🔸 معادل فارسی:
وادار کردن با ترس / ترساندن برای تسلیم / مجبور کردن با تهدید
در زبان محاوره ای تخصصی:
وقتی کسی رو با ترس یا فشار روانی مجبور می کنی کاری رو انجام بده
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( تهدیدآمیز – وادار کردن با ترس یا فشار ) :**
به زور یا با تهدید کسی را مجبور به انجام کاری کردن، به ویژه وقتی طرف مقابل تمایلی نداره
مثال: *Moscow won’t be cowed into making concessions on Ukraine. *
مسکو با تهدید وادار به امتیازدهی در مورد اوکراین نخواهد شد.
2. ** ( روان شناختی – ایجاد ترس برای کنترل ) :**
استفاده از ترس، فشار روانی، یا ارعاب برای گرفتن کنترل یا تغییر رفتار
مثال: *The boss tried to cow the staff into silence. *
رئیس سعی کرد با ترسوندن کارمندا، اونا رو ساکت کنه.
3. ** ( سیاسی – مقاومت در برابر فشار خارجی ) :**
در سیاست، برای توصیف حالتی که کشوری یا گروهی در برابر تهدید یا فشار خارجی تسلیم نمی شه
مثال: *The protesters refused to be cowed into submission. *
معترضان حاضر نشدن با تهدید تسلیم بشن.
4. ** ( استعاری – تحمیل اراده از طریق ترس ) :**
در زبان استعاری، برای توصیف اعمال قدرت از طریق ترس یا ارعاب
مثال: *He tried to cow his critics into silence with lawsuits. *
سعی کرد منتقداش رو با شکایت ها ساکت کنه.
5. ** ( فرهنگی – مقاومت در برابر سلطه یا تحقیر ) :**
در روایت ها یا تحلیل های فرهنگی، برای توصیف ایستادگی در برابر تحقیر یا سلطه تحمیلی
مثال: *She wouldn’t be cowed into hiding her identity. *
اجازه نداد با تهدید، هویتش رو پنهان کنه.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
intimidate – bully – pressure – coerce – scare into – force – browbeat
وادار کردن با ترس / ترساندن برای تسلیم / مجبور کردن با تهدید
در زبان محاوره ای تخصصی:
وقتی کسی رو با ترس یا فشار روانی مجبور می کنی کاری رو انجام بده
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( تهدیدآمیز – وادار کردن با ترس یا فشار ) :**
به زور یا با تهدید کسی را مجبور به انجام کاری کردن، به ویژه وقتی طرف مقابل تمایلی نداره
مثال: *Moscow won’t be cowed into making concessions on Ukraine. *
مسکو با تهدید وادار به امتیازدهی در مورد اوکراین نخواهد شد.
2. ** ( روان شناختی – ایجاد ترس برای کنترل ) :**
استفاده از ترس، فشار روانی، یا ارعاب برای گرفتن کنترل یا تغییر رفتار
مثال: *The boss tried to cow the staff into silence. *
رئیس سعی کرد با ترسوندن کارمندا، اونا رو ساکت کنه.
3. ** ( سیاسی – مقاومت در برابر فشار خارجی ) :**
در سیاست، برای توصیف حالتی که کشوری یا گروهی در برابر تهدید یا فشار خارجی تسلیم نمی شه
مثال: *The protesters refused to be cowed into submission. *
معترضان حاضر نشدن با تهدید تسلیم بشن.
4. ** ( استعاری – تحمیل اراده از طریق ترس ) :**
در زبان استعاری، برای توصیف اعمال قدرت از طریق ترس یا ارعاب
مثال: *He tried to cow his critics into silence with lawsuits. *
سعی کرد منتقداش رو با شکایت ها ساکت کنه.
5. ** ( فرهنگی – مقاومت در برابر سلطه یا تحقیر ) :**
در روایت ها یا تحلیل های فرهنگی، برای توصیف ایستادگی در برابر تحقیر یا سلطه تحمیلی
مثال: *She wouldn’t be cowed into hiding her identity. *
اجازه نداد با تهدید، هویتش رو پنهان کنه.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
با ارعاب کسی را مجبور به انجام کاری کردن