courtyard

/ˈkɔːrˌtjɑːrd//ˈkɔːtjɑːd/

معنی: حیاط
معانی دیگر: چهاردیواری، درون سرا، اندرونی، حیاط محوطه محصور، حیاط

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an enclosed yard with no roof, either within or adjacent to a building.

جمله های نمونه

1. there was a decorative pool in the middle of the courtyard
یک حوض زینتی در وسط حیاط قرار داشت.

2. it was providential that at the time of the earthquake we were in the courtyard
خدایی شد که هنگام زلزله در حیاط بودیم.

3. The children always racket about in the courtyard.
[ترجمه گوگل]بچه‌ها همیشه در حیاط می‌چرخند
[ترجمه ترگمان]بچه ها همیشه در حیاط پرسه می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The courtyard is surrounded on three sides by stables.
[ترجمه گوگل]حیاط از سه طرف توسط اصطبل احاطه شده است
[ترجمه ترگمان]حیاط در سه ضلع اصطبل محصور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The old man was romping in the courtyard with his grandsons.
[ترجمه گوگل]پیرمرد با نوه هایش در حیاط غوغا می کرد
[ترجمه ترگمان]پیرمرد با نوه های خود در حیاط به حرکت درآمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Let's have a walk in the courtyard.
[ترجمه گوگل]بیا تو حیاط قدم بزنیم
[ترجمه ترگمان]بیا بریم تو حیاط قدم بزنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He ran across the courtyard, dodging a storm of bullets.
[ترجمه گوگل]او در سراسر حیاط دوید و از طوفان گلوله طفره رفت
[ترجمه ترگمان]او در حالی که از شدت گلوله جاخالی می داد، از حیاط گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Light was pouring into the courtyard.
[ترجمه گوگل]نور به داخل حیاط می بارید
[ترجمه ترگمان]روشنایی به حیاط می تابید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They mudded the cracks in the courtyard wall.
[ترجمه گوگل]شکاف های دیوار حیاط را گل آلود کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها ترک های روی دیوار حیاط را لمس کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We went through a stone archway into the courtyard.
[ترجمه گوگل]از طاق سنگی به داخل حیاط رفتیم
[ترجمه ترگمان]از گذرگاه سنگی عبور کردیم و وارد حیاط شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We hurried on until we reached a courtyard overgrown with weeds.
[ترجمه گوگل]با عجله به راه افتادیم تا به حیاطی رسیدیم که پر از علف های هرز بود
[ترجمه ترگمان]عجله کردیم تا به حیاطی رسیدیم که از علف های پوشیده از علف روییده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The house is built around a central courtyard.
[ترجمه گوگل]خانه در اطراف یک حیاط مرکزی ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]این خانه در اطراف حیاط مرکزی ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Striped awnings had been stretched across the courtyard.
[ترجمه گوگل]سایبان های راه راه در سراسر حیاط کشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]awnings در حیاط دراز کشیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The door opened onto a courtyard, as shown in the drawing.
[ترجمه گوگل]همانطور که در نقاشی نشان داده شده است، در به حیاط باز شد
[ترجمه ترگمان]در باز شد و در اتاق پذیرایی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We passed through the gates into a courtyard behind.
[ترجمه گوگل]از دروازه ها عبور کردیم و وارد حیاط پشت سر شدیم
[ترجمه ترگمان]از دروازه گذشتیم و به حیاط پشت سر گذاشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حیاط (اسم)
court, patio, yard, courtyard, homestead, curtilage

انگلیسی به انگلیسی

• worldwide network of hotels (owned by marriott)
entry court, yard surrounded by the walls of a building
a courtyard is a flat open area of ground surrounded by buildings or walls.

پیشنهاد کاربران

بپرس