1. Counterintelligence achieved by banning or deleting any information of value to the enemy.
[ترجمه گوگل]ضد جاسوسی با ممنوع کردن یا حذف هر گونه اطلاعاتی که برای دشمن ارزشمند است به دست می آید
[ترجمه ترگمان]Counterintelligence با ممنوع کردن یا حذف هر گونه اطلاعات ارزش به دشمن به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Counter-intelligence officers uncovered a spy ring involving twenty agents.
[ترجمه گوگل]افسران ضد جاسوسی یک حلقه جاسوسی شامل بیست مامور را کشف کردند
[ترجمه ترگمان]افسرهای سازمان جاسوسی یه حلقه جاسوسی رو در ارتباط با بیست نفر پیدا کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The former head of counter-intelligence had been stripped of his rank and privileges.
[ترجمه گوگل]رئیس سابق ضد جاسوسی از درجه و امتیازات محروم شده بود
[ترجمه ترگمان]رئیس سابق سازمان جاسوسی از مقامش خلع شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The interdepartmental memorandum on the case landed on the desk of a senior officer in counter-intelligence called Johann Prinz.
[ترجمه گوگل]یادداشت بین بخشی در مورد این پرونده روی میز یک افسر ارشد ضد جاسوسی به نام یوهان پرینز قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]یادداشت بین اداره ای در مورد این پرونده بر روی میز یک افسر ارشد در ضد جاسوسی به نام یوهان Prinz فرود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. If counterintelligence becomes the overriding mission, the obvious answer is the solution first offered by Sen.
[ترجمه گوگل]اگر ضد جاسوسی به ماموریت اصلی تبدیل شود، پاسخ واضح راه حلی است که اولین بار توسط سن ارائه شد
[ترجمه ترگمان]اگر سازمان ضد جاسوسی به یک هیات برجسته تبدیل شود، پاسخ واضح اولین پاسخ است که توسط سناتور ارائه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Why would a double murder in Cologne have been passed to counter-intelligence?
[ترجمه گوگل]چرا یک قتل مضاعف در کلن به ضد اطلاعات منتقل می شد؟
[ترجمه ترگمان]چرا یک قتل دو نفره در کلن برای مقابله با اطلاعات به تصویب رسیده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This article states how to actualize the counterintelligence in the view of the competitive analysis.
[ترجمه گوگل]این مقاله بیان می کند که چگونه می توان ضد جاسوسی را از دیدگاه تحلیل رقابتی به فعلیت رساند
[ترجمه ترگمان]این مقاله بیان می کند که چگونه سازمان ضد جاسوسی را به دیدگاه تجزیه و تحلیل رقابتی هدایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This article discusses the relationship between Enterprise Counterintelligence and Information Security.
[ترجمه گوگل]این مقاله به رابطه بین ضد جاسوسی سازمانی و امنیت اطلاعات می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بررسی رابطه بین Counterintelligence شرکت و امنیت اطلاعات می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. No : SPECTRE . Special Executive for Counterintelligence, Terrorism, Revenge and Extortion.
[ترجمه گوگل]نه : SPECTER مجری ویژه ضد جاسوسی، تروریسم، انتقام و اخاذی
[ترجمه ترگمان]نه، spectre اجرایی ویژه برای Counterintelligence، تروریسم، انتقام و اخاذی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Bob Orr talks with National Counterintelligence Executive Joel Brenner on cyber - security in China.
[ترجمه گوگل]باب اور با جوئل برنر، مدیر اجرایی ضد جاسوسی ملی در مورد امنیت سایبری در چین گفتگو می کند
[ترجمه ترگمان]\"باب ار\" با \"جوئل برنر\" مدیر اجرایی کمیته امنیت سایبری در مورد امنیت سایبری چین گفتگو می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I was a member of the 15th Marine Counterintelligence Team, operating just below the Demilitarized Zone.
[ترجمه گوگل]من عضو پانزدهمین تیم ضد جاسوسی دریایی بودم که درست در زیر منطقه غیرنظامی عمل می کرد
[ترجمه ترگمان]من عضو تیم ۱۵th Marine بودم که درست زیر منطقه Demilitarized کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Most of the unit's soldiers are tactical counterintelligence agents.
[ترجمه گوگل]اکثر سربازان این یگان، ماموران ضد جاسوسی تاکتیکی هستند
[ترجمه ترگمان]بیشتر سربازان واحد ضد جاسوسی ضد جاسوسی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Probably in RI bringing along a gunner who wasn't trained in counterintelligence the way he was.
[ترجمه گوگل]احتمالاً در RI یک تفنگچی را آورده است که آنطور که او آموزش ضد جاسوسی را ندیده بود
[ترجمه ترگمان]احتمالا به خاطر آوردن یک توپچی که در سازمان جاسوسی به طور غیر قانونی تربیت نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید