courtesan

/ˌkɔːrtɪˈzæn//ˌkɔːtɪˈzæn/

معنی: فاحشه
معانی دیگر: روسپی (به ویژه معشوقه ی اشخاص عالی رتبه)، تک پران، فاحشه (courtezan هم می نویسند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a female prostitute, esp. a mistress or sexual partner of a wealthy or high-ranking man.

جمله های نمونه

1. True, she was not Warren's courtesan, but what of Benedict?
[ترجمه البرز] درسته، اون فاحشه خاصه ی وارون نبود، اما در مورد بندیکت چطور؟
|
[ترجمه گوگل]درست است، او ملازم وارن نبود، اما بندیکت چطور؟
[ترجمه ترگمان]درسته، اون فاحشه \"وارن\" نبود، ولی چی از \"Benedict\" بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Chameau, camel, was slang for an old courtesan.
[ترجمه گوگل]Chameau، شتر، عامیانه برای یک پیرمرد اجباری بود
[ترجمه ترگمان]Chameau، شتر، برای یک جنده پیر، آرگو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Here, Drachenfels incarcerated a courtesan who displeased him, and inflicted a dreadful curse on her.
[ترجمه گوگل]در اینجا، دراخنفلز یک جلیقه زن را که از او ناراضی بود، زندانی کرد و نفرین هولناکی به او تحمیل کرد
[ترجمه ترگمان]اینجا، Drachenfels که او را ناخشنود کرده بود، او را ناخشنود کرده بود و به او ناسزا می گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I confess I became a courtesan.
[ترجمه گوگل]اعتراف می‌کنم که یک اطلسی شدم
[ترجمه ترگمان] اعتراف می کنم که یه فاحشه شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Dutch exotic dancer, courtesan, and accused spy who was executed by firing squad in France for espionage for Germany during World War I.
[ترجمه گوگل]رقصنده عجیب و غریب هلندی، نجیب زاده، و جاسوس متهم که به جرم جاسوسی برای آلمان در طول جنگ جهانی اول توسط جوخه تیر در فرانسه اعدام شد
[ترجمه ترگمان]رقصنده بومی هلندی، زنی روسپی و جاسوس متهم به جاسوسی که توسط جوخه آتش در فرانسه برای جاسوسی برای آلمان در طول جنگ جهانی اول اعدام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The term courtesan is rarely used of a prostitute.
[ترجمه گوگل]اصطلاح کورتیزان به ندرت در مورد یک فاحشه استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]واژه روسپی به ندرت از یک روسپی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Courtesan: Come on in! You won't be disappointed. I may even see you in there! Tee - hee !
[ترجمه گوگل]کورتزن: بیا داخل! شما ناامید نخواهید شد من حتی ممکن است شما را در آنجا ببینم! تی - هی!
[ترجمه ترگمان]! بیا تو تو ناامید نخواهی شد ! من حتی ممکنه تو رو اونجا ببینم! !! !! !! !! !! !! !!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Your higher - ranking pirates prefer a Courtesan amp ; Spa .
[ترجمه گوگل]دزدان دریایی رتبه بالاتر شما آمپلی فایر کورتزان را ترجیح می دهند آبگرم
[ترجمه ترگمان]دزدای بالاتر از دزدان دریایی \"a courtesan\" و \"چشمه آب معدنی\" رو ترجیح میدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Act III The Venetian courtesan Giulietta joins Nicklausse in a barcarole.
[ترجمه گوگل]قانون سوم جولیتا، وکیلزن ونیزی، در یک بارکارول به نیکلاوس می‌پیوندد
[ترجمه ترگمان]قانون سوم، زن روسپی ونیزی به Nicklausse در barcarole می پیوندد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Thinkers and poets throughout the ages have offered the courtesan the oblation of their mercy.
[ترجمه گوگل]متفکران و شاعران در طول اعصار قربان رحمت خود را تقدیم کرده اند
[ترجمه ترگمان]متفکران و شاعران در تمام سنین به زن روسپی سوگند خدمت خود را تقدیم می دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Was she to be regarded as a ghost, a courtesan, lost lamb, misunderstood goddess?
[ترجمه گوگل]آیا قرار بود او را به عنوان یک روح، یک اطلسی، یک بره گمشده، یک الهه اشتباه در نظر بگیریم؟
[ترجمه ترگمان]آیا او به عنوان یک روح، یک فاحشه و یک الهه گم شده تلقی می شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He looked over his shoulder and smiled at Cecily the courtesan as she swept the porch of the church.
[ترجمه گوگل]از روی شانه‌اش نگاه کرد و در حالی که سیسیلی زن جلیقه‌ای کلیسا را ​​جارو می‌کرد به او لبخند زد
[ترجمه ترگمان]از بالای شانه او نگاه کرد و به سیسیلی که در ایوان کلیسا را جارو می کرد لبخندی زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Violetta is hardly the type to let lingering illness disrupt her lusty courtesan life.
[ترجمه گوگل]ویولتا به سختی از آن دسته افرادی است که اجازه می دهد بیماری طولانی مدت زندگی شهوانی او را مختل کند
[ترجمه ترگمان]به سختی می توان اجازه داد که بیماری ماندگار زندگی زنی را مختل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I will make you. . . a star. . . accept it. . . as a gift from this maharajah to his courtesan .
[ترجمه گوگل]من تو را خواهم ساخت یک ستاره قبول کن به عنوان هدیه ای از طرف این مهاراجه به بابایش
[ترجمه ترگمان]من تو رو تبدیل به یک ستاره می کنم … به عنوان هدیه از این خواست به فاحشه اون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فاحشه (اسم)
drab, fancy women, harlot, besom, whore, slut, prostitute, hooker, geisha, moll, callet, courtesan, madam, madame, wench, hack, trull, hetaera, light-o'love, quean, streetwalker, strumpet

