1. a crackdown on criminals
گوشمالی شدیدتر بزهکاران
2. The government has ordered a crackdown on truancy.
 [ترجمه گوگل]دولت دستور سرکوب فرار از مدرسه را صادر کرده است 
[ترجمه ترگمان]دولت دستور سختگیری در مورد فرار از فرار را داده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. The crime crackdown is an attempt to divert attention from social problems.
 [ترجمه گوگل]سرکوب جرم تلاشی برای منحرف کردن توجه از مشکلات اجتماعی است 
[ترجمه ترگمان]سرکوب جرم تلاشی برای منحرف کردن توجه از مشکلات اجتماعی است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. The police crackdown on speeders achieved its purpose.
 [ترجمه گوگل]برخورد پلیس با سرعتبینها به هدف خود رسید 
[ترجمه ترگمان]سختگیری پلیس به speeders به هدف خود دست یافته است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. They're having a crackdown on private phone calls from the office.
 [ترجمه گوگل]آنها در حال سرکوب تماس های تلفنی خصوصی از دفتر هستند 
[ترجمه ترگمان]آن ها مشغول سخت گیری در تماس های تلفنی خصوصی از این اداره هستند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. Get out and stay out. New crackdown on squatters.
 [ترجمه گوگل]برو بیرون و بیرون بمان سرکوب جدید متحصنین 
[ترجمه ترگمان]برو بیرون و بیرون بمان سختگیری های تازه ای در مورد تصرف کنندگان زمین 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. Police call for crackdown on young thugs.
 [ترجمه گوگل]پلیس خواستار سرکوب اراذل و اوباش جوان است 
[ترجمه ترگمان]پلیس خواستار سختگیری در مورد اراذل و اوباش جوان شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. But more unusual was her crackdown on heavy drinking among employees-also a largely male activity and a national plague.
 [ترجمه گوگل]اما غیرمعمول تر، سرکوب او در مصرف مشروبات الکلی زیاد در میان کارمندان بود - همچنین یک فعالیت عمدتاً مردانه و یک طاعون ملی 
[ترجمه ترگمان]اما واکنش او به نوشیدن مشروبات الکلی سنگین در بین کارکنان بود - همچنین یک فعالیت مردانه بیشتر و یک بلای ملی 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. His crackdown on asylum seekers and his humiliating voucher system are reprehensible.
 [ترجمه گوگل]سرکوب پناهجویان و سیستم کوپن تحقیرآمیز او مذموم است 
[ترجمه ترگمان]سختگیری او به پناهجویان و سیستم voucher humiliating قابل سرزنش است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. However, many in the industry say the crackdown has driven even more jobs overseas.
 [ترجمه گوگل]با این حال، بسیاری از فعالان این صنعت می گویند که این سرکوب باعث ایجاد مشاغل بیشتری در خارج از کشور شده است 
[ترجمه ترگمان]با این حال، بسیاری از افراد در این صنعت می گویند که این سرکوب حتی مشاغل بیشتری در خارج از کشور ایجاد کرده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. He has also ordered a crackdown on parking offences.
 [ترجمه گوگل]او همچنین دستور برخورد با تخلفات پارکینگ را صادر کرده است 
[ترجمه ترگمان]او همچنین دستور یورش به تخلفات پارکینگ را صادر کرده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. On Nov. 18 in a crackdown on corruption the government banned the heads of state structures from commercial activities.
 [ترجمه گوگل]در 18 نوامبر در سرکوب فساد، دولت سران ساختارهای دولتی را از فعالیت های تجاری منع کرد 
[ترجمه ترگمان]در روز ۱۸ نوامبر، دولت در یک سرکوب علیه فساد، روسای سازمان های دولتی را از فعالیت های تجاری منع کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. Crackdown law also undermines the basic fairness and credibility of justice.
 [ترجمه گوگل]قانون سرکوب نیز انصاف و اعتبار اساسی عدالت را تضعیف می کند 
[ترجمه ترگمان]این قانون همچنین عدالت و اعتبار اساسی عدالت را تضعیف می کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. 000 motorists were stopped for speeding in the police crackdown.
