counterintelligence

/ˌkɑːwntəˌrɪnˈtelɪdʒəns//ˌkaʊntərɪnˈtelɪdʒəns/

معنی: سازمان ضد جاسوسی
معانی دیگر: ضد اطلاعات

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a program of a government or other organization to frustrate enemy espionage, intelligence gathering, and subversion.

جمله های نمونه

1. Counterintelligence achieved by banning or deleting any information of value to the enemy.
[ترجمه گوگل]ضد جاسوسی با ممنوع کردن یا حذف هر گونه اطلاعاتی که برای دشمن ارزشمند است به دست می آید
[ترجمه ترگمان]Counterintelligence با ممنوع کردن یا حذف هر گونه اطلاعات ارزش به دشمن به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Counter-intelligence officers uncovered a spy ring involving twenty agents.
[ترجمه گوگل]افسران ضد جاسوسی یک حلقه جاسوسی شامل بیست مامور را کشف کردند
[ترجمه ترگمان]افسرهای سازمان جاسوسی یه حلقه جاسوسی رو در ارتباط با بیست نفر پیدا کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The former head of counter-intelligence had been stripped of his rank and privileges.
[ترجمه گوگل]رئیس سابق ضد جاسوسی از درجه و امتیازات محروم شده بود
[ترجمه ترگمان]رئیس سابق سازمان جاسوسی از مقامش خلع شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The interdepartmental memorandum on the case landed on the desk of a senior officer in counter-intelligence called Johann Prinz.
[ترجمه گوگل]یادداشت بین بخشی در مورد این پرونده روی میز یک افسر ارشد ضد جاسوسی به نام یوهان پرینز قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]یادداشت بین اداره ای در مورد این پرونده بر روی میز یک افسر ارشد در ضد جاسوسی به نام یوهان Prinz فرود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If counterintelligence becomes the overriding mission, the obvious answer is the solution first offered by Sen.
[ترجمه گوگل]اگر ضد جاسوسی به ماموریت اصلی تبدیل شود، پاسخ واضح راه حلی است که اولین بار توسط سن ارائه شد
[ترجمه ترگمان]اگر سازمان ضد جاسوسی به یک هیات برجسته تبدیل شود، پاسخ واضح اولین پاسخ است که توسط سناتور ارائه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Why would a double murder in Cologne have been passed to counter-intelligence?
[ترجمه گوگل]چرا یک قتل مضاعف در کلن به ضد اطلاعات منتقل می شد؟
[ترجمه ترگمان]چرا یک قتل دو نفره در کلن برای مقابله با اطلاعات به تصویب رسیده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This article states how to actualize the counterintelligence in the view of the competitive analysis.
[ترجمه گوگل]این مقاله بیان می کند که چگونه می توان ضد جاسوسی را از دیدگاه تحلیل رقابتی به فعلیت رساند
[ترجمه ترگمان]این مقاله بیان می کند که چگونه سازمان ضد جاسوسی را به دیدگاه تجزیه و تحلیل رقابتی هدایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This article discusses the relationship between Enterprise Counterintelligence and Information Security.
[ترجمه گوگل]این مقاله به رابطه بین ضد جاسوسی سازمانی و امنیت اطلاعات می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بررسی رابطه بین Counterintelligence شرکت و امنیت اطلاعات می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. No : SPECTRE . Special Executive for Counterintelligence, Terrorism, Revenge and Extortion.
[ترجمه گوگل]نه : SPECTER مجری ویژه ضد جاسوسی، تروریسم، انتقام و اخاذی
[ترجمه ترگمان]نه، spectre اجرایی ویژه برای Counterintelligence، تروریسم، انتقام و اخاذی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Bob Orr talks with National Counterintelligence Executive Joel Brenner on cyber - security in China.
[ترجمه گوگل]باب اور با جوئل برنر، مدیر اجرایی ضد جاسوسی ملی در مورد امنیت سایبری در چین گفتگو می کند
[ترجمه ترگمان]\"باب ار\" با \"جوئل برنر\" مدیر اجرایی کمیته امنیت سایبری در مورد امنیت سایبری چین گفتگو می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I was a member of the 15th Marine Counterintelligence Team, operating just below the Demilitarized Zone.
[ترجمه گوگل]من عضو پانزدهمین تیم ضد جاسوسی دریایی بودم که درست در زیر منطقه غیرنظامی عمل می کرد
[ترجمه ترگمان]من عضو تیم ۱۵th Marine بودم که درست زیر منطقه Demilitarized کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Most of the unit's soldiers are tactical counterintelligence agents.
[ترجمه گوگل]اکثر سربازان این یگان، ماموران ضد جاسوسی تاکتیکی هستند
[ترجمه ترگمان]بیشتر سربازان واحد ضد جاسوسی ضد جاسوسی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Probably in RI bringing along a gunner who wasn't trained in counterintelligence the way he was.
[ترجمه گوگل]احتمالاً در RI یک تفنگچی را آورده است که آنطور که او آموزش ضد جاسوسی را ندیده بود
[ترجمه ترگمان]احتمالا به خاطر آوردن یک توپچی که در سازمان جاسوسی به طور غیر قانونی تربیت نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سازمان ضد جاسوسی (اسم)
counterintelligence

انگلیسی به انگلیسی

• intelligence activity designed to combat enemy intelligence activity

پیشنهاد کاربران

ضد اطلاعات
Counterintelligence, also known as counterespionage, is the activity of protecting an organization or country from intelligence operations conducted by foreign powers, organizations, or individuals. It involves identifying, neutralizing, and preventing espionage, sabotage, assassinations, or other intelligence activities conducted by or on behalf of foreign adversaries.
...
[مشاهده متن کامل]

ضد اطلاعات که به عنوان ضد جاسوسی نیز شناخته می شود، فعالیت محافظت از یک سازمان یا کشور در برابر عملیات اطلاعاتی است که توسط قدرت ها، سازمان ها یا افراد خارجی انجام می شود. این شامل شناسایی، خنثی کردن، و جلوگیری از جاسوسی، خرابکاری، ترور یا سایر فعالیت های اطلاعاتی است که توسط یا از طرف دشمنان خارجی انجام می شود.
The FBI's Counterintelligence Division investigates cases of espionage, sabotage, and other intelligence activities conducted by foreign adversaries.
The National Counterintelligence and Security Agency ( NCSC ) coordinates counterintelligence efforts across the U. S. government.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/counterintelligence

بپرس