1. These idea make poll head easily like cradlesong befuddled, now and then when sleeping lightly, ability him discovery deviated from right successful way has many far.
[ترجمه گوگل]این ایدهها باعث میشود که سر نظرسنجی به راحتی مانند گهوارهسونگ گیجشده باشد، گاه و بیگاه وقتی سبک میخوابد، توانایی کشف او از راه موفقیتآمیز درست بسیار دور است
[ترجمه ترگمان]این ایده باعث می شود که سر آرا به آسانی مانند cradlesong سر و کار داشته باشد، و سپس هنگامی که به آرامی خوابیده باشد، توانایی او برای کشف انحراف از راه موفقیت آمیز بسیار دور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I think this song is a cradlesong that you seldom wrote before.
[ترجمه گوگل]فکر می کنم این آهنگ گهواره ای است که قبلاً به ندرت نوشته اید
[ترجمه ترگمان]به نظر من این آهنگ a است که شما به ندرت به آن نامه نوشته اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A cradlesong. Kids fall asleep quick.
[ترجمه گوگل]آهنگ گهواره بچه ها سریع به خواب می روند
[ترجمه ترگمان] \"یه\" cradlesong بچه ها زود خواب می خوابن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She fiddled a beautiful cradlesong.
[ترجمه گوگل]او یک آهنگ گهواره ای زیبا نواخت
[ترجمه ترگمان] اون یه \"cradlesong\" خوشگل داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The mother showds her baby in her arms with a cradlesong.
[ترجمه گوگل]مادر با آواز گهواره نوزاد خود را در آغوش نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]مادر بچه خود را با a در آغوش گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I had used to listening English text which is going to learn as a cradlesong .
[ترجمه گوگل]من عادت کرده بودم متن انگلیسی را گوش کنم که قرار است به عنوان آهنگ گهواره یاد بگیرم
[ترجمه ترگمان]من قبلا به گوش دادن به متن انگلیسی عادت داشتم که قرار است به عنوان یک cradlesong یاد بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The main springboard is to make a type of cradlesong, which is comfortable and warm.
[ترجمه گوگل]سکوی پرش اصلی ساخت نوعی گهواره است که راحت و گرم باشد
[ترجمه ترگمان]تخته پرش اصلی ایجاد نوعی of است که راحت و گرم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید