could

/kʊd//kʊd/

معنی: میتوانست
معانی دیگر: گذشته ی فعل: can، فعل کمکی (یا فعل معین) با این کاربردها: بیان شک یا تردید در توانایی یا امکان، بیان اجازه، بیان حالت شرطی زمان حال، بیان حالت شرطی زمان گذشته، خواهش (قدری مودبانه تر از: can)، زمان ماضی واسم مفعول فعل can

بررسی کلمه

فعل کمکی ( auxiliary verb )
(1) تعریف: used to express that there was ability to do something in the past, or that an action or state was possible in the past.

- She could swim even as a young child.
[ترجمه M.hs] اون دختر میتوانست حتی ب عنوان یک بچه جوان ( نونهال ) شما کند
|
[ترجمه ترنم] آن دختر می توانست حتی مانند یک دختر نو جوان شنا کند
|
[ترجمه Amir] اومی تواندحتی به عنوان یک کودک خردسال شنا کند
|
[ترجمه مهدی] او ( دختر ) حتی وقتی بچه بود میتوانست شنا کند
|
[ترجمه sepide] اون خانم می توانست حتی مانند یک کودک خردسال شنا کند
|
[ترجمه سارا] او میتونست شنا کنه، حتی وقتی یه کودک خردسال بود
|
[ترجمه ترجمه من] او[دختر]میتوانست شنا کند درست مانند یک دختربچه
|
[ترجمه مرجان] حتی او میتواند در کودکی شنا کند
|
[ترجمه حمید خزائی فر] او با وجود اینکه کودکی خردسال بود، می توانست شنا کند.
|
[ترجمه محمدامین ریاحی] او حتی در کودکی می توانست شنا کند.
|
[ترجمه گوگل] او حتی در کودکی می توانست شنا کند
[ترجمه ترگمان] او حتی می توانست به عنوان یک بچه کوچک شنا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Could you see the stage well from where you were sitting?
[ترجمه Maryam] میتونستی صحنه رو از جایی که نشسته بودی به خوبی ببینی؟
|
[ترجمه الهام] می تونستی صحنه رو از جایی که نشسته بودی ببینی؟
|
[ترجمه محمدامین ریاحی] از جایی که نشسته بودی صحنه را خوب می دیدی؟
|
[ترجمه گوگل] از جایی که نشسته بودی صحنه را خوب می دیدی؟
[ترجمه ترگمان] میتونی صحنه رو از جایی که نشسته بودی ببینی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I couldn't sleep last night because of the noise.
[ترجمه Morteza.m] نتوانستم بخوابم شب گذشته برای اینکه سروصدا بود.
|
[ترجمه rahil] دیشب به خاطر سر و صدا نتوانستم بخوابم
|
[ترجمه ترنم] دیشب به دلیل زیاد بودن سر و صدا نتوانستم بخوابم
|
[ترجمه sararzbi] دیشب بخاطر صداها نتونستم بخوابم
|
[ترجمه Marjan] دیشب از سر و صدا نتونستم بخوابم
|
[ترجمه گوگل] دیشب از سر و صدا نتونستم بخوابم
[ترجمه ترگمان] دیشب نمی توانستم بخوابم، به خاطر سر و صدا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He could be very kind at times.
[ترجمه ترنم] او می تواند همیشه خیلی مهربان باشد
|
[ترجمه Marjan] اون میتونه گاهی خیلی مهربون باشه
|
[ترجمه 쇼가] او گاهی میتواند خیلی مهربان باشد
|
[ترجمه گوگل] او گاهی اوقات می تواند بسیار مهربان باشد
[ترجمه ترگمان] او گاهی اوقات بسیار مهربان و مهربان می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: used as a past form of "can" after verbs in the past tense that report speech or thoughts.

