cotyledon

/ˌkɒtɪˈliːdn̩//ˌkɒtɪˈliːdn̩/

معنی: زلف عروسان، لپه، قدح مریم
معانی دیگر: (گیاه شناسی) لپه (بخشی از رویان دانه که برگ را به وجود می آورد: تک لپه ای ها monocotyledon دارای یک لپه و دولپه ای ها dicotyledon دارای دولپه در هر دانه هستند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: cotyledonal (adj.), cotyledonous (adj.)
• : تعریف: in a great number of plants, one of usu. two leaves that appear first after a seed has sprouted and are usu. different in shape from later leaves.

جمله های نمونه

1. B, the petiole of the cotyledon was chilled as described in Fig. legend, but no further treatment was applied.
[ترجمه گوگل]ب، دمبرگ لپه همانطور که در شکل افسانه توضیح داده شده سرد شد، اما هیچ درمان دیگری اعمال نشد
[ترجمه ترگمان]B، the of همان طور که در شکل افسانه توصیف شد یخ زده شد، اما هیچ درمان دیگری اعمال نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. C, the petiole of the cotyledon was chilled as in B, and the cotyledon was then excised.
[ترجمه گوگل]ج، دمبرگ لپه مانند B سرد شد و لپه جدا شد
[ترجمه ترگمان]C، the of در B خشک شد و the سپس excised شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Accumulation and synthesis of reserve metabolites occurring in cotyledon cells during seed development were examined in Glycin max L. Dongnong 4
[ترجمه گوگل]تجمع و سنتز متابولیت‌های ذخیره‌ای که در سلول‌های لپه در طول رشد بذر رخ می‌دهند در Glycin max L Dongnong 4 مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]انباشت و سنتز متابولیت های ذخیره که در سلول های cotyledon در طول رشد دانه اتفاق می افتد، در Glycin حداکثر L مورد بررسی قرار گرفتند Dongnong ۴
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This pathogen mainly infected fruit and cotyledon of edible seed watermelon, especially causing spots with black and star-shaped cracks in fruit.
[ترجمه گوگل]این پاتوژن عمدتاً میوه ها و لپه های هندوانه دانه خوراکی را آلوده کرده و به خصوص باعث ایجاد لکه هایی با ترک های سیاه و ستاره ای شکل در میوه می شود
[ترجمه ترگمان]این پاتوژن عمدتا میوه و cotyledon از هندوانه را آلوده می کند به ویژه که باعث ایجاد شکاف با شکاف های سیاه و ستاره در میوه ها شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Among cotyledon, petiole of cotyledon, hypocotyl, and radicle, hypocotyl has the most responsive explants to (Sentence dictionary) 4 - D .
[ترجمه گوگل]در میان لپه، دمبرگ لپه، هیپولپه و ریشه، هیپولپه بیشترین ریزنمونه را دارد (Sentence dictionary) 4 - D
[ترجمه ترگمان]در میان cotyledon، petiole، cotyledon، و radicle، hypocotyl دارای بیش ترین حساسیت به فرهنگ لغت (جمله)۴ - D است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Fructification includes peel, seed coat, cotyledon and embryo 4 parts.
[ترجمه گوگل]میوه دهی شامل پوست، پوشش بذر، لپه و جنین 4 قسمتی است
[ترجمه ترگمان]Fructification شامل پوست، پوشش دانه، cotyledon و جنین ۴ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In view of the phenomenon of cotyledon rootage in the wounded part, presumptions could be made that cotyledon would be the explant for Hevea somatic tissue cultivation.
[ترجمه گوگل]با توجه به پدیده ریشه‌زایی لپه در قسمت زخمی، می‌توان فرض کرد که لپه ریزنمونه‌ای برای کشت بافت سوماتیک Hevea باشد
[ترجمه ترگمان]با توجه به پدیده of rootage در قسمت مجروح، ممکن است presumptions ایجاد شود که cotyledon برای کاشت بافت جسمی Hevea باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Multiple shoots were induced on cotyledon nodes of soybean by means of organogenesis.
