countermine

/ˈkaʊntəmaɪn//ˈkaʊntəmaɪn/

معنی: توطئه متقابل، با دسیسه متقابل خنثی کردن
معانی دیگر: (جنگ افزار) ضد مین (مین ویژه که مین دشمن را نابود می کند)، ضد مین به کار بردن، نقشه یا توطئه ی متقابل

جمله های نمونه

1. But would they even have the strength to dig counter-mines?
[ترجمه گوگل]اما آیا آنها حتی قدرت حفر مین های ضد مین را خواهند داشت؟
[ترجمه ترگمان]اما آیا آن ها حتی توانایی حفاری در معدن را داشتند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In this paper, architecture of weapon countermine simulation system based on HLA is analyzed, and followed by a discussion of the development process of HLA-based simulation applications.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، معماری سیستم شبیه‌سازی ضدمین تسلیحاتی مبتنی بر HLA مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد و به دنبال آن فرآیند توسعه برنامه‌های شبیه‌سازی مبتنی بر HLA بحث می‌شود
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، معماری سیستم شبیه سازی countermine مبتنی بر HLA مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و پس از آن یک بحث در مورد فرآیند توسعه برنامه های شبیه سازی مبتنی بر HLA ارائه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. IR aerosol screening smoke can countermine advanced photoelectric equipment, in particular imaging homing.
[ترجمه گوگل]دود غربالگری آئروسل IR می تواند تجهیزات فوتوالکتریک پیشرفته، به ویژه تصویربرداری خانه را خنثی کند
[ترجمه ترگمان]smoke screening (IR)می تواند تجهیزات فوتوالکتریک پیشرفته، و به طور خاص homing تصویربرداری را دفع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. How to enhance the ability to countermine cold?
[ترجمه گوگل]چگونه توانایی مقابله با سرما را تقویت کنیم؟
[ترجمه ترگمان]چگونه می توان توانایی مقابله با سرمای شدید را افزایش داد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. An simulation model on attack-defense countermine of cruise missile and surface to air missile is presented.
[ترجمه گوگل]یک مدل شبیه‌سازی در ضدمین دفاع حمله موشکی کروز و موشک سطح به هوا ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]یک مدل شبیه سازی در مورد حمله دفاعی موشک کروز و سطح به موشک زمین به هوا ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. IR aerosol screening smoke can countermine advanced photoelectric equipment, in particular imaging homing. Evaluation of countermeasure effect is very important.
[ترجمه گوگل]دود غربالگری آئروسل IR می تواند تجهیزات فوتوالکتریک پیشرفته، به ویژه تصویربرداری خانه را خنثی کند ارزیابی اثر اقدام متقابل بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]smoke screening (IR)می تواند تجهیزات فوتوالکتریک پیشرفته، و به طور خاص homing تصویربرداری را دفع کند ارزیابی اثر countermeasure بسیار مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The services will support the army's Product Manager Robotic and Unmanned Sensors and Product Manager Countermine and Explosive Ordnance Demolition.
[ترجمه گوگل]این خدمات از مدیر محصول ارتش، حسگرهای رباتیک و بدون سرنشین و مدیر محصول تخریب مهمات منفجره و ضد ترمینال پشتیبانی خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]این خدمات پشتیبانی از روبات مدیر تولید ارتش و سنسورها و سنسورهای Unmanned و مدیر محصولات countermine و Demolition Ordnance را پشتیبانی خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The effectiveness of company registering, including establishment effectiveness, activity effectiveness and countermine effectiveness, is in effect throughout the whole development .
[ترجمه گوگل]اثربخشی ثبت شرکت، از جمله اثربخشی تأسیس، اثربخشی فعالیت و اثربخشی مقابله با مین، در کل توسعه مؤثر است
[ترجمه ترگمان]اثربخشی ثبت شرکت، از جمله اثربخشی استقرار، اثربخشی فعالیت و اثربخشی عملیاتی، در سراسر توسعه موثر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. To establish the rule of making public display of criminal evidence is the need of strengthening countermine search of evidence and of guaranteeing equal right of both the prosecuted and . . .
[ترجمه گوگل]برای ایجاد قاعده نمایش عمومی شواهد جنایی نیاز به تقویت جست و جوی ضد ادله و تضمین حقوق برابر برای هر دو مورد تعقیب و
[ترجمه ترگمان]ایجاد یک نمایش عمومی از شواهد جنایی، نیاز به تقویت search شواهد و تضمین حق مساوی هر دو مورد تعقیب قضایی و … است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The military uses sensors for night vision systems, targeting and fire control, navigation and countermine efforts.
[ترجمه گوگل]ارتش از حسگرها برای سیستم های دید در شب، هدف گیری و کنترل آتش، ناوبری و تلاش های ضدمین استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]ارتش از حسگرها برای سیستم های بینایی شب، هدف گیری و کنترل آتش، کش تیرانی و countermine استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. ABSTRACT The passive location systems play an important role in electronic countermine .
[ترجمه گوگل]چکیده سیستم های مکان یابی غیرفعال نقش مهمی در مقابله با مین الکترونیکی دارند
[ترجمه ترگمان]چکیده سیستم های مکان غیرفعال نقش مهمی را در countermine الکترونیک ایفا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The laser weapons have many unique characters, such as short response time, high hit target precision etc. and become the ideal weapons to countermine the IR imaging guided weapons.
[ترجمه گوگل]سلاح‌های لیزری دارای شخصیت‌های منحصربه‌فرد زیادی مانند زمان پاسخ کوتاه، دقت هدف بالا و غیره هستند و به سلاح‌های ایده‌آل برای مقابله با سلاح‌های هدایت‌شونده تصویربرداری IR تبدیل می‌شوند
[ترجمه ترگمان]سلاح های لیزر دارای نویسه های منحصر به فرد هستند، از جمله زمان واکنش کوتاه، دقت هدف بالا و غیره و تبدیل به سلاح های ایده آل برای محافظت از سلاح های هدایت شونده IR می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. According to the requirement of model reuse, portability and maintainability, a new thought of development and integration of a SMP2-based missile countermine simulation system models were proposed.
[ترجمه گوگل]با توجه به نیاز استفاده مجدد مدل، قابلیت حمل و نگهداری، فکر جدیدی برای توسعه و ادغام مدل‌های سیستم شبیه‌سازی مین ضد موشک مبتنی بر SMP2 پیشنهاد شد
[ترجمه ترگمان]با توجه به نیاز به استفاده مجدد از مدل، قابلیت حمل و نگهداری، یک اندیشه جدید توسعه و یکپارچه سازی مدل های سیستم شبیه سازی موشکی based مبتنی بر SMP۲ پیشنهاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The result shows that the model exactly reflects the countermine characteristic of the information war system and has high reliability.
[ترجمه گوگل]نتیجه نشان می دهد که مدل دقیقاً منعکس کننده ویژگی ضدمین سیستم جنگ اطلاعاتی است و از قابلیت اطمینان بالایی برخوردار است
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان می دهد که این مدل دقیقا نشان دهنده مشخصه countermine سیستم جنگ اطلاعات است و قابلیت اطمینان بالایی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

توطئه متقابل (اسم)
countermine, counterplot

با دسیسه متقابل خنثی کردن (فعل)
countermine

انگلیسی به انگلیسی

• mine set up to counter an enemy mine; counterplot
destroy enemy mines; counterplot, combat enemy plans

پیشنهاد کاربران

بپرس