counterfoil

/ˈkaʊntəfoɪl//ˈkaʊntəfoɪl/

معنی: ته چک، ته قبض، سوش
معانی دیگر: (بانک - بازرگانی) ته چک، ته سوش، (بریده ی قبض رسید) ته رسید، ته قب­

جمله های نمونه

1. I enclose the one-way ticket counterfoil as proof of purchase, and look forward to hearing from you.
[ترجمه گوگل]من فویل بلیط یک طرفه را به عنوان مدرک خرید ضمیمه می کنم و مشتاقانه منتظر نظرات شما هستم
[ترجمه ترگمان]به عنوان مدرک خرید بلیط را به عنوان مدرک خریداری کردم و منتظر شنیدن خبری از تو هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The numbered counterfoil of each certificate was returned to the kachcheri by the headman.
[ترجمه گوگل]فویل شماره گذاری شده هر گواهی توسط رئیس به کاچچری برگردانده شد
[ترجمه ترگمان]تعداد numbered هر گواهی نامه توسط کدخدا به the بازگردانده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Both the counterfoil and the voting slip have identical numbers printed on them similar to a cloakroom or raffle tickets.
[ترجمه گوگل]هم روی صفحه پیشخوان و هم برگه رای اعداد یکسانی شبیه به رختکن یا بلیط های قرعه کشی چاپ شده است
[ترجمه ترگمان]هر دو the و the دارای شماره های مشابهی هستند که بر روی آن ها همانند بلیط های بخت آزمایی یا بخت آزمایی چاپ شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Is the practice of marking each voting counterfoil with the electors electoral role number to continue in the forthcoming election?
[ترجمه گوگل]آیا رویه علامت گذاری هر صفحه متقابل رای با شماره نقش انتخاب کنندگان در انتخابات آتی ادامه خواهد داشت؟
[ترجمه ترگمان]آیا رسم علامت گذاری هر کدام از حوزه های رای گیری با نقش انتخاباتی انتخاب کنندگان برای ادامه انتخابات آینده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Please complete the back of the ticket counterfoil and send to the Amnesty Fundraising Department, with your request for extra tickets.
[ترجمه گوگل]لطفاً پشت صفحه پیشخوان بلیط را تکمیل کرده و با درخواست بلیط اضافی به بخش جمع آوری کمک های مالی عفو عمومی ارسال کنید
[ترجمه ترگمان]لطفا پشت جریمه را کامل کنید و به اداره سازمان عفو بین الملل بفرستید و درخواست تان برای بلیط های اضافی را ارسال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. One original of Approved Certificate Counterfoil filled by enterprises whose stock rights are changed (only the items of change).
[ترجمه گوگل]یک نسخه اصلی از کانترفویل گواهی تایید شده پر شده توسط شرکت هایی که حقوق سهام آنها تغییر کرده است (فقط موارد تغییر)
[ترجمه ترگمان]یک اصل از Counterfoil گواهی تایید شده توسط شرکت هایی پر شده است که حقوق سهام آن ها تغییر کرده است (فقط موارد تغییر)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The second lounge provides a perfect counterfoil: a black, leather-clad space enfolds a white, illuminated table beneath a mirrored ceiling.
[ترجمه گوگل]سالن دوم یک فویل عالی را فراهم می کند: یک فضای مشکی پوشیده از چرم، میز سفید و نورانی را در زیر سقف آینه ای می پوشاند
[ترجمه ترگمان]سالن دوم یک فضای خالی ایجاد می کند: یک فضای سیاه، پوشیده از چرم، یک میز سفید و روشن زیر یک سقف منعکس شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You haven't filled out the counterfoil.
[ترجمه گوگل]شما فویل را پر نکرده اید
[ترجمه ترگمان]You پر نکردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The final award winners must provide the counterfoil of the Haier refrigerator, so that Haier worldwide service net will make identification.
[ترجمه گوگل]برندگان جوایز نهایی باید فویل فریزر حایر را ارائه دهند تا شبکه خدمات جهانی حایر شناسایی را انجام دهد
[ترجمه ترگمان]برندگان جایزه نهایی باید the یخچال Haier را تامین کنند، به طوری که شبکه خدمات جهانی Haier شناسایی را ایجاد خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In order to maximize the use of the counterfoils page, the counterfoils will also be printed on both sides with dotted lines separating each counterfoil.
[ترجمه گوگل]به منظور استفاده حداکثری از صفحه فویل‌ها، فویل‌ها نیز در دو طرف با خطوط نقطه‌چینی که هر فویل را از هم جدا می‌کنند، چاپ می‌شوند
[ترجمه ترگمان]برای به حداکثر رساندن استفاده از صفحه counterfoils، counterfoils در هر دو طرف با خطوط نقطه چین که هر counterfoil را جدا می کند، چاپ خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I think money is a counterfoil all the time, in should putting in a society, go.
[ترجمه گوگل]من فکر می‌کنم پول همیشه یک ورقه‌ی متقابل است، باید در یک جامعه قرار داد، رفت
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که پول در تمام مدتی که باید در یک جامعه جا به جا شود، بالا می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Wang Qiyao failed to understand that it is precisely this myriad of unchanging little worlds that serves as a counterfoil to the tumultuous changes taking place in the outside world.
[ترجمه گوگل]وانگ کیائو نتوانست درک کند که دقیقاً همین تعداد بی‌شماری از جهان‌های کوچک تغییرناپذیر است که به‌عنوان خط مقابلی برای تغییرات پرفراز و نشیب در حال وقوع در دنیای بیرون عمل می‌کند
[ترجمه ترگمان]وانگ Qiyao در درک این مساله شکست خورد که این هزاران دنیای کوچک بی تغییر که به عنوان مقدمه ای برای تغییرات آشفته در جهان خارج عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Nowadays banks in the UK do not return your cheque with each statement, so it is advisable to keep a record of transactions on the counterfoil or stub.
[ترجمه گوگل]امروزه بانک‌های بریتانیا چک شما را با هر صورت‌حساب برمی‌گردانند، بنابراین توصیه می‌شود که تراکنش‌ها را در برگه پیشخوان یا خرد نگهداری کنید
[ترجمه ترگمان]این روزها بانک های انگلستان چک شما را با هر جمله عوض نمی کنند، بنابراین توصیه می شود که پرونده معاملات روی the یا خرد را ثبت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ته چک (اسم)
stub, foil, counterfoil

ته قبض (اسم)
counterfoil

سوش (اسم)
tag, counterfoil

انگلیسی به انگلیسی

• (british) detachable receipt or stub (of a banknote, ticket, etc.)
a counterfoil is the part of a cheque or receipt that you keep as a record of the money you have spent.

پیشنهاد کاربران

۱. ته چک ۲. ته رسید. ته قبض
مثال:
counterfoil for a bank card purchase
ته رسید برای یک خرید {با} کارت بانکی
ته چک

بپرس