[ترجمه گوگل]چند شاخه بر روی گره لپه سویا با استفاده از اندام زایی القا شد
[ترجمه ترگمان]شاخه های چندگانه بر روی گره های cotyledon از سویا به وسیله of ها ایجاد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The extending cotyledon traces differentiate directly from the parenchymatous cells which locate on the outside of the poles of primary xylem.
[ترجمه گوگل]آثار لپه دراز به طور مستقیم از سلول های پارانشیماتی که در خارج از قطب های آوند چوبی اولیه قرار دارند، متمایز می شوند
[ترجمه ترگمان]مسیرهای گسترش یافته cotyledon مستقیما از سلول هایی که در خارج از قطب های چوبی اصلی قرار گرفته اند، تمایز ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Cotyledon area was an index of yield in early growth period of cotton and existed positive correlation to seed cotton weight per boll.
[ترجمه گوگل]سطح لپه شاخص عملکرد در دوره رشد اولیه پنبه بود و با وزن پنبه دانه در غوزه همبستگی مثبت داشت
[ترجمه ترگمان]منطقه cotyledon شاخصی از بازده در دوره رشد اولیه پنبه بود و همبستگی مثبتی با وزن دانه پنبه در هر boll داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. With the semi-leafless pea and common pea as experiment materials, the author studied the sequence of af (leaflet mutant gene), i (cotyledon color gene) and lf (initial flower node position).
[ترجمه گوگل]با استفاده از نخود نیمه بدون برگ و نخود معمولی به عنوان مواد آزمایش، نویسنده توالی af (ژن جهش یافته برگچه)، i (ژن رنگ لپه) و lf (موقعیت اولیه گره گل) را مورد مطالعه قرار داد
[ترجمه ترگمان]با نخود نیمه بی برگ و هم به عنوان مواد آزمایشی، نویسنده توالی of (ژن جهش یافته بروشوری)، gene رنگ (cotyledon رنگ)و lf (موقعیت گره اولیه)را مطالعه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Its cotyledon node zone is telome elongation type.
[ترجمه گوگل]ناحیه گره لپه ای آن از نوع طویل شدن تلوم است
[ترجمه ترگمان]ناحیه گره cotyledon آن، نوع طویل شدن telome است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A efficient regeneration system of plantlets was established with cotyledon as explants in melon (Cucumis melo L.
[ترجمه گوگل]یک سیستم باززایی کارآمد گیاهچه ها با لپه به عنوان ریزنمونه در خربزه ایجاد شد (Cucumis melo L
[ترجمه ترگمان]یک سیستم بازسازی کارآمد of با cotyledon به عنوان explants در هندوانه (Cucumis melo L)تاسیس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Differences in seed size were also related to differences in cotyledon cell number.
[ترجمه گوگل]تفاوت در اندازه دانه نیز به تفاوت در تعداد سلول های لپه مربوط می شود
[ترجمه ترگمان]تفاوت های موجود در اندازه دانه همچنین به تفاوت هایی در تعداد سلول های cotyledon مربوط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Based on studies of rice embryo development we confirmed that rice embryo has two dimorphic cotyledons rather than just one cotyledon.
[ترجمه گوگل]بر اساس مطالعات رشد جنین برنج، ما تایید کردیم که جنین برنج دارای دو لپه دو شکل است نه فقط یک لپه
[ترجمه ترگمان]براساس مطالعات توسعه جنین برنج، ما تایید کردیم که جنین برنج به جای یک cotyledon، دو dimorphic دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زلف عروسان (اسم)
cockscomb, cotyledon

لپه (اسم)
cotyledon, split peas

قدح مریم (اسم)
cotyledon, pennywort

تخصصی

[زمین شناسی] لپه اولین برگ رویان یک گیاه دانه دار که درون دانه بوجود می آید. این معمولاً به عنوان یک اندام ذخیره ای عمل می کند. مترادف: برگ دانه ای.

انگلیسی به انگلیسی

• primary leaf produced by a seed

پیشنهاد کاربران

بپرس