1. There was silence except for the crackling of the fire.
[ترجمه گوگل]سکوت جز صدای ترقه آتش بود
[ترجمه ترگمان]بجز صدای ترق توروق آتش سکوت، سکوت برقرار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We could hear the crackling of a fire.
3. The thunderstorm set the radio crackling.
[ترجمه گوگل]رعد و برق صدای رادیو را به صدا درآورد
[ترجمه ترگمان]رعد و برق رادیو را روشن می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The crackling became louder and louder.
5. He could hear the crackling of burning trees.
[ترجمه گوگل]صدای تق تق در آتش درختان را می شنید
[ترجمه ترگمان]صدای ترق و تروق درختان را می شنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A log fire was crackling and spitting in the hearth.
[ترجمه گوگل]آتش کنده ای در آتش می ترقید و تف می کرد
[ترجمه ترگمان]بخاری دیواری ترق و تروق می کرد و در شومینه تف می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In the living-room, a huge fire was crackling away.
[ترجمه گوگل]در اتاق نشیمن، آتش بزرگی در حال شعله ور شدن بود
[ترجمه ترگمان]در اتاق نشیمن آتش عظیمی ترق و تروق می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. There was a fire crackling in the big fireplace.
[ترجمه گوگل]در شومینه بزرگ آتشی می ترقید
[ترجمه ترگمان]صدای ترق و تروق در بخاری بزرگ به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. An old Bakelite telephone responds with a crackling dial tone.
[ترجمه گوگل]یک تلفن قدیمی باکلیت با صدای شماره گیری پاسخ می دهد
[ترجمه ترگمان]یک تلفن قدیمی با صدای ترق و تروق به او جواب می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Beams and crackling wood careened down.
[ترجمه گوگل]تیرها و چوب های ترق خورده به سمت پایین فرو رفتند
[ترجمه ترگمان]پرتوه ای و ترق چوب به پایین خم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Father Poole sat beside a crackling fire, his breviary on his lap, watching.
[ترجمه گوگل]پدر پول کنار آتشی که ترقه می زد نشسته بود و غذایش را روی بغلش می دید و تماشا می کرد
[ترجمه ترگمان]پدر پول در کنار بخاری دیواری نشسته بود و کتاب دعای خود را روی زانوهایش گذاشته بود و تماشا می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A monstrous pain crackling along the frozen nerves to leave her dry crying, wordless sobs of abandonment.
[ترجمه گوگل]درد هیولایی که روی اعصاب یخ زده میترکد تا گریههای خشک و بی کلامش را ترک کند
[ترجمه ترگمان]دردی وحشتناک در طول اعصاب منجمد کننده می وزید تا گریه خشک و بی کلام او را رها کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This is one reason why the crackling sound of the geiger counter has become such a potent symbol of the dangers.
[ترجمه گوگل]این یکی از دلایلی است که صدای تق تق به نمادی قدرتمند از خطرات تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]این یکی از دلایلی است که صدای برخورد ضد آفتاب به یک نماد قوی از خطرات تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. One spell had indeed leapt from the crackling pages and lodged itself in the dark recesses of his brain.
[ترجمه گوگل]یک طلسم واقعاً از صفحه های ترقه بیرون زده و در فرورفتگی های تاریک مغزش جا خوش کرده بود
[ترجمه ترگمان]یک افسون در واقع از میان صفحات آهنی پرید و خود را در اعماق تاریک مغزش جا داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. An antique Oldsmobile crawled by, its tires crackling on the sand-covered, tightly packed ground of the flat.
[ترجمه گوگل]یک اولدزموبیل عتیقه که لاستیکهایش روی زمین پوشیده از شن و شن و ماسه و زمین فشرده آپارتمان میخزد
[ترجمه ترگمان]یک ماشین عتیقه عتیقه در حال خزیدن روی شن های روان بود که روی زمین صاف و محکم و محکم و محکم کف آپارتمان را پر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید