coxswain

/ˈkɑːksn̩//ˈkɒksn̩/

معنی: مباشر کشتی، پیشکار کارکنان کشتی، سکان گیر
معانی دیگر: (ملوانی که متصدی و سکاندار قایق نجات کشتی است) قایق بان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: one in command of a ship's boat.

(2) تعریف: the steersman and director of a racing shell.

جمله های نمونه

1. The coxswain and the quartermaster were killed at the wheel, and Nigel Tibbets took the helm.
[ترجمه گوگل]گاوچران و ارباب پشت فرمان کشته شدند و نایجل تیبتس سکان هدایت را در دست گرفت
[ترجمه ترگمان]مباشر کشتی و گروهبان سر فرمان کشته شده بودند و نایجل Tibbets سکان را برداشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The "international" team won, but afterward the unknown coxswain disappeared and his identity remains a mystery.
[ترجمه گوگل]تیم "بین المللی" برنده شد، اما پس از آن، گاوچران ناشناس ناپدید شد و هویت او همچنان یک راز باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]تیم \"بین المللی\" برنده شد، اما بعد قایقران ناشناس ناپدید شد و هویت او یک راز باقی ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The wave tests the courage of the coxswain, while difficulties exams human's tolerance.
[ترجمه گوگل]موج، شجاعت مرد پیله‌باز را می‌آزماید، در حالی که دشواری‌ها، تحمل انسان‌ها را مورد آزمایش قرار می‌دهد
[ترجمه ترگمان]این موج شجاعت سردسته ملوانان را امتحان می کند، در حالی که مشکلات مربوط به تحمل انسان ها را امتحان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Coxswain Authority is especially, ironically evident in basketball.
[ترجمه گوگل]اقتدار Coxswain به ویژه در بسکتبال مشهود است
[ترجمه ترگمان]سازمان coxswain به طور مضحکی در بسکتبال مشهود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And the coxswain, Israel Hands, was a careful, wily, old, experienced seaman, who could be trusted at a pinch with almost anything.
[ترجمه گوگل]و گاوچران، اسرائیل هندز، دریانوردی محتاط، زیرک، پیر و باتجربه بود که تقریباً با هر چیزی می‌توان به او اعتماد کرد
[ترجمه ترگمان]و سرپرست ملوانان، هندز، یک دریانورد محتاط و با تجربه و با تجربه بود که می توانست به هر چیزی اعتماد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The boat turned back, and grounded near Challenger, who ran up and spoke urgently to the coxswain.
[ترجمه گوگل]قایق به عقب برگشت و در نزدیکی چلنجر زمین گیر شد
[ترجمه ترگمان]قایق به عقب برگشت و به Challenger که در نزدیکی Challenger بود، توقف کرد و با اصرار سر مباشر کشتی صحبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was the horror I had upon my mind of falling from the cross-trees into that still green water, beside the body of the coxswain.
[ترجمه گوگل]این وحشتی بود که در ذهنم داشتم از افتادن از درختان متقاطع در آن آب سرسبز، در کنار جسد پیاله
[ترجمه ترگمان]این همان وحشتی بود که در ذهن من از افتادن از درخت ها در آن آب سبز، کنار جسد سکان گیر کرده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Rowing crews have two, four or eight members, with or without a coxswain.
[ترجمه گوگل]خدمه قایقرانی دارای دو، چهار یا هشت نفر هستند، با یا بدون کالسکه
[ترجمه ترگمان]خدمه Rowing دارای دو یا چهار یا هشت نفر و یا سرپرست ملوانان خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The excitement of these last manoeuvres had somewhat interfered with the watch I had kept hitherto, sharply enough upon the coxswain .
[ترجمه گوگل]هیجان این آخرین مانورها تا حدودی با ساعتی که من تا آن زمان نگه داشته بودم، تداخل داشت، به اندازه کافی بر روی کالسکه
[ترجمه ترگمان]این آخرین manoeuvres که تا آن موقع تا آن دم نگه داشته بودم، به اندازه کافی با همان نگاه که من تا آن وقت در کشتی مانده بودم تداخل داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Oh, I know'd Dick was square, ' returned the voice of the coxswain, Israel Hands.
[ترجمه گوگل]اوه، می‌دانستم که دیک مربع است، صدای گنده‌باز، اسرائیل هندز، پاسخ داد
[ترجمه ترگمان]گفت: آه، من می دانم دیک میدان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A few minutes pass, then ecologist Xie Songguang, perched like a coxswain, points off starboard and cries: "Over there!"
[ترجمه گوگل]چند دقیقه ای می گذرد، سپس زی سونگ گوانگ، بوم شناس، که مانند گاوچران نشسته است، به سمت راست اشاره می کند و فریاد می زند: "آنجا!"
[ترجمه ترگمان]چند دقیقه بعد، ecologist Xie Songguang، که مثل یک قایقران ایستاده بود، به سمت راست متمایل شد و فریاد زد: \"آنجا!\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The gig was already lowered, and in it were four oarsmen and a coxswain.
[ترجمه گوگل]کنسرت قبلاً پایین آمده بود و در آن چهار پارو و یک گاوچران حضور داشتند
[ترجمه ترگمان]کالسکه پایین رفته بود و چهار نفر از پارو بزنان و سر کارگر کشتی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. During the Paris games of 1900, a Dutch rowing pair needed a last-minute replacement coxswain, so they recruited a French boy.
[ترجمه گوگل]در طول بازی‌های پاریس در سال 1900، یک جفت پارویی هلندی به جانشینی در لحظه آخر نیاز داشت، بنابراین آنها یک پسر فرانسوی را به خدمت گرفتند
[ترجمه ترگمان]در طول بازی های پاریس ۱۹۰۰، یک جفت پارو زدن هلندی به یک کارگر کشتی به دقیقه آخر نیاز داشت، بنابراین یک پسر فرانسوی را استخدام کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Oh, I know'd Dick was square, ' returned the voice of the coxswain, Israel Hands. 'He's no fool, is Dick.
[ترجمه گوگل]اوه، می‌دانستم که دیک مربع است، صدای گنده‌باز، اسرائیل هندز، پاسخ داد دیک گفت: او احمقی نیست
[ترجمه ترگمان]گفت: آه، من می دانم دیک میدان است دیک، احمق نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مباشر کشتی (اسم)
coxswain

پیشکار کارکنان کشتی (اسم)
coxswain

سکان گیر (اسم)
coxswain, helmsman

انگلیسی به انگلیسی

• cox, person who steers a small boat
steer a small boat

پیشنهاد کاربران

بپرس