counterblow

/ˈkaʊntərˌbloʊ//ˈkaʊntəbləʊ/

ضربه ی متقابل، پادکوب، پادآسیب، تلافی، تلافی they delivered a counterblow against the aggressors آنها به مهاجمین ضربهی متقابل وارد آوردند

جمله های نمونه

1. they delivered a counterblow against the aggressors
آنها به مهاجمین ضربه ی متقابل وارد آوردند.

انگلیسی به انگلیسی

• strike or blow made in retaliation, strike in response to an earlier blow

پیشنهاد کاربران

بپرس