counterculture

/ˈkaʊntərˌkəltʃər//ˈkaʊntərˌkəltʃə/

(به ویژه در مورد قشرهای ناراضی اجتماع و غیره) پادفرهنگ (روش زندگی و رفتار که با موازین جامعه سازگار نیست)، ضد فرهنگ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: countercultural (adj.)
• : تعریف: the values and way of life of any group of people who reject the accepted values and traditions of society, esp. those who reject materialism, war, and cultural regimentation by the elite classes.

جمله های نمونه

1. As a member of the counterculture I had tried to get excited by the New Games in which no one loses.
[ترجمه گوگل]به‌عنوان عضوی از ضدفرهنگ، سعی کردم از بازی‌های جدید که در آن هیچ‌کس شکست نمی‌خورد هیجان‌زده شوم
[ترجمه ترگمان]من به عنوان یکی از اعضای تیم counterculture سعی کرده بودم از بازی های جدید که در آن هیچ کس شکست نخورد، هیجان زده شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The relationship of progressive rock and the counterculture is thus uneasy and internally contradictory.
[ترجمه گوگل]بنابراین، رابطه پروگرسیو راک و ضد فرهنگ ناآرام و از نظر درونی متناقض است
[ترجمه ترگمان]در نتیجه رابطه صخره پیشرو و the به این ترتیب مضطرب و به طور داخلی متناقض است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In rejecting the reductionism of rationalism, the counterculture was so deeply anti-intellectual that it forfeited access to its own history.
[ترجمه گوگل]در رد تقلیل گرایی عقل گرایی، ضد فرهنگ چنان عمیقا ضد روشنفکر بود که دسترسی به تاریخ خود را از دست داد
[ترجمه ترگمان]در رد و بدل کردن reductionism، the چنان ضد فکری بود که دسترسی به تاریخ خود را از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The environmental group had its roots in the counterculture of the 1960s.
[ترجمه گوگل]گروه محیط زیست ریشه در ضد فرهنگ دهه 1960 داشت
[ترجمه ترگمان]این گروه در دهه ۱۹۶۰ ریشه های خود را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Within the counterculture, moreover, the response to each of the songs would have been different among different subgroups.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، در داخل ضد فرهنگ، پاسخ به هر یک از آهنگ‌ها در میان زیر گروه‌های مختلف متفاوت بود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، در داخل the، پاسخ به هر یک از این آهنگ ها در زیر گروه های مختلف متفاوت خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In 197the counterculture still had a solid beachhead in Athens, Ohio.
[ترجمه گوگل]در سال 197، ضدفرهنگ هنوز در آتن، اوهایو، ساحلی محکم داشت
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۷ سال، counterculture هنوز یک beachhead محکم در آتن، اوهایو داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Brilliant and thoroughly counterculture, Kaczynski is a dream crime suspect for our 1990s infotainment-please society.
[ترجمه گوگل]کاچینسکی با درخشان و کاملاً ضد فرهنگ، مظنون جنایت رویایی برای جامعه اطلاعات سرگرمی-لطفاً دهه 1990 ما است
[ترجمه ترگمان]Kaczynski یک فرد مظنون به جرم رویایی برای سرگرمی در دهه ۱۹۹۰ است - لطفا جامعه را راضی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Not everyone joined the counterculture, not everyone demonstrated, dropped out, took drugs, or dodged the draft.
[ترجمه گوگل]همه به ضد فرهنگ نپیوستند، همه تظاهرات نکردند، ترک تحصیل نکردند، مواد مخدر مصرف نکردند یا از پیش نویس طفره رفتند
[ترجمه ترگمان]همه به the پیوستند، نه همه نشان دادند، خارج شدند، مواد مخدر گرفتند، یا از این پیش نویس طفره رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. JS Judah, Hare Krishna and the Counterculture (197.
[ترجمه گوگل]JS Judah، Hare Krishna and the Counterculture (197
[ترجمه ترگمان]JS یهودا، هاره کریشنا و the (۱۹۷)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. "I think it's a bit of a counterculture movement against the body-beautiful thing at the moment, " Maddocks says of the renewed interest in nudism.
[ترجمه گوگل]مادوکس در مورد علاقه مجدد به برهنگی می گوید: "من فکر می کنم در حال حاضر کمی یک جنبش ضد فرهنگ علیه چیزهای زیبای بدن است "
[ترجمه ترگمان]Maddocks از علاقه دوباره in می گوید: \" من فکر می کنم این کمی از حرکت counterculture در مقابل جسم - زیبا در حال حاضر است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A thriving counterculture strikes back at an uncaring society, rebelling with words, music and often violence.
[ترجمه گوگل]یک ضدفرهنگ پر رونق به جامعه ای بی اهمیت حمله می کند و با کلمات، موسیقی و اغلب خشونت عصیان می کند
[ترجمه ترگمان]A پر رونق به یک جامعه بی تفاوت باز می گردد، از کلمات، موسیقی و اغلب خشونت سرپیچی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. How, in that case, could late 1960s progressive rock be specific to the counterculture?
[ترجمه گوگل]در آن صورت، چگونه پروگرسیو راک اواخر دهه 1960 می تواند مختص ضد فرهنگ باشد؟
[ترجمه ترگمان]چطور میتوان در این مورد اواخر دهه ۱۹۶۰ راک مترقی را به the رساند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. John McWhorter, a linguist and controversialist of mixed liberal and conservative views, sees the triumph of 1960s counterculture as responsible for the decline of formal English.
[ترجمه گوگل]جان مک‌ورتر، زبان‌شناس و بحث‌برانگیز دیدگاه‌های لیبرال و محافظه‌کار ترکیبی، پیروزی ضدفرهنگ دهه 1960 را عامل زوال زبان انگلیسی رسمی می‌داند
[ترجمه ترگمان]جان McWhorter، زبان شناس، و controversialist از دیدگاه های روشنفکرانه و محافظه کارانه، پیروزی ۱۹۶۰ s را به عنوان مسئول کاهش انگلیسی رسمی می داند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A young person, especially a member of a rebellious counterculture group.
[ترجمه گوگل]یک جوان، به ویژه یکی از اعضای یک گروه ضد فرهنگ شورشی
[ترجمه ترگمان]یک فرد جوان به خصوص عضوی از یک گروه سرکش اهل rebellious
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• culture and lifestyle of people who oppose the dominant values of society (such as the hippies of the 1960s)

پیشنهاد کاربران

فرهنگ نا متعارف
هنجارشکن
ضدفرهنگ
قاعده شکن
عرف شکن

بپرس