عبارت **"court disaster"** به معنای **رفتار یا اقدام کردن به گونه ای است که احتمال وقوع یک فاجعه یا حادثه بسیار بد را افزایش می دهد**.
- فعل **court** در این عبارت به معنای �در معرض خطر قرار دادن� یا �دنبال کردن چیزی به شکلی که ریسک زا باشد� است.
... [مشاهده متن کامل]
- بنابراین، **to court disaster** یعنی انجام کاری که احتمال بروز فاجعه، شکست یا حادثه ناگوار را زیاد می کند.
- این عبارت معمولاً به عنوان هشدار یا توصیف رفتارهای پرخطر به کار می رود.
- - -
## ریشه و تاریخچه
- واژه **court** در اصل به معنای �درخواست کردن، جلب کردن یا دنبال کردن� است و از رفتار دربارهای سلطنتی گرفته شده که افراد برای جلب توجه پادشاه تلاش می کردند.
- در عبارت **court disaster** این معنی استعاری به کار رفته است که یعنی �خطر را به دنبال خود کشیدن�.
- - -
## مثال ها
- Drinking and driving is simply courting disaster.
نوشیدن الکل و رانندگی کردن به سادگی فاجعه را به دنبال دارد.
- She knew that the longer the relationship lasted, the more she courted disaster.
او می دانست هر چه رابطه طولانی تر شود، بیشتر در معرض فاجعه قرار می گیرد.
- The company courted disaster by ignoring safety regulations.
شرکت با نادیده گرفتن مقررات ایمنی، خود را در معرض فاجعه قرار داد.
- - -
## معادل های فارسی پیشنهادی
- در معرض فاجعه قرار گرفتن
- دنبال کردن خطر
- به جان خطر افتادن
- ریسک کردن به شکل غیرضروری
- فعل **court** در این عبارت به معنای �در معرض خطر قرار دادن� یا �دنبال کردن چیزی به شکلی که ریسک زا باشد� است.
... [مشاهده متن کامل]
- بنابراین، **to court disaster** یعنی انجام کاری که احتمال بروز فاجعه، شکست یا حادثه ناگوار را زیاد می کند.
- این عبارت معمولاً به عنوان هشدار یا توصیف رفتارهای پرخطر به کار می رود.
- - -
## ریشه و تاریخچه
- واژه **court** در اصل به معنای �درخواست کردن، جلب کردن یا دنبال کردن� است و از رفتار دربارهای سلطنتی گرفته شده که افراد برای جلب توجه پادشاه تلاش می کردند.
- در عبارت **court disaster** این معنی استعاری به کار رفته است که یعنی �خطر را به دنبال خود کشیدن�.
- - -
## مثال ها
نوشیدن الکل و رانندگی کردن به سادگی فاجعه را به دنبال دارد.
او می دانست هر چه رابطه طولانی تر شود، بیشتر در معرض فاجعه قرار می گیرد.
شرکت با نادیده گرفتن مقررات ایمنی، خود را در معرض فاجعه قرار داد.
- - -
## معادل های فارسی پیشنهادی
- در معرض فاجعه قرار گرفتن
- دنبال کردن خطر
- به جان خطر افتادن
- ریسک کردن به شکل غیرضروری