزشی سریع، مختصر، مفید و کاربردی
۱ - دوره آموزشی فشرده و کوتاه مدت
An intensive course to teach a lot of facts in a short period of time
۲ - تجربه یا فعالیتی دشوار و بدون برنامه ریزی قبلی که اطلاعات و تجارب ارزنده ای را فراهم می کند
Sometimes actors take crash courses like horse riding to get ready for their roles
Short and intensive intruction
a short period of instruction in which much is learned about a subject
A crash course is also an experience that is difficult or unexpected but provides new and useful information
دوره آموزشی فشرده

بپرس