craft out

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
ساختن با دقت / شکل دادن / با مهارت پرداختن
در زبان محاوره ای:
درست درآوردن، با دقت ساختن، با وسواس درآورد، یه چیز حسابی درآورد
________________________________________
...
[مشاهده متن کامل]

🔸 تعریف ها:
1. ( خلاقانه – نوشتاری یا هنری ) :
ساختن یا شکل دادن چیزی ( مثل روایت، هویت، استراتژی، یا مسیر ) با دقت، مهارت، و نیت مشخص
مثال: She crafted out a compelling narrative for her campaign.
یه روایت قوی و حساب شده برای کمپینش ساخت.
2. ( رسانه ای – هویتی ) :
ایجاد یا تثبیت یک تصویر عمومی، برند شخصی، یا موضع سیاسی با دقت و استراتژی
مثال: The candidate crafted out a progressive image through speeches and policies.
نامزد با سخنرانی ها و سیاست هاش یه تصویر پیشرو برای خودش ساخت.
3. ( استعاری – مسیرسازی ) :
ساختن یک مسیر یا جایگاه خاص در یک حوزه، اغلب با تلاش، خلاقیت، و تمایز
مثال: He crafted out a niche in digital activism.
برای خودش تو حوزه ی کنشگری دیجیتال یه جایگاه خاص ساخت.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
carve out – shape – build – forge – construct – design – engineer – tailor

Craft out of = make out of
It's crafted/made out of wood
با چوب ساخته شده، جنسش از چوبه