- I can drive that truck, and I told him I could drive it!
[ترجمه ملیکا] من میتونم اون کامیون رو برونم و به اون آقا گفته بودم که من میتونم اینو برونم
|
[ترجمه گوگل] من می توانم آن کامیون را رانندگی کنم و به او گفتم که می توانم آن را رانندگی کنم!
[ترجمه ترگمان] من می تونم اون کامیون رو برونم و بهش گفتم که می تونم رانندگی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I knew you could succeed if you tried.
[ترجمه گوگل] میدونستم اگه تلاش کنی موفق میشی
[ترجمه ترگمان] می دونستم که می تونی موفق بشی اگه سعی کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: used in present or future time to talk about some action or state that is possible but not certain; often used in polite requests or offers.

- Maybe I could do it tomorrow, but I can't promise right now.
[ترجمه گوگل] شاید بتوانم فردا این کار را انجام دهم، اما فعلا نمی توانم قول بدهم
[ترجمه ترگمان] شاید فردا بتوانم این کار را بکنم، اما الان نمی توانم قول بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Could you help me with this?
[ترجمه گوگل] آیا می توانید در این مورد به من کمک کنید؟
[ترجمه ترگمان] میتونی کم کم کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Could I speak to the doctor, please?
[ترجمه گوگل] آیا می توانم با دکتر صحبت کنم، لطفا؟
[ترجمه ترگمان] میشه با دکتر حرف بزنم لطفا؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I could bring it to you now, if you'd like.
[ترجمه گوگل] من می توانم آن را برای شما بیاورم، اگر مایل باشید
[ترجمه ترگمان] اگر دوست داشته باشی، می توانم آن را برایت بیاورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(4) تعریف: used to express ability or possibility in the present or in the future under the condition that something else were to happen or were true.

- If I ordered the parts today, I could fix your car next week.
[ترجمه Mohammad] اگرمن قطعات راامروزسفارش دهم هفته بعدمی توانم اتومبیلت راتعمیرکنم
|
[ترجمه گوگل] اگر امروز قطعات را سفارش دادم، هفته آینده می توانم ماشین شما را تعمیر کنم
[ترجمه ترگمان] اگر من امروز دستور بدهم، می توانم اتومبیل شما را هفته بعد تعمیر کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- If we made more money, we could live in a better place than this.
[ترجمه 슈가] اگر ما پول بیشتری به دست می آوردیم، می توانستیم در جایی بهتر از این زندگی کنیم.
|
[ترجمه گوگل] اگر پول بیشتری به دست می آوردیم، می توانستیم در جای بهتر از این زندگی کنیم
[ترجمه ترگمان] اگر ما پول بیشتری به دست بیاوریم، می توانیم در جای بهتری از این زندگی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. could i open the window?
اجازه می دهید (آیا می توانم) پنجره را باز کنم ؟

2. could not escape his grasp
نتوانستم از گیر او فرار کنم.

3. could you go?
توانستی بروی ؟ توانستید بروید؟ می توانستی بروی ؟ می توانستید بروید؟

4. could you wait a little longer?
لطفا کمی بیشتر صبر کنید،آیا می توانید کمی بیشتر صبر کنید؟

5. could care less
(در اصل بوده است: couldn't care less) اصلا اهمیت ندارد

6. akbar could not explain his attraction for zary
اکبر نمی توانست شیفتگی خود را نسبت به زری توصیف کند.

7. david could remember everybody's name
دیوید اسم همه را یادش بود!

8. he could even tack big ships in heavy weather
او می توانست حتی کشتی های بزرگ را هم در هوای بد مخالف جهت باد بچرخاند.

9. he could mimic his boss well
او می توانست خوب ادای رئیسش را درآورد.

10. he could no longer fight down his tears
او دیگر نمی توانست جلو اشک های خود را بگیرد.

11. he could nominate all of those islands
او می توانست نام همه ی آن جزایر را بگوید.

12. he could not conceive of such an accident happening to him
او تصور نمی کرد که چنین حادثه ای برایش روی دهد.

13. he could not curb his passions
او نمی توانست شهوات خود را مهار کند.

14. he could not distinguish musical notes into anything other than high or low
او نمی توانست نت های موسیقی را به چیزی جز زیر و بم طبقه بندی کند.

15. he could not endure the dailiness of marriage
او تاب یکنواختی زناشویی را نداشت.

16. he could not forbear from protesting
او نمی توانست از اعتراض کردن خودداری کند.

17. he could not hide his disappointment
او نمی توانست پکری خود را پنهان کند.

18. he could not hide his envy of me
او نمی توانست رشک خود را نسبت به من پنهان کند.

19. he could not partake of some of the activities
او نمی توانست در برخی از فعالیت ها شرکت کند.

20. he could not stand their ridicule concerning his large nose
تاب تحمل تمسخر آنها درباره ی دماغ بزرگش را نداشت.

21. he could not tolerate the smell of garlic without a feeling of disgust
بدون احساس بیزاری نمی توانست بوی سیر را تحمل کند.

22. he could not walk without assistance
بدون کمک قادر به راه رفتن نبود.

23. he could not withstand psychological pressure
او تاب تحمل فشار روانی را نداشت.

24. he could remember across the years
او سالیان درازی را به خاطر داشت.

25. he could strip and reassemble a machine gun in the dark
او می توانست در تاریکی یک مسلسل را پیاده و سوار کند.

26. how could she say such a thing?
چرا چنین چیزی را گفت ؟

27. i could feel it in my veins
در عروق بدنم آنرا احساس می کردم.

28. i could find no record of her death
مدرکی دال بر مرگ او پیدا نکردم.

29. i could hear his steps in the hallway
صدای پای او در راهرو به گوشم می رسید.

30. i could hear the burr of the fan in the next room
صدای ور ور پنکه را در اتاق مجاور می شنیدم.

31. i could hear the distant babble of women's voices
از دور صدای همهمه ی زن ها را می شنیدم.

32. i could hear the soldiers' heavy tread
می توانستم صدای گام های سنگین سربازان را بشنوم.

33. i could hear their cry of "god is great"
بانگ الله اکبر آنها را می شنیدم.

34. i could hear their laugh from the garden
صدای خنده ی آنها را در باغ می شنیدم.

35. i could neither laugh nor cry
نه می توانستم بخندم نه گریه کنم.

36. i could no longer tolerate his chatter
بیش از آن تاب تحمل وراجی او را نداشتم.

37. i could nohow make out the writing
اصلا از آن نوشته سر در نمی آوردم.

38. i could not
نمی توانستم،نتوانستم

39. i could not abide her any more
دیگر نمی توانستم او را تحمل کنم.

40. i could not act otherwise
نمی توانستم جور دیگری عمل کنم.

41. i could not attend the meeting
نتوانستم در جلسه حضور یابم.

42. i could not believe his far-fetched claims
نمی توانستم ادعاهای غیر منطقی او را باور کنم.

43. i could not decipher his real intention
نتوانستم منظور واقعی او را دریابم.

44. i could not hear an inkling of her breathing
نمی توانستم کوچکترین صدایی از نفس کشیدن او را بشنوم.

45. i could not loosen his grasp
نتوانستم از چنگش فرار کنم.

46. i could not obtain a copy of her book
نتوانستم نسخه ای از کتاب او را گیر بیاورم.

47. i could not resist laughing
نمی توانستم از خنده خودداری کنم.

48. i could not restrain my laughter
نتوانستم از خنده خودداری کنم.

49. i could not swallow this injustice
این بی عدالتی را نمی توانستم تحمل کنم.

50. i could read his thoughts from the look on his face
از حالت قیافه اش می توانستم به افکارش پی ببرم.

51. i could read sorrow in their lineaments
می توانستم غم را در چهره ی آنان بخوانم.

52. i could see my face in the well-rubbed wood
می توانستم چهره ی خود را در چوب جلاخورده ببینم.

53. i could see my face on the well-varnished hallway floor
می توانستم چهره ی خود را روی کف راهرو که خوب جلا داده شده بود ببینم.

54. i could see the shade of her face on the silver tray
توانستم انعکاس صورت او را بر سینی نقره ببینم.

55. i could smell that something fishy was going on
شستم خبر دار شد که کلکی در کار است.

56. i could smell that you have been smoking
با بو کردن فهمیدم که سیگار کشیده ای.

57. i could smell the whisky on his breath
از دهانش بوی ویسکی می آمد،بوی ویسکی را از نفسش احساس می کردم.

58. it could be so
ممکن است چنین باشد

59. javad could no longer tolerate his wife's constant criticisms
جواد دیگر تاب (تحمل) خرده گیری دائم زنش را نداشت.

60. nobody could assess the real value of the old book
هیچکس نتوانست ارزش واقعی کتاب قدیمی را برآورد کند.

61. nobody could discover his identity
هیچ کس نتوانست به هویت او پی ببرد.

62. nothing could abate his fury
هیچ چیز عصبانیت او را فرو نمی نشاند.

63. nothing could assuage the pain of being separated from her
هیچ چیز درد فراق او را تسکین نمی داد.

64. nothing could attenuate the intensity of the enemy's attack
هیچ چیز نمی توانست شدت حمله ی دشمن را کاهش دهد.

65. nothing could be heard but the chirps of insects
صدایی جز جیر جیر حشرات به گوش نمی رسید.

66. nothing could damp his enthusiasm
هیچ چیز نمی توانست شوق و ذوق او را فرو نشاند.

67. nothing could quench his desire for learning
هیچ چیزی نمی توانست میل او به دانش را اقناع کند.

68. nothing could shake their resolution
هیچ چیز اراده ی آنها را متزلزل نمی کرد.

69. one could see the effects of starvation and disease in her face
پیامدهای گرسنگی و بیماری در چهره ی او نمایان بود.

70. she could die any minute
احتمال دارد هر آن بمیرد.

مترادف ها

می توانست (فعل)
could

انگلیسی به انگلیسی

• if you could do something, you were able to do it.
could is used in indirect speech to indicate that someone has said that something is allowed or possible.
if something could happen, it is possible that it will happen or it is possible to do it. if something could have happened, it was possible, but it did not actually happen.
if something could be the case, it is possibly the case. if something could have been the case, it was possibly the case in the past.
you use could when you are making suggestions.
you also use could when you are making polite requests.

پیشنهاد کاربران

برای واژهcanمعنی ی - می کند - وبرای couldواژه ی میکرد جایگزین و مناسب و برابر خوبی هستند
همچنین معنی بهتر برای این واژه و برابر فارسی ی این واژه - می کند - است هر2واژه شبیه هستند چون زبان فارسی و انگلیسی همریشه وهندواروپایی هستند که می کند در اینجابه چم ومعنی ی امکان داشتن و توانستن انجام
...
[مشاهده متن کامل]
کاری می باشد برای ترجمه انگلیسی به فارسی و یادگیری زبان انگلیسی این روش بهتر و این شیوه ترجمه بهتر است

کاربردcould have pp برای بیان چیزی یا کاری که توانایی یا فرصت انجام دادن آن رودر گذشته داشتیم، چلی انجام ندادیم:
I could have stayed up late, but i decided to go to bed early
می تونستم تا دیروقت بیدار بمونم، ولی تصمیم گرفتم زود به تخت برم.
...
[مشاهده متن کامل]

They could've won the race, but they didn't try hard enough.
آنها می توانستند مسابقه را ببرند، اما به اندازه کافی تلاش نکردند.
همچنین برای حدس زدن در رابطه با چیزی که در گذشته رخ داده ومطمئن نیستیم که حدسمان درسته یا نه
!?Where is john
He could have overslept
جان کو؟!
شاید خواب مونده.
�دقت کنید که در این حالت میشه به جای could از might هم استفاده کرد: he might have overslept

