تعدیل
موازنه جویی
تعادل جویی، ایجاد تعادل
موازنه متقابل چیزی به معنای متعادل کردن یا اصلاح آن با چیزی است که اثری برابر اما متضاد دارد.
counterbalancing ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: موازنه جویی
تعریف: یارگیری یک دولت برای ایجاد موازنۀ قدرت در برابر یک دولت قوی تر
واژه مصوب: موازنه جویی
تعریف: یارگیری یک دولت برای ایجاد موازنۀ قدرت در برابر یک دولت قوی تر
تعادل