covariance


(ریاضی - آمار) هموردی، کوواریانس، همپراشی، همگردی، همگردی covariance function تابع همپراش covariant همورد

جمله های نمونه

1. covariance function
تابع همپراش

تخصصی

[برق و الکترونیک] همپراش، کوواریانس
[زمین شناسی] کوواریانس هم پراشی؛ میانگین حسابی یا مقدار میانگین مورد انتظار یک محصول انحرافهایی دو متغیره از مقادی میانگین مربوط به آنها
[بهداشت] کوواریانس
[صنعت] کواریانس
[ریاضیات] هموردایی، کوواریانس، هموردی، همپراش، همگردی، همپراشی، همگردایی
[معدن] کوواریانس (زمین آمار)
[آمار] کواریانس

انگلیسی به انگلیسی

• (statistics) measure of the variance of two variables to change in the same mean time period
product of the deviation of two random variables from their respective means (statistics)

پیشنهاد کاربران

covariance ( آمار )
واژه مصوب: هم وردایی
تعریف: معیاری برای سنجش همسویی تغییرات دو متغیر تصادفی|||متـ . کوواریانس
هم وردایی

بپرس