• (2)تعریف: the part of the skull that encloses and protects the brain.
جمله های نمونه
1. Its long cranium jutting forward, fangs dripping gluey saliva.
[ترجمه گوگل]جمجمه بلند آن به سمت جلو بیرون زده است و دندان های نیش بزاق چسبناک آن را می چکد [ترجمه ترگمان]کاسه سر بلند و fangs و بزاق دهانش چکه می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The bullets fired into the victim's cranium were still lodged there.
[ترجمه گوگل]گلوله های شلیک شده به جمجمه مقتول همچنان در آنجا بود [ترجمه ترگمان]گلوله ها توی جمجمه قربانی شلیک کردن هنوز اونجا گیر کرده بودن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Information exchanged and fed into his cranium.
[ترجمه گوگل]اطلاعات رد و بدل شد و به جمجمه او وارد شد [ترجمه ترگمان]اطلاعات مبادله شده و در جمجمه او تغذیه شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Crossing the hind part of the cranium there is in some insects an occipital suture.
[ترجمه گوگل]با عبور از قسمت عقبی جمجمه در برخی حشرات یک بخیه پس سری وجود دارد [ترجمه ترگمان]قسمت عقب جمجمه در بعضی از حشرات an پس سر قرار دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Craniofacial: Of or involving both the cranium and the face.
[ترجمه گوگل]جمجمه صورت: از یا درگیر هر دو جمجمه و صورت [ترجمه ترگمان]که شامل کاسه سر و صورت هم میشه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. His cranium is long and sleek, surrounded by a fringe of curly whitish hair that is neatly trimmed(Sentence dictionary), except for rampant sideburns.
[ترجمه گوگل]جمجمهاش بلند و براق است و دور تا دور آن را فرفری موهای سفید و مجعدی احاطه کرده است (فرهنگ لغت جملات)، به جز خراشهای لبهدار [ترجمه ترگمان]جمجمه او بلند و صاف است، احاطه شده توسط چتری از موهای سفید رنگ که به طور منظم اصلاح شده است (فرهنگ لغت جملات)، به جز for شایع [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. All the bones of facial cranium developed Intramembranously except that the hyoid bone, inferior nasal concha, processus pyramidalis and mandibular neck developed endochondrally.
[ترجمه گوگل]تمام استخوان های جمجمه صورت به صورت داخل غشایی رشد کردند به جز اینکه استخوان هیوئید، مخروط بینی تحتانی، پروسه پیرامیدالیس و گردن فک پایین به صورت اندوکندری رشد کردند [ترجمه ترگمان]تمام استخوان های جمجمه صورت به جز این که استخوان hyoid، استخوان صدفه تحتانی بینی، processus pyramidalis و گردن mandibular endochondrally هستند، رشد کرده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Methods Under the guidance of CT, micro-wound cones cranium and using hematoma- liquefier clearing epidural hematoma.
[ترجمه گوگل]روش ها تحت هدایت CT، جمجمه مخروط های میکروزخم و با استفاده از هماتوما- مایع کننده هماتوم اپیدورال را پاک می کند [ترجمه ترگمان]روش های تحت هدایت CT، سلول های کروی - و با استفاده از liquefier - دار hematoma hematoma [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The fossil of the pithecanthropus Yuxian Man cranium unearthed in Shiyan is considered as the national treasure because of its high historical value.
[ترجمه گوگل]فسیل جمجمه پیتکانتروپوس یوکسیان من کشف شده در شیان به دلیل ارزش تاریخی بالا به عنوان گنجینه ملی محسوب می شود [ترجمه ترگمان]فسیل جمجمه شناس pithecanthropus Yuxian در Shiyan به دلیل ارزش تاریخی بالای آن، به عنوان گنجینه ملی شناخته می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It is because of this rather petit cranium that its eyes and ears seem to appear so exaggeratedly large but rather than make the animal seem foolishly overdrawn (as it were), it adds to its appeal.
[ترجمه گوگل]به دلیل این جمجمه نسبتاً کوچک است که به نظر می رسد چشم ها و گوش های آن بسیار بزرگ به نظر می رسند، اما به جای اینکه حیوان را به طرز احمقانه ای بیش از حد کشیده به نظر بیاورند (مثلاً) به جذابیت آن می افزاید [ترجمه ترگمان]این به خاطر این petit کوچک است که چشم ها و گوش ها به گونه ای اغراق آمیز جلوه می کنند، بلکه به جای آن که به نظر برسد که این حیوان به نظر احمقانه می رسد (همان طور که بود)، به درخواست خود می افزاید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. If it lives long enough, its tusks will eventually reach its cranium and grow into it.
[ترجمه گوگل]اگر به اندازه کافی عمر کند، عاج هایش در نهایت به جمجمه اش می رسند و در آن رشد می کنند [ترجمه ترگمان]اگر به اندازه کافی عمر کند، دندان های آن سرانجام به جمجمه خود می رسند و در آن رشد می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Then he supped hastily from the bone cup of the cranium.
[ترجمه Edris nozari] سپس با عجله از جام استخوان جمجمه سر کشید.
|
[ترجمه گوگل]سپس با عجله از جام استخوانی جمجمه شیر خورد [ترجمه ترگمان]سپس با عجله شام را از کاسه سرش بیرون کشید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The red light of fires reflected from the hairless cranium.
[ترجمه گوگل]نور قرمز آتش از جمجمه بی مو منعکس می شود [ترجمه ترگمان]نور سرخ آتش از کاسه سر بی موی سر در می آورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Specific change was not found on the CT and MRI of cranium. Conclusion Initial symptoms of neurosyphilis have various patterns of manifestation .
[ترجمه گوگل]تغییر خاصی در CT و MRI جمجمه یافت نشد نتیجه گیری علائم اولیه نوروسیفلیس الگوهای تظاهرات مختلفی دارند [ترجمه ترگمان]تغییرات خاصی در CT و MRI روی جمجمه مشاهده نشد نتیجه گیری علایم اولیه of الگوهای مختلفی از تجلی را دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. T 4 stage involved the skull bases and into cranium in 28 cases.
[ترجمه گوگل]مرحله T 4 در 28 مورد قاعده های جمجمه و داخل جمجمه را درگیر کرد [ترجمه ترگمان]مرحله ۴ شامل جمجمه جمجمه و جمجمه در ۲۸ مورد است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
جمجمه (اسم)
pan, scalp, brainpan, skull, cranium
کاسه سر (اسم)
skull, cranium
تخصصی
[بهداشت] کاسه سر
انگلیسی به انگلیسی
• skull your cranium is the round part of your skull that contains your brain; a technical term in biology.
پیشنهاد کاربران
معنی cranium shaker یعنی چی
👈🏿 واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : cranium 💎 تلفظ واژه: krā - nē - um ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: جمجمه، کاسه ی سر: استخوان بندی سروصورت ⭐ اجزاء و عناصر واژه ( ریشه، پیشوند یا پسوند ) در پزشکی : crani/o
[پزشکی] جمجمه، کاسه ی سر: استخوان بندی سروصورت
نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت بدن انسان به انگلیسی: ✅️ skull / cranium = جمجمه 💀 ✅️ cheekbone = استخوان گونه ✅️ jawbone / mandible = استخوان فک ✅️ ribcage = قفسه سینه ... [مشاهده متن کامل]
the difference between cranium and calvaria is that cranium is the skull of a vertebrate while calvaria is ( anatomy ) the dome or roof of the skull. تفاوت میان کرانیوم و کالواریوم: کرانیوم همون جمجمه است ولی کالواریوم اون قسمت گنبدی شکل جمجمه است