انگلیسی به انگلیسی

• prostitute with an upper-class clientele
a courtesan is a woman who was looked after financially by the rich and important men that she had sexual relationships with; an old-fashioned word.

پیشنهاد کاربران

Courtesan or courtezan /ˌkɔːtɪˈz�n/ ( n - esp formerly, this word is primarily associated with historical periods like the Renaissance and the 18th - 19th centuries, rather than contemporary society ) – meaning:
...
[مشاهده متن کامل]

a prostitute, or a woman who is a mistress or kept woman, especially one with wealthy or noble patrons.
فاحشه، یا زنی که معشوقه یا سوگلی است، به خصوص زنی که مشتریان ثروتمند یا اشرافی دارد.
Example 👇
FRANK: Gonna get me some real expensive shaving lotion any minute now! little things like that … the spice of life. …
GEORGIE: What?
FRANK ( Raising voice ) : Shaving lotion, toots! I want some luxurious out of life!
GEORGIE: You talk like a courtesan Frank.
FRANK: Then put me smack dab in the middle of the courtesan if they like luxurious too!
* The Country Girl - a play by Clifford Odets ( p. 28, printed paperback )
فرانک: در زودترین زمان ممکن باید یه لوسیون اصلاح خیلی گرون بگیرم! چیزهای کوچیکی مثل این. . . چاشنی زندگی. . .
جورجی: چی؟
فرانک ( با صدای بلند ) : لوسیون اصلاح، عزیز جان! من از زندگی یه کم تجمل می خوام!
جورجی: مثل یه معشوقه ی آدم پولدار ( سوگولی ) حرف می زنی، فرانک.
فرانک: پس اگه اونا هم تجمل رو دوست دارن، من به درستی ( به عینه، دقیقا ) یکی از اونام!
* گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه # دختر روستایی، # اثر کلیفورد اودیتس ( ص ۲۸، نسخه چاپی )

courtesan
منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Courtesan
A courtesan is a high - class prostitute who provides companionship and sexual services to wealthy clients. They often have refined manners and are well - educated in various subjects.
یک روسپی درجه یک که به مشتریان ثروتمند خدمات لذت همنشینی و جنسی ارائه می دهد. آنها اغلب آداب و رسوم ظریفی دارند و در موضوعات مختلف به خوبی آموزش دیده اند.
...
[مشاهده متن کامل]

For instance, in historical periods, courtesans were often sought after by nobles and aristocrats.
In literature or movies set in the past, you might find characters like “the courtesan of the king. ”
Someone might use this term to describe a person engaging in sex work but with a certain level of sophistication, saying, “She’s not just a regular prostitute, she’s a courtesan. ”

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/courtesan• https://fluentslang.com/slang-for-prostitute/
روسپی سطح بالا یا روسپی درباری.
سوراخ فوری افراد پولدار و مافیا
نُس لَق
لهجه و گویش تهرانی
تک پران