 [ترجمه گوگل]000 راننده به دلیل سرعت غیرمجاز در سرکوب پلیس متوقف شدند 
[ترجمه ترگمان]به دلیل سرعت گرفتن در عملیات سختگیرانه پلیس، حدود ۱،۰۰۰ خودرو متوقف شدند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
15. The council has announced its intention to crack down on parking offences.
 [ترجمه گوگل]این شورا قصد خود را برای برخورد با تخلفات پارکینگ اعلام کرده است 
[ترجمه ترگمان]این شورا قصد خود مبنی بر ترک سیگار را اعلام کرده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
16. The government is determined to crack down on terrorism.
 [ترجمه گوگل]دولت مصمم به سرکوب تروریسم است 
[ترجمه ترگمان]دولت مصمم است تا با تروریسم مبارزه کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
17. He said the security forces would continue to crack down hard on the protestors.
 [ترجمه گوگل]وی گفت که نیروهای امنیتی به سرکوب شدید معترضان ادامه خواهند داد 
[ترجمه ترگمان]او گفت که نیروهای امنیتی به سرکوب معترضان ادامه خواهند داد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
18. Officers will crack down on lunatic motorists who speed or drive too close to the car in front.
 [ترجمه گوگل]افسران با رانندگان دیوانه ای که با سرعت زیاد یا نزدیک به ماشین جلویی رانندگی می کنند، برخورد خواهند کرد 
[ترجمه ترگمان]افسران به رانندگان lunatic که سرعت یا رانندگی زیادی دارند، برخورد خواهند کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
19. The police are really beginning to crack down on drivers who park their cars just where they like.
 [ترجمه گوگل]پلیس واقعاً شروع به سرکوب رانندگانی کرده است که ماشین های خود را در جایی که دوست دارند پارک می کنند 
[ترجمه ترگمان]پلیس واقعا شروع به ترک رانندگانی کرد که ماشین هایی را که دوست دارند پارک می کنند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
20. The House voted today to crack down on banks that launder drug money.
 [ترجمه گوگل]مجلس نمایندگان امروز به سرکوب بانکهایی که پول مواد مخدر را میشویید، رای داد 
[ترجمه ترگمان]مجلس امروز به کاهش بانک هایی که پول مواد مخدر را پولشویی می کنند رای دادند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
21. The police decided to crack down on drug addicts.
 [ترجمه گوگل]پلیس تصمیم گرفت با معتادان به مواد مخدر برخورد کند 
[ترجمه ترگمان]پلیس تصمیم گرفت تا معتاد به مواد مخدر شود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
22. Police have launched a campaign to crack down on drug dealers.
 [ترجمه گوگل]پلیس کمپینی را برای سرکوب فروشندگان مواد مخدر راه اندازی کرده است 
[ترجمه ترگمان]پلیس کمپینی برای مقابله با قاچاق مواد مخدر راه اندازی کرده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
23. The government's response to mounting criticism was to crack down on the principal advocates of reform.
 [ترجمه گوگل]پاسخ دولت به انتقادات فزاینده، سرکوب حامیان اصلی اصلاحات بود 
[ترجمه ترگمان]واکنش دولت به افزایش انتقادات، مخالفت با حامیان اصلی اصلاحات بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
24. Quinn pleaded that Daley crack down harder, that the police open up.
 [ترجمه گوگل]کوین خواهش کرد که دیلی با شدت بیشتری برخورد کند، و پلیس باز شود 
[ترجمه ترگمان]کویین اظهار کرد که دلی شدیدتر ترک می کند و پلیس آن را باز می کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
25. The Athletics Federation plans to crack down on drug and steroid abuse by athletes.
 [ترجمه گوگل]فدراسیون دو و میدانی قصد دارد با سوء مصرف مواد مخدر و استروئید توسط ورزشکاران مقابله کند 
[ترجمه ترگمان]فدراسیون ورزش قصد دارد تا بر روی سو مصرف دارو و استرویید از سوی ورزش کاران مبارزه کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
26. The authorities have been reluctant to crack down on pachinko for other reasons as well.
 [ترجمه گوگل]مقامات به دلایل دیگر نیز تمایلی به سرکوب پاچینکو ندارند 
[ترجمه ترگمان]مقامات به دلایل دیگری نیز تمایلی به سختگیری نسبت به pachinko نداشته اند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
27. City authorities were quick to crack down on the rioters.
 [ترجمه گوگل]مقامات شهر به سرعت با اغتشاشگران برخورد کردند 
[ترجمه ترگمان]مقامات شهر به سرعت به شورشیان حمله کردند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
28. We have to crack down on software pirates.
 [ترجمه گوگل]ما باید دزدان دریایی نرم افزار را سرکوب کنیم 
[ترجمه ترگمان]ما باید به خاطر دزدان دریایی کار کنیم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
29. It is too late to crack down on the oligarchs or seize their ill-gotten gains.
 [ترجمه گوگل]برای سرکوب الیگارشی ها یا تصاحب دستاوردهای نامناسب آنها خیلی دیر شده است 
[ترجمه ترگمان]خیلی دیر است که با the برخورد کنیم و یا دستاوردهای ill را بگیریم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید