cover girl

/ˈkʌvərˈɡɝːl//ˈkʌvəɡɜːl/

(امریکا - عامیانه) زن جوانی که عکسش روی جلد مجلات چاپ می شود، ستاره ی روی جلد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a young woman whose picture is on the cover of a magazine.

جمله های نمونه

1. Cover Girl International is a make-over and photographic studio based in London.
[ترجمه گوگل]Cover Girl International یک استودیوی آرایش و عکاسی مستقر در لندن است
[ترجمه ترگمان]دختر Cover یک استودیوی عکاسی و عکاسی است که در لندن ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Vogue, you know, made LisaMarie the April cover girl, styling her eerily after her famous father.
[ترجمه گوگل]می‌دانید ووگ، لیزاماری را به دختر جلد آوریل تبدیل کرد و به طرز وحشیانه‌ای از پدر مشهورش به او آرایش داده است
[ترجمه ترگمان]همانطور که می دانید، مجله \"ووگ\" (Vogue)، پس از پدر مشهور خود، به طرز هراس انگیزی سبک خود را سبک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Gamble makes Cover Girl, the best-selling cosmetics brand in the United States.
[ترجمه گوگل]Gamble Cover Girl را به پرفروش ترین برند لوازم آرایشی در ایالات متحده تبدیل می کند
[ترجمه ترگمان]گمبل در آمریکا، بهترین فروشنده لوازم آرایشی را در آمریکا به نمایش می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She'll also become an instant cover girl - something most models never achieve.
[ترجمه گوگل]او همچنین تبدیل به یک دختر پوشش فوری می شود - چیزی که اکثر مدل ها هرگز به آن دست نمی یابند
[ترجمه ترگمان]او همچنین یک دختر تحت پوشش خواهد بود - چیزی که اغلب مدل ها هرگز به آن نمی رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Nancy's dream is to be a cover girl.
[ترجمه گوگل]رویای نانسی این است که یک دختر پوششی باشد
[ترجمه ترگمان]رویای \"نانسی\" اینه که یه دختر مخفی بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Meet your new cover girl. Bam!
[ترجمه گوگل]با دختر پوشش جدید خود آشنا شوید بام!
[ترجمه ترگمان]با دختر cover آشنا شو! ب - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An important visual signal of the contemporary printing media is the so-called "cover girl".
[ترجمه گوگل]سیگنال بصری مهم رسانه های چاپ معاصر، به اصطلاح «دختر جلد» است
[ترجمه ترگمان]یک سیگنال بصری مهم از رسانه چاپ معاصر، اصطلاح \"دختر پوشش\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The sports illustrated cover girl or miss usa or genetic mutation or whatever she was?
[ترجمه گوگل]دختر پوشش مصور ورزشی یا دلتنگ آمریکا یا جهش ژنتیکی یا هرچیزی که بود؟
[ترجمه ترگمان]این ورزش ها شامل یک دختر یا از دست دادن یا جهش ژنتیکی یا هر چیز دیگری که بوده باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Who is the cover girl?
[ترجمه گوگل]دختر پوشش کیست؟
[ترجمه ترگمان]این دختر cover کیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Fortunately for her the camera had already fallen in love with the new royal cover girl.
[ترجمه گوگل]خوشبختانه برای او دوربین قبلاً عاشق دختر پوشش سلطنتی جدید شده بود
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه دوربین در حال حاضر عاشق دختر جدید سلطنتی بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His girl fried is pretty enough to be a cover girl.
[ترجمه گوگل]دختر سرخ شده او به اندازه کافی زیباست که یک دختر پوششی باشد
[ترجمه ترگمان]دختر اون به اندازه کافی سوخته که یه دختر مخفی باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mozart moves her to tears. She has lost 15 pounds and looks like a cover girl.
[ترجمه گوگل]موتزارت او را به گریه می‌اندازد او 15 پوند از دست داده است و به نظر می رسد یک دختر پوشش است
[ترجمه ترگمان](موتزارت)او را به گریه می اندازد او ۱۵ پوند از دست داده است و شبیه به یک دختر تحت پوشش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• girl whose picture is on the cover of a magazine
a cover girl is an attractive woman whose photograph appears on the front of a magazine.

پیشنهاد کاربران

بپرس