coup d'etat

/ˈkuːˈdeˌtæt//kuːˈdeˌtæt/

معنی: کودتا
معانی دیگر: کودتا کودتا

جمله های نمونه

1. Shortly after the coup d'etat that brought Qaddafi to power, he unceremoniously ordered all Italians to leave Libyan territory.
[ترجمه گوگل]مدت کوتاهی پس از کودتا که قذافی را به قدرت رساند، او بدون تشریفات به تمامی ایتالیایی ها دستور داد تا خاک لیبی را ترک کنند
[ترجمه ترگمان]مدت کوتاهی پس از کودتا که قذافی را به قدرت رساند، بدون تعارف به همه ایتالیایی ها دستور داد تا قلمرو لیبی را ترک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Calling on Ahmadinejad to resign, they said the election results were a "coup d'etat" and chanted "Death to the lying government".
[ترجمه گوگل]آنها با فراخوان احمدی نژاد به استعفا، نتایج انتخابات را «کودتا» دانستند و شعار «مرگ بر دولت دروغگو» سر دادند
[ترجمه ترگمان]آن ها از احمدی نژاد خواستند تا استعفا دهد، آن ها گفتند که نتایج انتخابات \"کودتا\" بودند و شعار \"مرگ بر دولت دروغ\" را سر دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Murders, conspiracies, coup d'etat, these are the kinds of political phenomena he is interested.
[ترجمه گوگل]قتل، توطئه، کودتا، اینها انواع پدیده های سیاسی مورد علاقه اوست
[ترجمه ترگمان]قتل، توطئه ها، کودتا، این ها انواع پدیده های سیاسی هستند که او به آن ها علاقه مند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Plans for the coup d'etat in Yanaon, then a small French colony in India, are also believed to have been hatched that on the evening of April 195 but nothing actually happened that night.
[ترجمه گوگل]همچنین تصور می‌شود که نقشه‌هایی برای کودتا در یانائون، که در آن زمان مستعمره کوچک فرانسه در هند بود، در غروب آوریل 195 طراحی شده بود، اما در آن شب هیچ اتفاقی نیفتاد
[ترجمه ترگمان]طرح هایی برای کودتا در Yanaon و سپس یک مستعمره فرانسوی کوچک در هند، بر این باورند که در شب ۱۹۵ آوریل از تخم بیرون آمدند، اما در واقع هیچ اتفاقی در آن شب رخ نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Those people plotted for the coup d'etat.
[ترجمه گوگل]آن افراد برای کودتا نقشه کشیدند
[ترجمه ترگمان]این مردم برای کودتا نقشه کشیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The coup d'etat aborted.
[ترجمه گوگل]کودتا لغو شد
[ترجمه ترگمان]کودتا بی نتیجه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When the Spanish Civil guard stormed the parliament in Madrid in the attempted coup d'etat of 198 the kids at my school gathered to discuss the breaking news.
[ترجمه گوگل]هنگامی که گارد مدنی اسپانیا در کودتای 198 به پارلمان مادرید هجوم برد، بچه های مدرسه من جمع شدند تا درباره اخبار فوری صحبت کنند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که گارد مدنی اسپانیا در مادرید در کودتای نافرجام ۱۹۸ کودک در مدرسه من به پارلمان حمله کرد، بچه های مدرسه من برای بحث در مورد خبر شکست گرد هم آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. THE murder of Mr Lincoln is a very great and very lamentable event, perhaps the greatest and most lamentable which has occurred since the coup d'etat, if not since Waterloo.
[ترجمه گوگل]قتل آقای لینکلن یک رویداد بسیار بزرگ و بسیار غم انگیز است، شاید بزرگترین و غم انگیزترین رویدادی است که از زمان کودتا رخ داده است، اگر نه از زمان واترلو
[ترجمه ترگمان]قتل آقای لینکلن یک واقعه بسیار بزرگ و شایان ترحم است، شاید بزرگ ترین و most که از زمان کودتا رخ داده است، اگر نه از واترلو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The United Nations should now state its position so that Zelaya is reinstated in government and the caveman era of coup d'etat is done away with.
[ترجمه گوگل]سازمان ملل متحد اکنون باید موضع خود را اعلام کند تا زلایا دوباره به دولت بازگردد و دوران غارنشین کودتا از بین برود
[ترجمه ترگمان]سازمان ملل متحد اکنون باید موضع خود را به گونه ای وضع کند که Zelaya دوباره در دولت به کار گرفته شود و دوران کودتا با آن کنار گذاشته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I submit to you that what took place on November 2 1963 was a coup d'etat.
[ترجمه گوگل]من به شما عرض می کنم که آنچه در 2 نوامبر 1963 رخ داد یک کودتا بود
[ترجمه ترگمان]من به شما تقدیم می کنم که آنچه در ۲ نوامبر ۱۹۶۳ اتفاق افتاد یک کودتا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Riding the wave of wealth has been President Teodoro Obiang Nguema Mbasogo, who's dominated the government of this West African nation since he led a coup d'etat in 197
[ترجمه گوگل]سوار بر موج ثروت، رئیس جمهور تئودورو اوبیانگ نگئما امباسوگو، که از زمانی که کودتای دولتی در سال 197 را رهبری کرد، بر دولت این کشور غرب آفریقا تسلط داشت
[ترجمه ترگمان]راندن موج ثروت رئیس جمهور Teodoro اوبیانگ گوئما Mbasogo است، که از زمان رهبری یک کودتا در ۱۹۷ کشور، بر دولت این کشور غربی تسلط دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Once conditions ripened, they would have a counter - revolutionary coup d'etat like the one staged by Khrushchev.
[ترجمه گوگل]زمانی که شرایط فراهم شود، کودتای ضد انقلابی مانند کودتای خروشچف خواهند داشت
[ترجمه ترگمان]زمانی که شرایط رسیده بود، آن ها یک کودتای بدون انقلاب مانند آنچه که خروشچف به دست آورد، داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In this scenario, Lin and his high military commanders, sensing's treachery, plotted a preemptive coup d'etat.
[ترجمه گوگل]در این سناریو، لین و فرماندهان ارشد نظامی اش، با درک خیانت، کودتای پیشگیرانه را طراحی کردند
[ترجمه ترگمان]در این سناریو، لین و فرماندهان ارشد نظامی او، خیانت را حس کردند، اقدام به کودتا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. My sister's husband indirectly took part in the attempted coup d'etat.
[ترجمه گوگل]شوهر خواهرم به طور غیرمستقیم در تلاش برای کودتا شرکت داشت
[ترجمه ترگمان]شوهر خواهرم به طور غیر مستقیم در کودتای نافرجام شرکت جست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کودتا (اسم)
coup, coup d'etat

انگلیسی به انگلیسی

• sudden and forcible (usually military) overthrow of a government

پیشنهاد کاربران

بپرس