counterwork

/ˈkaʊntəwɜːk//ˈkaʊntəwɜːk/

(هرچیزی که برضد چیز دیگری ساخته شود) استحکامات (به ویژه در اطراف دژ دشمن)، دژپاد

جمله های نمونه

1. Microwave telecommunication Station, Repeater, radar, electronic counterwork, aviation and spaceflight navigation, etc.
[ترجمه گوگل]ایستگاه مخابراتی مایکروویو، تکرار کننده، رادار، مقابله الکترونیکی، ناوبری هوانوردی و فضایی و غیره
[ترجمه ترگمان]ایستگاه مخابرات Microwave، repeater، رادار، counterwork الکترونیکی، هوانوردی و هوانوردی، و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Wrestle is an all - round counterwork.
[ترجمه گوگل]کشتی یک مقابله همه جانبه است
[ترجمه ترگمان] Wrestle \"یه\" counterwork \"- ه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Microwave telecommunication, radar, electronic counterwork, aviation and spaceflight, navigation, etc.
[ترجمه گوگل]مخابرات مایکروویو، رادار، مقابله الکترونیکی، هوانوردی و پرواز فضایی، ناوبری و غیره
[ترجمه ترگمان]مخابرات، رادار، counterwork الکترونیکی، هوانوردی و پروازهای فضایی، دریانوردی و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Network counterwork applications in the military, is an important field of study.
[ترجمه گوگل]برنامه های کاربردی متقابل شبکه در ارتش، یک زمینه مهم مطالعه است
[ترجمه ترگمان]برنامه های کاربردی شبکه در ارتش حوزه مهمی از مطالعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The system focuses on the counterwork stage between decoy and torpedo.
[ترجمه گوگل]این سیستم بر روی مرحله متقابل بین فریب و اژدر متمرکز است
[ترجمه ترگمان]این سیستم بر روی صحنه counterwork بین طعمه و اژدر متمرکز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Digital watermarks have also find its usage in secret communication communication counterwork.
[ترجمه گوگل]واترمارک های دیجیتال در مقابله با ارتباطات مخفیانه نیز کاربرد دارند
[ترجمه ترگمان]watermarks دیجیتال نیز کاربرد آن را در ارتباطات مخابراتی پنهانی پیدا کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This way can improve the reliability of system and counterwork effectiveness of underwater acoustic countermeasure equipment.
[ترجمه گوگل]این روش می تواند قابلیت اطمینان سیستم و اثر متقابل تجهیزات متقابل صوتی زیر آب را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]این روش می تواند قابلیت اطمینان سیستم و اثربخشی counterwork تجهیزات countermeasure آکوستیک زیر آب را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The law of our country should give the articles of incorporation dual-division, and endow the articles with validity of counterwork to the third party.
[ترجمه گوگل]قانون کشور ما باید اساسنامه را تقسیم مضاعف کند و اساسنامه را به ثالث اعتبار متقابل بدهد
[ترجمه ترگمان]قانون کشور ما باید مقالات مربوط به الحاق دو بخش را ارایه کند و به مقالاتی با اعتبار counterwork به حزب سوم دست یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. According to the strategy in the process, we can divide the conflict into the bidirection-reciprocity, bidirection- counterwork, unidirection-control and unidirection- aggression.
[ترجمه گوگل]با توجه به استراتژی موجود در فرآیند، می‌توان تعارض را به دو جهت- متقابل، دو جهت- متقابل، یک جهت-کنترل و یک جهت- تهاجم تقسیم کرد
[ترجمه ترگمان]با توجه به استراتژی موجود در این فرآیند، ما می توانیم تعارض را به تقابل bidirection - تقابل، bidirection - counterwork، unidirection - control و unidirection تقسیم کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Because the market need people to exchange frequently, any counterwork hindered the reform will be eliminated.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که بازار به افراد برای مبادله مکرر نیاز دارد، هرگونه اقدام متقابلی که مانع اصلاح شود، حذف خواهد شد
[ترجمه ترگمان]از آنجا که بازار به مردم نیاز دارد که مرتبا مبادله کنند، هر گونه counterwork مانع از حذف این اصلاحات می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Gutmain idea:About dissimilation image of body and black badinage. About counterwork.
[ترجمه گوگل]ایده Gutmain:درباره تصویر متمایز از بدن و بدیناژ سیاه در مورد اقدامات متقابل
[ترجمه ترگمان]ایده Gutmain: در مورد تصویر dissimilation از شوخی و شوخی سیاه درباره counterwork
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• work or action undertaken to counteract other work or another action
work in opposition to; to counteract

پیشنهاد کاربران

بپرس