می توانست، می توان
مثال: She could speak three languages fluently.
او می توانست به راحتی سه زبان صحبت کند.
could: ممکنه که بتونه
can: قطعا میتونه
احتمالاً - احتمال دارد
کاربرد could به معنای "ممکنه" یا "ممکن بود ( مانند could have pp ) " درست مثل کاربرد would هست یعنی در رابطه با یک موقعیت فرضی که قابل تصور هست، استفاده میشه.
می کوشد
مهم ترین و پرتکرارترین معانی این کلمه:
۱. جملات سوالی ( حالا مودبانه داره ) : میشه . . . ؟ ممکنه . . . ؟
۲. جملات خبری: ممکنه ( مشابه may ) ، میتوانست ( زمان آینده در گذشته )
۳ . گذشته فعل can: توانست
سایر معانی: بتوان، می توان، اگه بشه
ای یک دستگاه پیش رفته و بسیار ک به کارش مسلتاست
منظور بنده اَز برابرِ فارسی که نگاشته ام و برگردان به - می کرد - و - کرد - نموده ام این می باشد: ممکن بود و امکان پذیربود . چون زبان انگلیسی با زبان ها و گویش های کشورمان همریشه اند واژگانشان همانند هستند باید با این روش، برای آموزش زبانهای هندواُروپایی، فرهنگ واژگان را از نو نگاشت .
این فعلدو کاربرد دارد:
۱. گذشته فعل can می باشد و معنی می توانست را می دهد.
۲. این فعل در جملات با زمان حال ساده، زمان آینده در گذشته را نشان می دهد و معنی احتمالا می تواند را دارد.
Could به معنی پیشنهاد دادن رسمی، گذشته ی can
اجازه
ماضی کلمه could = can
این یک کلمه نیست بلکه یک فعل است
فعل could گذشته فعل can هست
could به معنای می توانست
can به معنای توانست
( من سوم شخص مثال زدم )
معنی در درس دوم کلاس نهم، "ممکنه" است.
این واژه در فارسی کرد - و - می کرد است که معنی می تونست بکند و انجام دهد دارد چون هر2زبان از یک ریشه هستن
به معنی می توانستم در جملات شرطی نوع سوم به کار می رود و جزوه modal verb ها است ان هم معین
کاربرد اول : زمان گذشته فعل can
کاربرد دوم: برای بیان شک و تردید استفاده میشه. یعنی موضوعی که احتمال میدیم امکان داره رخ بده و معناش میشه:ممکن است، احتمال داره، شاید
کاربرد سوم: روش مودبانه ای برای خواهش و درخواست کردن
...
[مشاهده متن کامل]

کاربرد چهارم: روش مودبانه ای برای اجازه گرفتن
کاربرد پنجم: روش مودبانه ای برای پیشنهاد دادن

I could wait these two years but it very difficult for me to wait a few days
این دو سال تونستم صبر کنم اما چند روز صبر کردن برایم بسیار دشوار است
Can
Maybe
Should
Could در زمان گذشته مترادف با must است به معنای ( قطعا )
ممکنه
توانستن
ممکن

می شد
There is another unusual example that could be explored=نمونه غیرعادی دیگری هست که می شد بررسی شود
Could
گذشته فعل can به معنای توانست
Modal
معانی دیگر توانستن یا قابلیت انجام کاری را داشتن
در گرامر در کنار might، would هم مورد استفاده قرار میگیرد.
Could: به معنی می توانستم، می توانستید ، می توانستند میباشد که در زمان حال ساده کاربرد آن مؤدبانه تر است.
توانستن. امکان
ممکنه. . .
توانستن، میتوانید
Could
توانستن

شدن ، توانستن
گذشته فعل can: توانش را داشتن، توانستن، که در سوال کردن معدبانه هم به کار میرود مثلا could you go که در بالا هم امده و معنی اشتباهی براش نوشتن در حالی که معنی ان میشود، = ایا میتونین برین؟ ( یعنی طرف بسیار معدبانه سوال میکنه و اصلا صمیمانه نیست. )
توانستن. ممکن است. توانستن
می توانست
may
ممکن است
توانستن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٧)

بپرس