cozily


براحتی ,بطورراحت ,گرم ونرم

جمله های نمونه

1. The fire flamed cozily in the hearth.
[ترجمه گوگل]آتش به آرامی در آتش شعله ور شد
[ترجمه ترگمان]آتش در اجاق برقی زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The sky had gone dark, and cozily lighted storefronts beckoned like fireflies.
[ترجمه گوگل]آسمان تاریک شده بود و ویترین مغازه ها با نور دلپذیر مانند کرم شب تاب اشاره می کرد
[ترجمه ترگمان]آسمان تیره شده بود و cozily برقی مانند کرم شب تاب را تکان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To make every member can safe use cozily, can offer enough space to deposit the cosmetic, towel, things that defend bath and toy, appropriate ground plans to make main task.
[ترجمه گوگل]برای اینکه هر عضوی بتواند راحت از آن استفاده کند، می‌تواند فضای کافی برای قرار دادن لوازم آرایشی، حوله، چیزهایی که از حمام و اسباب‌بازی دفاع می‌کند، نقشه‌های زمینی مناسب برای انجام وظیفه اصلی ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]برای اینکه همه اعضا بتوانند از cozily استفاده کنند، می توانند فضای کافی برای واریز لوازم آرایشی، حوله، چیزهایی که از حمام و اسباب بازی استفاده می کنند، و برنامه های زمینی مناسب برای انجام کار اصلی را فراهم کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He leans on chair, double foot is stretched cozily, baseboard touchdown.
[ترجمه گوگل]او به صندلی تکیه می دهد، دو پایش راحت کشیده شده است، تاچ داون قرنیز است
[ترجمه ترگمان]آرنجش را صاف کرد و به صندلی تکیه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. People usually wear short pants and sandals, and cozily lounge on cane chairs.
[ترجمه گوگل]مردم معمولاً شلوار و صندل کوتاه می پوشند و روی صندلی های عصایی استراحت می کنند
[ترجمه ترگمان]مردم معمولا شلوار کوتاه و صندل های کوتاه و صندلی های راحتی را روی صندلی های حصیری می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Changing washed small carpet loose and cozily, easily together is right choice.
[ترجمه گوگل]تعویض فرش های کوچک شسته شده، شل و راحت، به راحتی با هم، انتخاب درستی است
[ترجمه ترگمان]تغییر فرش کوچک شسته شده و cozily، به راحتی انتخاب درستی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Furniture weighs suddenly turn hostile cozily : Furniture tide respect criterion incline to is muti_function with diversification.
[ترجمه گوگل]وزن مبلمان ناگهان تبدیل به خصمانه راحت می شود: معیار احترام به جزر و مد مبلمان متمایل به تابع متفاوت با تنوع است
[ترجمه ترگمان]اقتصاد مبلمان به طور ناگهانی cozily خصمانه را تغییر می دهد: معیار احترام مد مبل گرایش به function با تنوع را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Will Smith and Johnny Depp are two of Hollywood’s highest paid actors and have settled in comfortably and cozily on the “A-list. ”
[ترجمه گوگل]ویل اسمیت و جانی دپ دو تن از پردرآمدترین بازیگران هالیوود هستند و به راحتی و آرامش در لیست A-list قرار گرفته‌اند ”
[ترجمه ترگمان]\"ویل اسمیت\" و \"جانی دپ\" (جانی دپ)دو نفر از گران ترین بازیگران هالیوود هستند و در \"فهرست A\" قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It was so simple that it was told in five minutes, and then Lady Audley retired into her bed-room, and curled herself up cozily under the eider-down quilt.
[ترجمه گوگل]آنقدر ساده بود که در عرض پنج دقیقه گفته شد، و بعد لیدی آدلی به اتاق خوابش رفت و به آرامی خودش را زیر لحاف دمپایی جمع کرد
[ترجمه ترگمان]خیلی ساده بود که پنج دقیقه دیگر به من گفتند و بعد لیدی Audley به اتاق خوابش رفت و خود را در زیر لحاف لحاف و لحاف مچاله کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Picture a serpentine tangle of a thousand snakes, piled together cozily, calm and sleek in their subterranean nook, jointly awaiting the signals of spring.
[ترجمه گوگل]درهم تنیده‌ای از هزار مار را تصور کنید که در گوشه زیرزمینی‌شان به آرامی، آرام و شیک کنار هم انباشته شده‌اند و به طور مشترک منتظر سیگنال‌های بهار هستند
[ترجمه ترگمان]a از هزاران مار را که در کنار هم جمع شده بودند، cozily و آرام و sleek در گوشه subterranean جمع کرده بودند و در کمین علامت بهار با هم sleek
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The pose won't make here knee feels demanding, he can guide you cozily to enter a climax, touch deep the vagina each inches, undertake fluctuating reaching hitting encircling a movement.
[ترجمه گوگل]ژست در اینجا باعث نمی شود که زانو احساس نیاز کند، او می تواند شما را راحت راهنمایی کند تا وارد نقطه اوج شوید، عمق واژن را هر اینچ لمس کنید، تا رسیدن به ضربه نوسانی در اطراف یک حرکت را انجام دهید
[ترجمه ترگمان]ژست برای زانو زدن شما احساس نیاز نمی کند، او می تواند شما را راهنمایی کند که به اوج خود برسد، در حالی که هر چند اینچ نسبت به مهبل در تماس است، به طور نوسانی دست زدن به زدن یک حرکت را بر عهده بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Dress up the days that suits a plane to go up cozily, do not be afraid of knit also won't all over uneasy.
[ترجمه گوگل]روزهایی را بپوشید که مناسب هواپیما برای بالا رفتن راحت باشد، از بافتنی نترسید همچنین همه چیز ناراحت کننده نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]در روزهایی که مناسب یک هواپیما برای بالا رفتن است، لباس بپوشید، از of هم نگران نباشید، نگران نباشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She discovered "baby bulbs" and "kiddie bulbs" and "mummy and daddy bulbs" --- the latter snuggling cozily together.
[ترجمه گوگل]او "لامپ های بچه" و "لامپ های بچه" و "لامپ های مامیایی و بابا" را کشف کرد --- دومی با آرامش در کنار هم نشسته بود
[ترجمه ترگمان]او \"لامپ ها\" و \"لامپ های\" و \"mummy\" و \"mummy\" و \"bulbs\" را کشف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The foot that imagines you please, knee, ham immerses cozily one by one in water, come so systemic muscle was loosened.
[ترجمه گوگل]پایی که تصور می کند لطفا، زانو، ژامبون راحت یکی یکی در آب غوطه ور می شود، تا عضله سیستمیک شل شد
[ترجمه ترگمان]پایی که خیال می کند شما را دوست داشته باشد زانو بزنید، گوشت ران خوک در یکی از آب cozily muscle را شل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The stuff with these durable, easy rehabilitate, expensive blame, can build sleep cozily lie environment, also make the parent do not have the worry on safety.
[ترجمه گوگل]چیزهایی که با این مقصرهای بادوام، قابل توانبخشی آسان، سرزنش گران قیمت، می توانند محیط خواب راحت را ایجاد کنند، همچنین باعث می شوند والدین نگران ایمنی نباشند
[ترجمه ترگمان]مواد با این احیای ساده، احیای آسان، سرزنش گران، می توانند محیط دروغ cozily را بسازند، همچنین باعث شوند که والدین نگران امنیت نباشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• comfortably; warmly

پیشنهاد کاربران

بپرس