crackhead
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
( عامیانه )
معتاد به کراک کوکائین، مصرف کننده همیشگی کوکائین.
مثال ها:
The crackhead ran like the wind
Yeah, I used to be a crackhead, but rehab saved my life
Crackheads are often paranoid and fidgety
معتاد به کراک کوکائین، مصرف کننده همیشگی کوکائین.
مثال ها:
کسی که کرک مصرف میکند