craniotomy


(جراحی) کاسه سر برداری، جمجمه برداری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: craniotomies
• : تعریف: the act or process of cutting through the skull, as for brain surgery.

جمله های نمونه

1. Results Large trauma craniotomy group to 76 cases of temporal muscle hematoma appeared in 13 cases, 2 cases received reoperation due to space-occupying temporal muscle surgery is case.
[ترجمه گوگل]ResultsLarge ترومای گروه کرانیوتومی به 76 مورد هماتوم عضله تمپورال در 13 مورد ظاهر شد، 2 مورد تحت عمل جراحی مجدد به دلیل فضای اشغال کننده جراحی عضله تمپورال مورد است
[ترجمه ترگمان]نتایج گروه درمان شده با آسیب های بزرگ به ۷۶ مورد از عضلات زمانی که در ۱۳ مورد ظاهر شدند، ۲ مورد received ناشی از عمل عضلانی موقتی در فضا - مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Methods Of the 1446 patients who underwent craniotomy, 48 patients were complicated by intracranial infection.
[ترجمه گوگل]MethodsOf 1446 بیمارانی که تحت کرانیوتومی قرار گرفتند، 48 بیمار با عفونت داخل جمجمه عارضه داشتند
[ترجمه ترگمان]روش های Of ۱۴۴۶ که تحت craniotomy بودند، ۴۸ بیمار با عفونت intracranial پیچیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective : To evaluate standard trauma craniotomy treatment of frontotemporal contra - coup craniocerebral Injury and delayed intracranial hematoma.
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی درمان استاندارد کرانیوتومی تروما در صدمات جمجمه ای ضد کودتا پیشانی و هماتوم داخل جمجمه ای تاخیری
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی آسیب های استاندارد برای درمان یک کودتای نافرجام برای کودتا و تاخیر انداختن intracranial hematoma
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusion Elderly patients, decompressive craniotomy, intraventricular hemorrhage, and subarachnoid hemorrhage could be risk factors for hydrocephalus.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری بیماران مسن، کرانیوتومی دکمپرسیو، خونریزی داخل بطنی و خونریزی زیر عنکبوتیه می‌توانند از عوامل خطر هیدروسفالی باشند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری بیماران مسن، decompressive craniotomy، خونریزی intraventricular، و خونریزی subarachnoid می تواند عامل ریسک for باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. From 1971 to 1992 decompressive craniotomy by bilateral coronary incision was performed in 116patients with bilateral severe frontotemporal contrecoup injury .
[ترجمه گوگل]از سال 1971 تا 1992 کرانیوتومی دکمپرسیو با برش دو طرفه کرونر در 116 بیمار با ضایعات شدید کنترکواپ فرونتومپورال دو طرفه انجام شد
[ترجمه ترگمان]از سال ۱۹۷۱ تا ۱۹۹۲ decompressive craniotomy از طریق عمل جراحی زدایی دو جانبه در ۱۱۶ بیمار با آسیب شدید frontotemporal contrecoup انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Conclusion: The treatment of rebleeding after craniotomy for evacuation of hypertensive cerebral hematoma should follow the patient's condition and cadaverine quantity of bleeding.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: درمان خونریزی مجدد پس از کرانیوتومی برای تخلیه هماتوم مغزی با فشار خون بالا باید با توجه به وضعیت بیمار و میزان خونریزی کاداورین انجام شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: درمان of پس از تخلیه of برای تخلیه مغزی با خون فشار خون فشار خون، باید شرایط بیمار و مقدار خون ریزی ناشی از خونریزی را دنبال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The best method is choosing big bone flap craniotomy and partly recovery of frontal bone modified decompression in the therapy of frontal lobe contusion.
[ترجمه گوگل]بهترین روش انتخاب کرانیوتومی فلپ استخوان بزرگ و بازیابی بخشی از فشار اصلاح شده استخوان فرونتال در درمان کوفتگی لوب فرونتال است
[ترجمه ترگمان]بهترین روش انتخاب دریچه قلب بزرگ و تا حدی بهبود استخوان قدامی، برداشت فشار در بخش درمان لوب پیشانی می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective To summarize the experience of pterional craniotomy microsurgical resection of giant tuberculum sellae meningiomas.
[ترجمه گوگل]هدف برای خلاصه کردن تجربه برداشتن میکروجراحی کرانیوتومی Pterional از مننژیوماهای غول پیکر سل
[ترجمه ترگمان]هدف خلاصه کردن تجربه of craniotomy microsurgical از tuberculum های بزرگ tuberculum sellae
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conclusion Sphenotresia has the same security with traditional craniotomy in the treatment of epidural hematoma, but the overall effect of sphenotresia is better than that traditional open craniotomy.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری اسفنوترزی همان امنیت را با کرانیوتومی سنتی در درمان هماتوم اپیدورال دارد، اما اثر کلی اسفنوترزی بهتر از کرانیوتومی باز سنتی است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Sphenotresia دارای همان امنیت با craniotomy سنتی در درمان تومورهای اپیدورال هستند اما اثر کلی of بهتر از that باز سنتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Just after a having a craniotomy, his intracranial pressure is not stable.
[ترجمه گوگل]درست بعد از انجام کرانیوتومی، فشار داخل جمجمه او ثابت نیست
[ترجمه ترگمان]فقط بعد از اینکه یک craniotomy داشته باشه فشار داخل مغزش پایدار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Combination of drilling and milling, fast dismounting, the craniotomy drill is manufactured with advanced foreign.
[ترجمه گوگل]دریل کرانیوتومی ترکیبی از حفاری و فرز، جداسازی سریع، با خارجی پیشرفته ساخته می شود
[ترجمه ترگمان]این مته که ترکیبی از دریل کردن و فرز است، به سرعت از اسب پیاده می شود، مته craniotomy با ارز خارجی پیشرفته تولید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He underwent craniotomy and tumor resection.
[ترجمه گوگل]او تحت عمل جراحی کرانیوتومی و برداشتن تومور قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اون craniotomy و tumor رو از دست داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To evaluate the effectiveness of transfrontal craniotomy decompression of optic nerve on traumatic blindness.
[ترجمه گوگل]هدف ارزیابی اثربخشی کاهش فشار کرانیوتومی ترانس فرونتال عصب بینایی بر نابینایی تروماتیک
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی اثربخشی of craniotomy decompression of بینایی در کوری ضربه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Conclusion Transfrontal craniotomy for decompression of optic nerve is the only way to completely decompress the optic nerve.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری کرانیوتومی ترانس‌فرونتال برای رفع فشار عصب بینایی تنها راه برای رفع فشار کامل عصب بینایی است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Transfrontal craniotomy برای برداشت فشار از عصب بینایی تنها راه برای کنترل کامل عصب بینایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• surgical opening of the skull

پیشنهاد کاربران

جمجمه بری ، کرانیوتومی 1 - باز کردن جمجمه با عمل جراحی برای بیرون آوردن تومور ، کاستن فشار داخلی و یا تخلیه لخته خون 2 - برش جمجمه جنین در

بپرس