couldn't help it
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
کاری جز. . . . از او ساخته نبود
چاره ای نداشتن، مجبور بودن، ناتوانی در جلوگیری از چیزی/کاری
دست خودم نبود.
کاریش نمیتونستم بکنم
کاری از, دستم برنمیومد
دست خودم نبود
نمیتونستم جلوشو بگیرم
کاری از, دستم برنمیومد
دست خودم نبود
نمیتونستم جلوشو بگیرم