معنی: متصل کننده، بهم چسبانندهمعانی دیگر: (شخص یا چیزی که وصل یا جفت کند مثلا: وسیله ی جفت کردن دو واگن راه آهن و یا ابزاری که دو کلید مشابه پیانو را به هم وصل کند) جفتگر، پیوند دهنده، رابط، جفت ساز
[عمران و معماری] اتصال دهنده - کوپلر [برق و الکترونیک] تزویجگر وسیله ای که انرژی را از مداری به مدار دیگر منتقل می کند. [نساجی] کوپلر- ماده جفت کننده - ماده جفت شونده [پلیمر] جفت کننده
انگلیسی به انگلیسی
• one that joins; one that mates; one that attaches
پیشنهاد کاربران
برای اتصال یک تریلر به ماشین استفاده میشود. Trailer coupler
در ساختار لیزر، تجمیع کننده
a contrivance on a keyboard instrument by which keyboards or keys are connected to play together. ibid
one that couples. Mer
مونتاژ کردن
در الکترونیک به اسم خازنی هم ترجمه میشه جمله هم میشه Couplers voltage is used to smooth the surface ترجمه خازن ها برای صاف کردن سطح تغییرات ولتاژ مستقیم استفاده می شود
در عمران وسیله ایی که دو آرماتور را سر به سر میکند.