1. She put some disinfectant on a piece of cotton wool and dabbed it on her cheek.
[ترجمه گوگل]مقداری ماده ضدعفونی کننده روی یک تکه پنبه گذاشت و آن را روی گونهاش کشید
[ترجمه ترگمان]او مقداری داروی ضد عفونی را روی یک تکه پنبه گذاشت و روی گونه اش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She stuffed her ears up with cotton wool.
[ترجمه گوگل]گوش هایش را با پنبه پر کرد
[ترجمه ترگمان]گوش هایش را با پشمی پنبه پر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She wiped her eye make-up off with a cotton wool pad.
[ترجمه گوگل]او آرایش چشم هایش را با یک پد پنبه ای پاک کرد
[ترجمه ترگمان]چشمانش را پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She took the plug of cotton wool from her ear.
5. On Eric's chin was a scrap of cotton wool where he'd cut himself shaving .
[ترجمه گوگل]روی چانه اریک تکهای از پشم بود که در آنجا خودش را در حال تراشیدن میتراشید
[ترجمه ترگمان]روی چانه اریک یک تکه پشمی پنبه بود که خودش را اصلاح می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She keeps all her children wrapped up in cotton wool.
[ترجمه گوگل]او همه فرزندانش را در پشم پنبه میپوشاند
[ترجمه ترگمان] اون همه بچه هاش رو تو نخ پنبه نگه میداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. You can't wrap your children in cotton wool for ever.
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید برای همیشه فرزندان خود را در پشم پنبه بپیچید
[ترجمه ترگمان]تو نمی تونی بچه هات رو برای همیشه به دست بیاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She dabbed at the cut with cotton wool.
9. You can't wrap those kids in cotton wool all their lives.
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید آن بچه ها را در تمام عمرشان در پشم پنبه بپیچید
[ترجمه ترگمان]تو نمی توانی آن بچه ها را با پنبه پر کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The nurse used a wad of cotton wool to stop the bleeding.
[ترجمه گوگل]پرستار برای جلوگیری از خونریزی از یک پشم پنبه استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]پرستار از یک توده پشمی پنبه برای جلوگیری از خونریزی استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She used to carry pads of cotton wool to dress the wounds from the chafing.
[ترجمه گوگل]او برای پانسمان زخمهای ناشی از پشم، پدهای پشمی حمل میکرد
[ترجمه ترگمان]او عادت داشت که لایه های پشمی نخی را حمل کند تا زخم ها را از گرما تمیز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He soaked bits of cotton wool in essential oils and passed it under the noses of his patients.
[ترجمه گوگل]تکههای پشم را در روغنهای ضروری خیس میکرد و زیر بینی بیمارانش میگذاشت
[ترجمه ترگمان]او تکه های پشم پنبه را در روغن اسانس خیس می کرد و آن را در زیر بینی بیمارانش پنهان می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Looks more like a cotton wool factory than a cherry orchard.
[ترجمه گوگل]بیشتر شبیه یک کارخانه تولید پشم پنبه است تا یک باغ گیلاس
[ترجمه ترگمان]بیشتر شبیه یک کارخانه پشم پنبه ای است تا یک باغ میوه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. You're like a sea of cotton wool.
[ترجمه گوگل]تو مثل دریایی از پشم پنبه ای
[ترجمه ترگمان]تو مثل دریایی از پنبه پنبه هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Keep your toes apart with cotton wool, tissues or rubber toe-spacers.
[ترجمه گوگل]انگشتان پای خود را با پشم پنبه، دستمال کاغذی یا فاصله بین انگشتان لاستیکی از هم جدا نگه دارید
[ترجمه ترگمان]انگشتان خود را از پنبه، بافت ها و یا پنجه های لاستیک پنهان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید